بایستی اندیشه و تفکر در اسلام
یک نت ـ شبهه: ادیان همانند کرم شب تاب هستند که برای درخشش نیازمند تاریکی افکار و اندیشه ها هستند.پاسخ: اسلام با دیگر ادیان فرق اساسی دارد، در اسلام نه تنها عقل و دانش و تفکر نفی نشده، بلکه بر آن تاکید شده و از پیروان خود خواسته است به سمت علم و دانش رفته و آن را بیاموزند و لو در سرزمین های دور دست باشد. این ادله میتواند حقانیت اسلام را ثابت و آشکار نماید که این دین بر مبنای عقل و دانش و برهان است.مطالب مرتبط:تعقل و خردورزی، از منظر آموزه های دینیعقلانيت شيعه در آیات و روایاتجايگاه عقل و تفكر عقلی از نظر قرآن و روايات چقدر است؟از کجا معلوم که دین ما بهترین دین است؟عقل درفرهنگ قرآن كريم به چه معناست و چرا قرآن كريم مي فرمايد: اكثر هم لايعقلون؟شبهه: ادیان همانند کرم شب تاب هستند که برای درخشش نیازمند تاریکی افکار و اندیشه ها هستند.پاسخ: این سخن در صورتی درست است که یک دین یا همه ادیان با عقل و تفکر و استدلالهای برهانی و منطقی مخالف باشد و پیروان خود را به دور بودن از علم و معرفت توصیه کند. اما دینی که پیروان خود را به اندیشیدن و فکر کردن و استدلال و دلیل و برهان توصیه کند و از آنان بخواهد علوم مختلف را بیاموزند و دین را بر اساس فکر و اندیشه فرا گیرند، هرگز چنین سخنی در مورد آن دین درست نیست.لذا ممکن است شبهه فوق درمورد برخی ادیان صدق کند اما کلّیت نخواهد داشت؛ مثلا اگر به تاریخ مسیحیت نگاه کنیم، خواهیم دید چون این دین در مقابل اشکالات متعدد دانشمندان غربی، توان مقابله نداشت و از حیث عقلی و برهانی نتوانست پاسخ آنان را بدهد و مطالب زیادی در آن یافت میشود که با عقل و دانش و براهین عقلی در تعارض است، به سمت ایمانگرایی روی آورد.ایمان گرایی دیدگاهی است که بر اساس آن دین و باورهای دینی، مستقل و متمایز از دیگر حوزههای معرفتی، اعم از علم و فلسفه، به حیات خود ادامه میدهد. به بیان دیگر دینداران و مومنان برای پذیرش آموزههای دینی خود به دیگر حوزههای معرفتی نیازمند نیستند و مبانی و توجیه و تبیین باورهای دینی خود را از بیرون از خود جستجو نمیکنند. در واقع ایمانگرایی دیدگاهی است که باورهای دینی را از هر گونه نقد و بعدی بیرونی محفوظ و در امان میداند. این دیدگاه تاکید دارد که بین عقل و ایمان هیچ نسبت و پیوندی نیست. آنها معتقدند ایمان، نیازی به استدلال عقلانی یا تجربه عرفانی ندارد، هر گونه دلیل برای اثبات خدا نوعی کفر و ناسپاسی است. شک کردن در کلام خدا یک عمل نافرمانی است.[1]با این بیان بسیار روشن است که دین مخالف عقل باشد و واقعا نیازمند تاریکی و جهالت ذهن، اما اگر دینی چنین ویژگی نداشته باشد و به عقل و معرفت اهمیت داده و پیروان خود را به اندیشیدن دعوت کند و اصول دین خود را بر مبنای استدلال و برهان شکل داده باشد، این مطلب دیگر در مورد آن دین صادق نخواهد بود.این روش دشمنان دین به خصوص دشمنان دین اسلام است که همه ادیان را یک کاسه کرده و اگر نقدی بر یک دین وارد است، برای گمراه کردن مخاطبان خود، آن را به دیگر ادیان نیز سرایت داده و همه را ضد بشری و نادرست معرفی میکنند.اما با بررسی دین مبین اسلام، خواهیم دید این دین نه تنها عقل و تفکر را نفی نمیکند، بلکه تاکید بسیاری بر تفکر و اندیشه دارد و انسانها را به عقل و دانش و تفکر فرا خوانده و این افتخار را دارد که کتاب آسمانی آن میفرماید: «أَفَلَا تَعْقِلُونَ [مومنون/80] چرا تعقل نمىكنيد؟» همچنین این افتخار را دارد که مخالفان خود را به مبارزه فکری دعوت کرده و میفرماید: «قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ [بقره/111] اگر راستگویید دلیل و برهان خود را بیاورید».همچنین این افتخار را دارد که پیامآور و رئیس مکتب آن، فراگیری علم و دانش را بر پیروان خود واجب کرده و میفرماید:«طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِم»[2] همچنین پیروان خود را به فراگیری علم و دانش توصیه کرده و لو در سرزمینهای دور دست و دور افتاده باشد و میفرماید: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّين».[3]تاریخ گواه است پیامبر اکرم و ائمه اطهار(علیهمالسلام) هیچگاه از بحث و مناظره با دشمنان خود فرار نکرده و از این کار استقبال میکردند و هر کسی برای بحث و مناظره نزد این بزرگوران میآمد، آنان پذیرفته و در فضایی کاملا آزاد و به دور از تنش و ترس به بحث با آنان میپرداختند، این مناظرات در کتابی به عنوان «الاحتجاجات» توسط مرحوم طبرسی جمع آوری شده است. همچنین در کتاب کافی مناظرات امام صادق(علیهالسلام) با سران کفر و مادیگرا و دوگانهپرستان نقل شده[4]، در کتاب عیون اخبار الرضا نیز نقل شده مامون عباسی تمام دانشمندان و تمام حکمای جهان را به مناظره با امام رضا(علیهالسلام) دعوت کرد و از آنان خواست تا با تمام قدرت با حضرت بحث کنند[5] اما در این مناظره حضرت توانست بر تمام آنها غلبه کند و با استدلال و برهان همه آنان را ساکت نماید.دلیل دوم بر اینکه اسلام بر کسب علم و دانش تاکید دارد، تربیت دانشمندان بسیار زیادی در جهان اسلام است که هر کدام از آنها در رشته خاصی تبحر داشته و سرآمد آن دانش در دنیا بودهاند؛ افرادی مانند ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ابن هیثم، جابر ابن حیان و ... . بنابراین اسلام با دیگر ادیان فرق اساسی دارد، در اسلام نه تنها عقل و دانش و تفکر نفی نشده، بلکه بر آن تاکید شده و از پیروان خود خواسته است به سمت علم و دانش رفته و آن را بیاموزند و لو در سرزمین های دور دست باشد. این نکات میتواند دلیلی محسوب شوند بر حقانیت اسلام و ثابت کند که این دین بر مبنای عقل و دانش و برهان است.
____________________________________پینوشت[1]. مقاله ایمان گرایی، خاستگاه و رویکرد آن در تفکر ویتگنشتاین، محمد اکوان، پژوهش های فلسفی، دانشگاه تبریر. در این مطلب مشاهده کنید.[2]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافی، دار الكتب الإسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1407 ق، ج1، ص 30.[3]. مصباح الشريعة، منسوب به جعفربن محمد عليه السلام، اعلمى، بيروت، چاپ اول، 1400ق، ص 13.[4]. الكافی، همان، ج1، ص 74.[5]. ابن بابويه، محمد بن على، عيون أخبار الرضا عليه السلام، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق، ج1، ص 154.
افزودن دیدگاه جدید