امام ربّ روی زمین است؟

یک نت ـ «ربّ الارض» بودن امام، یعنی امام صاحب دنیا و صاحب دخل و تصرف در دنیاست به اذن و اراده الهی.
سبب اتصال بین زمین و آسمان

یک نت ـ شبهه: شیعه مشرک است، زیرا معتقد است امامان آن‌ها ربّ روی زمین هستند، چرا که امام صادق آن‌ها گفته است: «ربّ الأرض امام الأرض: ربّ زمین، امام زمین است» و این یعنی مشرک بودن شیعه که قائل به دو خداست، خدای آسمان و خدای زمین.
پاسخ: در تفسیر قمی، در ذیل آیه «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها [زمر/69] و زمین به نور پروردگارش روشن می‌شود» از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده منظور از «ربّ الارض» امام روی زمین است.[1]
در رابطه با این روایت باید گفت:
نکته اول: شبهه‌کننده با زیرکی و با مغالطه بین معنای لغوی و اصطلاحی، تلاش می‌کند این‌گونه جلوه دهد که شیعه به دو خدا قائل است، خدایی در آسمان و خدایی در روی زمین، و امام خود را همان خدای روی زمین می‌داند، در حالی‌که در این روایت تنها معنای لغوی «رب» مد نظر است، نه معنای اصطلاحی.
آیت الله سبحانی در رابطه با معنای ربّ می‌نویسد:
لفظ « ربّ » در قرآن و لغت در موارد زیر به کار رفته است:
1. تربیت و پرورش، مانند: «ربّ الولد رباه: فرزند را پرورش داد».
2. مراقبت و اصلاح وضع: «ربّ ضیعته: به اصلاح مزرعه خود پرداخت».
3. حکومت و سیاست: مانند: «قد ربّ فلان قومه، ساسهم و جعلهم ینقادون له: بر قوم خود حکومت و ریاست کرد و آنان را مطیع خود ساخت».
4. مالک: در حدیث وارد شده است که پیامبر(ص) فرمود: «أربّ غنم ام ربّ ابل: تو مالک گوسفند هستی یا شتر؟»
5. صاحب ربّ الدار، صاحب خانه، در قرآن می خوانیم: «فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ [قریش /3] صاحب این خانه را بپرستید».
اگر چه لفظ «ربّ» در این موارد و مشابه آن‌ها به کار می‌رود، ولی اگر دقت کنیم «ربّ» یک معنی بیش ندارد و آن کسی است که اختیار و تصرف در امور مربوط به شی را داشته باشد. بنابراین اگر به صاحب مزرعه «ربّ الضیعه» می گویند، چون اصلاح و پرورش آن به او مربوط است، و اگر به فرمانروا «ربّ» می‌گویند، چون امور کشور و مردم به او تفویض شده است، و اگر به صاحب خانه و مالک یک چیز «ربّ» می‌گویند، برای این‌که زمام آن شی و کیفیت تصرف در آن از شئون او است.[2]
با توجه به این نکته می‌گوییم وقتی به امام معصوم «ربّ الارض» گفته می‌شود، به معنای خدا و الوهیت نیست، بلکه به معنای دخل و تصرف در امور دنیاست، یعنی او صاحب دنیا و امور آن است، البته به اذن الهی نه مستقلا؛ بنابراین «ربّ الارض» بودن امام، یعنی امام صاحب دنیا و صاحب دخل و تصرف در دنیاست به اذن و اراده الهی.
در واقع این همان معنای واسطه فیض بودن امام معصوم است که از اعتقادات شیعه است و به اين معناست كه هر گونه امداد، رحمت، بركت و قدرتى که از سوى خداوند متعال به بندگانش يا ساير موجودات جهان می‌رسد و خواهد رسید، از طريق آنان است، همانند آب‌هاى آشاميدنى خانه‏‌هاى يك شهر كه همه از طريق شاه لوله اصلى مى‏‌گذرد، اين لوله عظيم آب‌ها را از منبع اصلى دريافت می‌کند و به همه جا مى‏‌رساند.[3] لذا خداوند متعال امور عالم را به واسطه امام و حجت خود بر روی زمین اداره کرده و امام را واسطه بین خود و سایر موجودات قرار داده است.
نکته دوم اینکه: اگر بگوییم معنای خدایی و الوهیت مد نظر امام بوده، این سخن بسیار نامربوط بوده و هم با قرآن کریم سازگای ندارد و هم با سایر روایات معصومین که خود را عبد ذلیل و مسکین خداوند معرفی کرده‌اند؛ به طور مثال امیرالمومنین(علیه‌السلام) در دعای کمیل می‌فرماید: «يا سَيِّدِي فَكَيْفَ لي وَاَنَا عَبْدُكَ الضَّعيـفُ الـذَّليـلُ الْحَقيـرُ الْمِسْكيـنُ الْمُسْتَكينُ» هم‌چنین در دعای دیگری از معصومین وارد شده: «َفَإِنِّي لَا أَقْدِرُ [أملك‏] لِنَفْسِي دَفْعاً وَ لَا أَمْلِكُ لَهَا نَفْعاً إِلَهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَ مَمْلُوكُكَ الْمُنِيب‏» این عبارات به هیچ وجه با این‌که آنان خود را اله و خدای عالم بدانند سازگاری ندارد، لذا نمی‌توان گفت امام معصوم خود را خدای عالم می‌داند.
________________________________
پی‌نوشت
[1]. قمى، على بن ابراهيم، تفسير القمی، دار الكتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق، تفسير القمی، ج‏2، ص 253.
[2]. برای مطالعه به این مطلب مراجعه کنید.
[3]. برای مطالعه بیشتر به این مطلب مراجعه کنید.
[4]. ابن طاووس، على بن موسى، إقبال الأعمال، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ: دوم، 1409 ق، ج‏2، ص 687.

 

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده