وابسته جنس مخالف
یک نت ـ نمی خوام به جنس مخالف وابسته باشم.دختري هستم 21ساله و يکي از دانشجويان ترم 5پيام نور.در ترم اول با پسري آشنا شدم و اين آشنايي با کلاس رفع اشکال رياضي که اين شخص گذاشته بود شروع شد ........پاسخ:ضمن تحسين شما براي برخي اقدامات خويشتن دارانه (مانند به حداقل رساندن مواجهه با ايشان)اصل علاقمندي، نه يک اصل ماورايي و رمانتيک، بلکه يک ناشي از يک اصل بسيار ساده روانشناختي است. اين اصل ساده ، اصل مجاورت است. خواه ناخواه وقتي دو نفر براي مدتي در مجاورت يکديگر قرار ميگيرند، به تناسب و توافق ويژگيهاي شخصيتي طرفين و همچنين شرايط فيزيولوژيک آن دو ، به هم علاقمند مي گردند.علاقمندي به جنس مخالف به شدت تحت تأثير انگيزههاي ناهشيار يا هشيار جنسي ميباشد(هر چند به نظر شما از روي هوس نباشد).صرف علاقمند شدن نشانگر وقوع هيچ حادثه و رويداد خاصي نيست. بالاخره هردختري اگر اصل مهم پيشگيري را رعايت نکند، ميتواند بدون هيچ هزينهاي علاقمند به يک جنس مخالف گردد.جملاتي مانند: «در ترم اول با بسري آشنا شدم و علاقه من نسبت به اين شخص هر روز بيشتر و بيشتر شده »، « اين شخص داراي ويژگي هايي است که مرا تحت تاثير قرار مي دهداز جمله با ايمان ،درس خوان ،فعال و...» و ... همگي از عدم مديريت هيجاني شما حکايت دارد. هيجانهايي که يکي پس از ديگري بدون خويشتنداري ،تمام زواياي وجود شما را تسخير کرده است. اصل پيشگيري در اسلام و روانشناسي حکم ميکند که فرد با حفظ حريم نگاه و مجاورت زياد (و رعايت اين مطلب که طرف مقابل ،چه بپذيريم ،چه نپذيريم فردي نامحرم است) از ورود به خطوط قرمز الهي پرهيز نمايد. اگر فردي به هر دليل به اين امور، اعتقادي نداشته باشد ،ثمرهاش چيزي جز اشتغال ذهني، فرسودگي رواني، افول عزت نفس، افت تحصيلي، خروج از زندگي طبيعي و از همه مهمتر افت معنوي نميباشد.در هر صورت بايد بدانيد:1ـ درست است در کوتاه مدت به صفر رساندن ديدار موقتاً باعث تشديد وابستگي عاطفي شما ميگردد ،ولي تجربه نشان داده است در ميان مدت و با مرور زمان کم کم وابستگي عاطفي به حداقل ممکن ميرسد. کاهش تدريجي عشق و علاقه شما به ايشان از طريق استمرار بخشي به عدم ديدار (در حد امکان) هر چند به صفر نگرايد ، ولي موفقيت شما در اين مهم ،زمينهساز موفقيتهاي بزرگ در زمينه عزت نفس، اعتماد به نفس، تقويت اراده، رشد معنوي، سربلندي در آزمايشهاي الهي آتي، ازدواج ملاکمند و عاقلانه (نه احساسي)، ارتقاي سطح تحصيلي و شغلي،... و دهها موفقيت ديگر ميگردد.دختري که عزت نفسش به خاطر يک علاقهمندي ساده به حراج نميگذارد، اراده بالاي خود در مديريت هيجانات و عواطف به نظاره مينشيند، از طريق به صفر رساندن وابستگياش به هر کس غير از خدا پا در سلوک معنوي مي گذارد، به علاقهمندي به چشم آزمايش مينگرد (نه يک واقعه رمانتيک)، براي ازدواج موفق، ديدي همه جانبه و ملاکمند دارد و در چند مؤلفه مثبت اوليه متوقف نميگردد، بدون کوچک ترين وا دادگي و سر خم کردن و تضييع عزت نفس به دنبال دو طرفه کردن عشق نيست ، واقعاً موفق است.2ـ استمرار اين روند آسيبزا علاوه بر اينکه به احتمال 95/0 به ازدواج منجر نميگردد (چرا که دهها مانع مختلف بر سر راه اين ازدواج است) شما را براي هميشه از يک ازدواج عزتمندانه (با خواستگاري ديگر) محروم مينمايد.تبعات عدم خويشتنداري ساده تا پايان عمر شما را رها نميکند .استمرار علاقه مفرط شما به اين پسر سايه سنگيني بر ازدواج شما با هر فرد ديگري مياندازد . در صورت ازدواج با ايشان هم شما آن عزت نفس لازم و آن ابهت و اقتدار کافي براي اداره زندگي نخواهيد داشت.4ـ استقلال عاطفي ـ رواني و عزت نفس از جمله مهمترين خصوصيات هر انسان است . در مورد شما متأسفانه از سطح پاييني برخوردار است. دختران با عزت نفس و استقلال رواني بالا در مقابل استثناييترين خواستگاران نيز (تا زمان جاري ساختن صيغه عقد) از ابهت خود نميکاهد . ارزشمندي درونيشان را بالاتر از آن ميدانند که رفتاري غير عزتمندانه و ملتمسانه از خود نشان دهند.ازدواج مقتدرانه با يک خواستگار متوسط به مراتب از ازدواج غير مقتدرانه با يک خواستگار سطح بالا موفقتر، شيرينتر و پايدارتر است.به هر ترتيب ظواهر امر نشان مي دهد به برخي نکات و توصيه هاي گذشته توجهي نشان نداده ايد، ولي توصيه ميشود رفتارها و تصميمات آتي خود را کمي منطقي تر و دور انديشانهتر و با کمک مشاورين آگاه (که معمولاً در هر دانشگاهي وجود دارد) رقم بزنيد./پاسخگو
افزودن دیدگاه جدید