عدالت در حوزه اجتماعی زندگی مردم
یک نت ـ عدالت در حوزه اجتماعی زندگی مردم، مصداق ها و معانی گوناگونی دارد که به چند مورد آن اشاره می کنیم:1. برپایی حق
حقّ و باطل، دو مفهوم متضاد و متناقص هستند؛ بودن یکی، برابر با نبودن دیگری است. برپایی حق، یکی از مصداق های عدالت است. امام علیه السلام «برپایی حق را عامل عزت مندی، پایداری دین، اصلاح روزگار و دوام حکومت بیان می فرماید.»2. برقراری عدالت
برقراری مساوات در بهره مندی از واقعیت های گوناگونِ: اقتصادی، سیاسی، علمی و... یکی دیگر از مصداق های عدالت است. امامعلیه السلام یکی از علل عدم اجرای حق را، روی گردانی حاکمان از آن معرفی می کند: «أمّا بَعدُ فإنَّ الوالِیَ اذا اختلفَ هَواهُ مَنَعَهُ ذلِکَ کَثیراً مِنَ العَدلِ.»
برقراری مساوات، زمانی پدید می آید که حاکمان خواهش های نفسانی خود را کنترل کرده و از دگرگونی رأی و اندیشة خود جلوگیری کنند.3. توجه یکسان به مردم
این حالت حاکمان، یکی از مصداق های عدالت است؛ برای اینکه اگر قشری از جامعه مورد توجه حاکمان قرار گیرد، دو حالت نامطلوب اجتماعی به وجود می آید که به تداوم حکومت و پایداری زندگی اجتماعی آسیب می رساند؛ این دو حالت، عبارتند از:
الف) سوء استفادة قشر مورد توجه از موقعیت حکومت؛
ب) فراموش شدن بقیة اقشار جامعه و ناامیدی آنها از اجرای عدالت به وسیلة حاکمان.
امام علیعلیه السلام به محمد بن ابی بکر توصیه می کند:
«در نگاهت، به طور مساوی رفتار کن تا بزرگان در ستم کاری تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو نسبت به خودشان، مأیوس نشوند.»4. بازگرداندن حقوق غصب شده
وقتی که عدالت رعایت نشود، عده ای با برقراری روابط غیر صحیح، از اموال عمومی به شکل غیر قانونی بهره مند شده و آن را تصرف می نمایند. امام علیعلیه السلام یکی از علل پذیرش حکومت را «بازگرداندن حقوق غصب شده» بیان می دارد و می فرماید:
«به خدا قسم! (بیت المال غارت شده را) اگر بیابم که به وسیلة آن زنان به ازدواج در آمده (مهریة زنان شده) و کنیزکان خریداری شده، آن را به صاحبانش باز می گردانم. برای اینکه در عدالت، گشایش و رفاه برای عموم است.»
بازگرداندن حقوق غصب شده، دو نتیجه مهم دارد که امام علی علیه السلام برای آن به خدا قسم می خورد: «و إنَّی أُقسِمُ بِاللهِ قَسَماً صادقاً لَئِن بَلَغنی أَنَّکَ خُنْتَ مِنْ فَی ْءِ المُسلمینَ شَیْئاً صَغیراً او کبیراً، لأشُدَّنَّ علیکَ شِدَّةً تَدْعُکَ قلیلُ الوَفْرِ، ثَقیلَ الظَّهْرِ»
و حتی وقتی که یکی از یاران و پیروان امام - عبدالله بن زمعه - از وی درخواست کمک مالی داشت، امام می فرماید: «این مال، نه مال من و نه مال توست؛ بلکه جزء انفال و فی ء است.»
برپایی عدالت و بازگرداندن حقوق غصب شده، رفاه و آسایش عمومی را به دنبال دارد و به تبع آن، امنیت روانی در جامعه بر قرار می شود. امام علی علیه السلام در این مورد و در ارتباط با رفتار نامطلوب یکی از کارگزارانش که در اموال عمومی خیانت کرده بود، با عتاب و خطاب، او را بریده از حق و خائن شمرده و می فرماید:
«از خدا بترس و اموال عمومی را به آنان بازگردان که اگر چنین نکنی و خدا به من فرصت دهد و به درگاه خدا نسبت به تو عذر آورم، با شمشیر ضربه ای به تو خواهم زد که به هرکس ضربه زدم، وارد جهنم شد.»
در این سخنانِ امام علی علیه السلام نکاتی نهفته است که توجه به آن، راهگشای ادارة جامعة اسلامی ما خواهد شد:
الف) کارگزاران خائن باید خیانت خود را جبران کنند.
ب) حاکم در برابر کارگزارانش مسئول است و پاسخ گوی رفتار آنان در پیشگاه مردم و خدا می باشد.
ج) برای اینکه کارگزاران مواظب رفتار خود باشند، خائن باید به نحو شدید مجازات شود.5. نظارت بر فعالیت های اقتصادی
یکی از برنامه های امام علی علیه السلام این بود که هر روز به بازارهای کوفه سرکشی می کرد و به بازاریان می فرمود:
«ای گروه بازرگان! از خدا بترسید، پیشاپیش از خدا طلب خیر کنید و با آسان گرفتن بر مشتریان از خداوند برکت بخواهید... از ستم دست بکشید و با مظلومان به انصاف برخورد کنید و به ربا نزدیک نشوید و کم فروشی نکنید و حقوق مردم را کم ندهید و در زمین به فساد سر بر ندارید.»
امام با حضور در بازار، از نزدیک با نحوه فعالیت اقتصادی مردم آگاهی می یافت و فعالیت های نادرست اقتصادی را منع می کرد، حتی به مردم راه صحیح فعالیت اقتصادی و آداب و قوانین آن را، آموزش می داد.
افزودن دیدگاه جدید