متن اشعار وفات حضرت عبدالعظیم حسنی
یک نت ـ متن اشعار وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
با دوستان فاطمه ، لطف عمیم داشتبا آنکه نام و شهرت « عبدالعظیم » داشتهر کس که پاس بندگی آن حریم داشتبا مهر و عشق و عاطفه عهدی قدیم داشتعطر بهار وحی و صفای نسیم داشتیعنی که ره به چشمه فوز عظیم داشتروحی درآستان ولایت مقیم داشتدستی پر از کرامت و طبعی کریم داشتراهی به آستان خدای رحیم داشتبا آنکه جان روشن و قلب سلیم داشتبا اهل بیت رابطه ای مستقیم داشتچون درک کرده بود ، مقام کلیم داشتاز بوستان فاطمه ، عطر و شمیم داشتخواندند اهل معرفت او را « نگین ری »از شهر بند رنج و غم ، آزاد می شوداین یاس گلشن “حسن” ،این عاشق” حسین”گلواژه حدیث از آن لعل جان فزااز محضر سه حجّت معصوم فیض بردمثل کبوتران حرمخانه « رضــا »شاگرد پاکباخته مکتب « جــواد »از پرتو هدایت « هــادی » اهل بیتایمان خویش را به امامش ارایه کردبا خاندان وحی پُل ارتباط بودطور تجلّی سه امام هُمام راشب تا به صبح شعر « شفق » را مرور کردمرغ سحر که زمزمه « یا کریم » داشتشاعر:محمدجواد غفورزاده(شفق)
اشعار وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
می برد دل را نسیم تربتت سوی بهشتمی نشاند چشم هایم را فرا روی بهشتای کریم بن کریم ، فرزند بانوی بهشتخویش را حس می کند در باغ دلجوی بهشتنیستم یک لحظه حتّی در تکاپوی بهشتهر که آمد سوی تو گردید رهپوی بهشتمی زند جان و دل من خیمه در کوی بهشت“یاسر”این آهی که دارم در هیاهوی بهشتای شمیم نام تو خوشتر ز گلبوی بهشتبر ضریحت تا که می افتد نگاه عاشقمنور تو از آفتاب سبط اکبر مجتباستتا دلم در آستانت بال و پر وا کرده استدر حریم اطهرت چون یافتم فیض حضورزائر قبر شریفت زائر کرب و بلاستهر زمان در بارگاهت می رسانم خویش رامی نشیند سبز تر از آسمان بر روی لبشاعر:محمود تاری(یاسر)
متن اشعار وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
ای بلندای عشق قامت توای سلام خدا به ساحت توخاک بوس سیادت تو زمینجایگاهت ولی به عرش برینآسمانی ترین مسافر خاکقدرو شان تو کی شود ادراکای ذراری حضرت زهرابنده با ارادت زهراافتخارت همین بس ای والاباشی از نسل سیدالنجبابسکه بودی تو فاطمه سیرتمصطفایی منش علی صولتدر سماوات چون ستاره شدیتو اباالقاسمی دوباره شدینور توحید در نگاهت بودتربت عشق سجده گاهت بودذکر تحلیل با تکان لبتچشمه نور در نماز شبتای هدایت گر هدایت هاراوی صادق روایت هابسکه در عشق مستدامی تودست بوس چهارامامی توتالبت عرضه ای ز دین کردهمعرفت پیش تو کم آوردهاعتقادت زبسکه بنیادیستصله اش لطف حضرت هادیستبهر تحصین تان بگفت آقاانت انت ولینا حقاتو غرور اصالتی منیحسن محضی حسین در حسنیآبرودار خاک مایی توصاحب ملک خون بهایی توتوصفابخش دین و آیینیعزت سرزمین باکینیملک ری از تو آبرو داردپای توهست خویش بگذاردچه بگویم زقدر والایتچه بگویم ز شان عظمایتوصفت این بس ز بس عظیمی توحضرت سیدالکریمی توشاهزاده گدای خود دریابرهگذر خاک پای خود دریابپیرمرد عصا به دست حجازیک نظر سوی خاکیشاعر:قاسم نعمتی
متن اشعار وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
یا سیّدالکریم دلم آشنای توابن الکریم هستی و من هم گدای توای از حسن نسب ای جان اهل بیتعبدالعظیم هستی و عبد خدای تواین یاکریم ها به امیدی ز گنبدتپرواز می کنند همه در لوای تووقتی به بارگاه تو سائل روانه شدچشمش به رحمت است وَ لطف و عطای توهمسان شده زیارت تو با حسین،لیکمدفن به ری شدی و ری کربلای توبا زمزم کمیل، شب جمعه در حرمانسی عمیق دارم وجانم فدای توشب های جمعه که دل تنگ کربلاستشابدُالعظیم آیم وصحن وسرای تودر روز رحلت تو،کلّ اهل ریبر سینه می زنند همه در عزای تودر آخر غزل شده ام شرمسار تودارم امید بر تو و یکدم لقای توشاعر:محمد مهدی عبداللهی
اشعار وفات حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)
حمزه که جان عالم و آدم فدای اولب باز می کنم که بگویم رثای اومردی که در شجاعت و هیبت نمونه بوددر غیرت و شکوه و شهامت نمونه بودشیر خدا و شیر نبی فارس العربدر انتهای جاده ی مردانگی، ادبهم یکه تاز عرصه ی جنگ و نبردهاهم آشنای بی کسی اهل دردهاهنگام رزم و حادثه مردی دلیر بودخورشید آسمانی و روشن ضمیر بودشب های مکه شاهد جود و کرامتشگل داشت باغ شانه ی او از سخاوتشاو صاحب تمام صفات حمیده بوددل را به نور حضرت حق پروریده بودالگوی اهل سرّ و یقین بود طاعتشیعنی زبانزد همه می شد عبادتشدر آسمان مکه ی دلها ستاره بودبر قلبهای خسته امیدی دوباره بودشاعر:یوسف رحیمی
افزودن دیدگاه جدید