بیداد بیماری های روانی در دونالد ترامپ
یک نت ـ به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پس از یک سال تحقیق کامل، با اطمینان میشود گفت که دشمن پنداشتن دانشمندان و منتقدان از سوی ترامپ، به اختلال شخصیتی مربوط به خودشیفتگی او برمیگردد. سناتور «لیندسی گراهام» که اکنون به خاطر منافع سیاسی در قبال ترامپ سکوت کرده، در همان مراحل آغازین کارزار انتخاباتی وی در اوایل سال ۲۰۱۶ در گفتگو با شبکه CNN گفت که تلاش رسانهها برای نمایاندن چهره واقعی ترامپ، باید یک تلاش بیپایان برای شناساندن یک روانپریش خیالپرور باشد که اصلا مناسب ریاست جمهوری نیست.
طبق متمم قانون اساسی مصوبه ۱۹۶۷ آمریکا، در صورت احراز زوال عقل و ناتوانی رییس جمهور، قائم مقام وی جایگزیناش خواهد شد. اما در اینجا یک خلأ قانونی وجود دارد چرا که رییس جمهور از اختیاراتاش استفاده میکند و حاضر به گردن نهادن به تست پزشکی-روانشناسی نیست؛ درست مانند ریگان و ترامپ. اکنون جامعه روانشناسان آمریکا اقدام به تهیه طوماری با ۶۸ هزار امضاء در مورد وضعیت سلامت روانی ترامپ کرده و دکتر «جان گارتنر» که طراح این دادخواست بوده، ابراز داشت که در تمامی ۳۵ سال کار حرفهای خود، ترامپ بدخیمترین نمونه خودشیفتگی بوده که او به چشم دیده است.
«جیمز هامبلین» تحلیلگر اندیشکده «آتلانتیک» در جدیدترین تحلیل خود نوشت: کافی است به بلوفزنی روانپریشانه و کودکانه ترامپ -به عنوان شخصی که مهمترین مقام کشور آمریکا در دستاناش است- در توییت اخیر علیه «کیم جونگ اون» -رهبر کره شمالی- دقت کنیم تا متوجه عمق عجیب و البته خطرناک بودن آن شویم. او، در توییت خود آورد که اگر کیم حونگ اون دکمه هستهای دارد، او گندهترش را دارد.
رفتار عجیب و غلوآمیز ترامپ، همیشه مورد بحث صاحبنظران بوده اما این که یک نفر به مدت یک سال تمام در تحقیق کامل و مشاوره با متخصصین علوم شناختی صرفا جهت شناخت درون ذهن و شخصیت ترامپ وقت صرف کند، نتیجهاش میشود همین تحلیل مبسوطی که از نظر میگذرد:
به سخنرانیهای اخیر ترامپ توجه که کنید، متوجه حرکات غیرمعمولی بدن او خواهید شد. در سخنرانی ماه اکتبر بود که یک بطری آب معدنی فیجی را محکم بین دو دستاناش گرفت و با حالتی مضحک از آن نوشید. مفسران سیاسی معتقدند که وی این حرکت را در تمسخر اقدام «مارکو روبیو» که در مرحله مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ رقیب وی بود، انجام داد. روبیو نیز گفت که او حتی بلد نیست که چگونه ادای وی را در بیاورد. در مرتبه دوم، در ماه دسامبر وقتی در مورد استراتژی امنیت ملیاش سخن میگفت به پشت تریبون آمد و با حالتی عجیب یک لیوان آب را برداشت و در حالی که دو دستاش را دور آن حلقه کرده بود، از آن نوشید. حرکت او به شکلی مضحک و عجیب بود که گویی یک نفر دارد یک لیوان حاوی شکلات را سر میکشد. حتی برخی از تحلیلگران او را به کودکی تشبیه کردند که دارد در دست گرفتن لیوان را تمرین میکند.
سپس گویی که لقوه افکاری داشته باشد و به حالتی نامفهوم کلمات را ادا کند، سخنرانیاش را صورت داد. واژه واپسین که «یونایتد استیتس» بود را طوری گفت که کاملا واضح بود که تسلط مغزی و زبانیاش به هم ریخته است.پس از سخنرانی بود که «سانجی گوپتا» -جراح مغز و اعصاب- به غیرعادی بودن حالت سخن گفتناش پرداخت و آن را به چیزی بین جابجا شدن دندان مصنوعی در دهان و سکته مغزی حاد تشبیه کرد. شاید آن اتفاق از نظر مردم عادی خیلی مهم به نظر نرسید اما جامعه متخصصین اعصاب و روان خواستار ایجاد سیستمی برای چکاپ روانی دولتمردان شدند تا تکلیف نگرانی آن بخش از مردم هوشیار و دغدغهمند دنیا را در مورد رفتار عجیب «رهبر جهان آزاد» مشخص نماید.
گرچه در گذشته هم، جامعه پزشکی آمریکا خواستار ایجاد این سیستم برای ارزیابی سلامت روانی برخی از روسای جمهور این کشور شده است، اما هیچگاه اجرایی نشد چرا که تاکید بر حفظ شان و مقام فرمانده کل قوای یک کشور وجود داشت. اما اکنون فرمانده کل قوای آمریکا، رسما یک قاره و یا کره زمین را در چند مرتبه از توییتهای خود تهدید به فشار دادن دادن دکمه هستهای میکند. اکنون حتی مسئولین پرتاب موشک، هر ماه ۳ مرتبه تحت تست روانی قرار میگیرند تا مشخص شود که آیا از نظر سلامت روانی آمادگی پرتاب موشک را دارند یا نه. آنها، باید دست کم به نمره ۹۰ برای تایید شدن دست یابند. این در حالی است که هیچ تست مشخص سلامت روانی برای فرمانده کل قوای یک کشور که میتواند دستور پرتاب آن موشکها را بدهد، وجود ندارد.
مرکز نظامی پزشکی «والتر رید»، مرکزی است برای ارزیابی سلامت جسمی و روانی روسای جمهور وقت. نوبتی که برای ترامپ مشخص شده، ۱۲ ژانویه است اما مسئله این است که مشارکت کاملا دلخواه است و به طور منطقی و با توجه به شناخت ترامپ از خود، او در آن روز در آن مرکز حاضر نخواهد شد. این اثبات شده که از ۴۰ سالگی به بعد، از حجم مغز انسان در هر دهه ۵ درصد کاسته میشود اما با این وجود، بسیاری از افراد سالخورده را میبینیم که رفتار عقلایی را خود نشان میدهند؛ اما ظاهرا ترامپ خیلی بیشتر از آن ۵ درصد از دست داده است.
یک نکته هم این است که اگر ترامپ به آن مرکز هم برود، باز نتایج آن همچون نتایج مربوط به دیگر روسای جمهور آمریکا محرمانه خواهد ماند و به هیچ متخصص اعصاب و روان اجازه نخواهند داد که در مورد این مسئله کنجکاوی و تحقیق کند. لذا، ترامپ میتواند با خیالی آسوده، جای و جای دنیا را تهدید به حمله هستهای کرده و همچنان بتازد. از سوی دیگر، در فضای سیاسی کنونی و در فقدان حمایت از گفتمان حقیقتبنیان، اگر هم بیانیهای مبنی بر عدم سلامت روانی ترامپ از سوی انجمن متخصصین روان و اعصاب آمریکا منتشر شود، آنها به بازی جناحی و دروغپردازی و خیانت متهم خواهند شد.
فرانکلین دی. روزولت پس از دوران ریاست جمهوری، موضوع فلج بودن خود را علنی کرد
پنهانکاری در مورد سلامت جسمی نیز در تاریخ ریاست جمهوری آمریکا مسبوق به سابق است.
«فرانکلین دی. روزولت» دچار فلجی بود و وقتی در انظار عمومی ظاهر میشد، با توسل بر درمانهای متعدد پزشکی و تکیه بر کمک محافظین و همراهان، وانمود میکرد که کاملا سالم است. سندی که بعدها از آرشیو کتابخانه شخصی وی به دست آمد، بیانگر این بود که سرویس مخفی آمریکا در زمان ریاست جمهوری وی با هر خبرنگار و یا محققی که قصد داشت سر از حقیقت ماجرا در آورد، برخورد شدیدی میکرد. اما در هر صورت بعضی از جراید هوشمند و کنجکاو به حقایقی دست یافتند. در سال ۱۹۳۱، مجله «لیبرتی» این تیتر را زد: «این یک احتمال شگرف است که رییسجمهور بعدی آمریکا یک فرد افلیج خواهد بود». «تایم» نیز در آن زمان افشا ساخت که «به دلیل شَل بودن روزولت، پلههای کوتاه مسیرهای منتج به اتاق کار رییس جمهور در کاخ سفید، ترمیم و مناسب راه رفتن او شدهاند تا ضعف وی به هیچ وجه مشخص نگردد». مسئله افلیج بودن، به خودی خود و از بعد انسانی گناه و عیب نیست اما در همه جای دنیا برای ریاست جمهوری یک ضعف و ایراد اساسی است.
آن وضعیت روزولت موجب نگرانی بود؛ حال، چه رسد به وضعیت روانی نگرانکننده ترامپ. متاسفانه گواهینامه تصدیق سلامت ترامپ توسط یک متخصص بیماریهای معده و روده ساکن نیویورک به نام «هارولد برنستاین» صادر شده که روح شرافت خود را فروخته و وی را «سالمترین فرد ممکن برای ریاست جمهوری در تاریخ آمریکا» خوانده است.
ترامپ، ذهن روایتگری دارد که از او قصهپرداز متوهم خوبی ساخته که با توسلاش بر صفات کاربردی پرطمطراق و اغراقآمیز در میآمیزد و عموما صفر و صدی به مسائل مینگرد. او یا یک چیز را قطعا عالی میداند و یا قطعا افتضاح. او، یک دایره لغت محدود و کلیشهای دارد و به استناد پژوهشی که «شارون بگلی» روزنامهنگار از می ۲۰۱۶ تا می ۲۰۱۷ انجام داد، الگوهای گفتگو در مصاحبههایش ثبات نداشته و دائما در حال تغییر است. او در سال ۱۹۸۸ در گفتگو با «اوپرا وینفری» -مجری تلویزیونی- در مورد انتخابات ریاست جمهوری گفت: "انتخابات جالبی است. فکر میکنم که بوش (بوش پدر) از شرایط انتخابات به نفع خود استفاده خواهد کرد.
مردم احتمالا میگویند که او واقعا مسئولیتپذیر است. اما به نظرم «جسی جکسون» باعث افتخار است. «مایکل دوکاکیس» هم کلی کار کرده است. بوش هم همینطور. البته هر سه تای آنها گرچه «دانه درشت» نیستند اما آینده دارند. فکر میکنم که هواداران هر سه نفر، باید به کارهایی که آنها انجام دادهاند، افتخار کنند". همانطور که مشخص است، ادبیات و انسجام فکری او در اظهارات فوق، کاملا پریشان و متناقض است. اما دست کم بریدهبریده نیست. حالا به گفتگوی زیر که در جریان کارزار انتخاباتیاش در سال ۲۰۱۶ در مصاحبه با «آسوشیتد پرس» انجام داده دقت کنید. او، هم آن روان بودن ریتم افکار و جملات را از دست داده و هم همان پریشانگویی را حفظ کرده است:
«مردم، خواستار دیوار مرزی هستند. پایگاه مردمی من هم قطعا همین را میخواهد ... پایگاه من هم واقعا همین را میخواهد-کمااینکه شاهد تجمعات در این مورد بودهاید. بسیار خب ... چیزی که آنها میخواهند، چیزی بیشتر از دیوار است. پایگاه مردمی من که پایگاهی بسیار بزرگ است. گمان میکنم که پایگاه ۴۵ درصدی دارم. الان کالج انتخاباتی در اختیار دموکراتهاست. آنها، منافع زیادی در آنجا دارند. پیروزی در آنجا برای جمهوریخواهان خیلی سخت است و من به شما نشان خواهم داد که مردم دیوار میخواهند. آنها دیوار مرزی میخواهند».
«بن مایکلیس» که روانشناس و متخصص ارزیابی شناختی در دادگاههاست، به بگلی گفته که اگرچه زوال در عملکردهای ادراکی با توجه به بیشتر شدن سن طبیعی است، اما ترامپ قویا دچار زوال در پیچیدگیهای زبانشناختی شده است و انتخاب واژگان ساده از سوی وی و نوع ساختار جملاتاش، بیانگر همین موضوع است.
به گفتگوی هفته گذشته وی با نیویورک تایمز دقت کنید:
«کاهش مالیات ... لایحه مالیاتی ... پیشبینی ... خیلی بزرگتر از تصور همگان خواهد بود. هزینهکرد، احتمالا بزرگترین تمهیدات ما در این حوزه خواهد بود. جایی که بتوانی کاری انجام بدهی، میتوانی چیزی را هم به دست بیاوری ... تجهیزات ... میتوانی کارهای مختلف انجام بدهی. آنها را بنویسی و در طول سال هزینه کنی. این یکی از محرکهای بزرگ تاریخ است. این، یکی از کارهای بزرگ خواهد بود. مردم حتی نمیدانند هزینهکرد چیست. تماشا کن که پول چگونه به مملکت برمیگردد. اما من بهتر از هر کسی جزییات مالیات را میدانم. من بهتر از هر کسی با برنامه مراقبت سلامت آشنا هستم ... بهتر از حتی بهترینها. حالا خبر خوب چیست؟ ما شوراهایی را ایجاد کردیم و میلیونها آمریکایی در حال پیوستن به این شوراها هستند. میلیونها. اوباما، در برنامههایش بیمه مشخصی نداشت. برنامه مراقبت سلامتاش هم برنامه نبود. میلیونها نفر. قرار است که لایحه بزرگ باشد. بنشین و نگاه کن. قرار است که ۵۰ درصد مردم را تحت پوشش بگیرد. بنشین و نگاه کن. پس، کار خیلی بزرگی است».
گویی یک نوجوان هیجانزده خودشیفته در حال سخن گفتن است. به تکرار واژههای سخیف و ساده توجه کنید. دور باطل جملات بسیار خستهکننده است و ادبیات عامیانهای که به دور از شان یک رییسجمهور است، کاملا مشهود است. استفاده ۱۶ مرتبهای وی از عبارت «هیچ توافقی» در گفتگو با روزنامه تایمز باعث شگفتی اصحاب رسانه و حتی تمسخر از سوی واشنگتن پست و فایننشال تایمز شد.
ترامپ در مراحل اولیه آلزایمر قرار دارد و لذا تشخیص جدی آن بسیار سخت است. او قویا خود را شبیه «رونالد ریگان» میداند و اتفاقا از یک منظر شبیه او هم هست. ریگان نیز در دوره ریاست جمهوری خود وارد مراحل اولیه آلزایمر شد و هر چند که رسما در سال ۱۹۹۴ و پس از پایان دوره کاریاش، آلزایمرش را اعلام کرد اما در همان زمان ریاست جمهوری، گرامر جملاتاش بد شده بود و برخی از جملات را ناتمام میگذاشت. پس به سمت استفاده زیاد از واژهها و افعال ساده و کمعمق مثل Have، Go، و Get رفت.
وقتی ریگان رسما در سال ۱۹۹۴ اعلام کرد که مبتلا به آلزایمر است
اخیرا پروفسور «نوآ فلدمن» -استاد دانشگاه هاروارد- جامعه روانشناسی آمریکا را به مماشات و سکوت در قبال وضعیت روانی ترامپ متهم کرد. اتفاقا در همین زمینه، هزاران متخصص روان و اعصاب اقدام به امضای دادخواستی مبنی بر به عمل آمدن یک تست سلامت روان از ترامپ کردند. آنها بر این باورند که ترامپ دچار اختلال شخصیتی خودشیفتهگرایانه و اختلال شخصیتی ضداجتماع است. این طومار، دارای ۶۸ هزار امضاء است. دکتر «جان گارتنر» که طراح این دادخواست بوده، ابراز داشته که در تمامی ۳۵ سال کار حرفهای خود، ترامپ بدخیمترین نمونه خودشیفتگی بوده که او به چشم دیده است.
پس از یک سال تحقیق کامل، با اطمینان میشود گفت که دشمن پنداشتن دانشمندان و منتقدان از سوی ترامپ، به اختلال شخصیتی مربوط به خودشیفتگی او برمیگردد. سناتور «لیندسی گراهام» که اکنون به خاطر منافع سیاسی در قبال ترامپ سکوت کرده، در همان مراحل آغازین کارزار انتخاباتی وی در اوایل سال ۲۰۱۶ در گفتگو با شبکه CNN گفت که تلاش رسانهها برای نمایاندن چهره واقعی ترامپ، باید یک تلاش بیپایان برای شناساندن یک روانپریش خیالپرور باشد که اصلا مناسب ریاست جمهوری نیست.
اختلالات روانی ترامپ، اکنون در برنامه مراقبت سلامت وی که میلیونها آمریکایی را بدون بیمه میگذارد و یا در برنامه لایحه مالیاتی که یک هزار میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار کسری برای آمریکا به جا خواهد گذاشت، نمود پیدا کرده است. هر چند که طبق نظرسنجیها، قاطبه مردم آمریکا با هر دو لایحه او مخالفاند اما هیچ توجهی به نظر عموم نشده و گوش شنوایی نسبت به اخطار متخصصین و روانشناسان وجود ندارد.
منبع:مشرق
افزودن دیدگاه جدید