مرا ببین و برای سفر شتاب مکن میثم مطیعی
مداحی جدید حاج میثم مطیعی شب دوم فاطمیه 1399/10/05 هیات میثاق با شهدا
متن کامل مداحی مرا ببین و برای سفر شتاب مکن میثم مطیعی
مرا ببین و برای سفر شتاب مکن بیا و بر سر من خانه را خراب مکن
تمام حرف دلت را غروب با من گفت و شرح سرخیه خود را چه خوب با من گفت
حضور ساده ی احساس عشق بودی تو مدار چرخش دستاس عشق بودی تو
پس از تو ثانیه هایم به چنگ دستاس است و دانه های دلم زیر سنگ دستاس است
غمت چو دانه که فردا جوانه خواهد زد هزار مرتبه ام تازیانه خواهد زد
هنوز هم به شفایت امید دارم منمیان شام عزا شام عید دارم من
قبول کن که ز تنهاییم خبر داریدلم به همره تو رفت، همسفر داری
مگر ز داغ پیمبر چقدر میگُذَردکه باغ سبز تو را این شب خزان ببرد
مگر قرار نشد غمگسار من باشیمیان معرکه ها ذوالفقار من باشی
مگر نه قبل ورودم قیام میکردیو گاه پیشتر از من سلام میکردی
ز جای خیز جواب سلام میخواهمنگاه نیمه تمامت ، تمام میخواهم
نگاه بی رمق و دست بی رمق داریشباهتی چه صمیمانه با شفق داری
اگرچه قصه فتح علی شنیدنی استشکست تازه ی امروز نیز دیدنی است
چه شد که زندگیت را ز سر نمیگیری؟و مرغکان مرا زیر پر نمیگیری؟
فضای سینه ی من گرم درد و آه شده استبسان بازوی تو روز من سیاه شده است
اگر نه فکر دل یار خسته را بکنیز جای خیز که همسایه را دعا بکنی
مرو که موج نیازم به راه می افتدپس از تو یوسف اشکم به چاه می افتد
پس از تو خواب نماز و تیره می بینمشعف به قنفذ و شور مغیره می بینم مرو که چینی این دل شکسته تر نشودغریب خسته ی این شهر خسته تر نشود
هنوز ناله جانکاه تو به پشت در استتنت از آتش آن روز شعله ور است
سخن اگر چه نگفتم ولی دلم پر بودنگاه من که همیشه به خاک چادر بود
میان خطبه ات آری شکوه را دیدمدر استقامت تو صبر کوه را دیدم
اگرچه کشتی عمرت به سمت ساحل رفتخیال و خاطره ی تو نخواهد از دل رفت
کنون به پیکر یاست شقایق افتاده استنگاه کن که حسینت به هق هق افتاده است
چگونه غم ننشیند به چهره ی حسنتکه خون تازه گل انداخت روی پیرهنت
خدا کند که غمت سینه محترق نکندو دخترت که بیاید ز غصه دق نکند
بیشتر دانلود کنید:
افزودن دیدگاه جدید