مدتی هست دچار وسواس شده ام

یک نت ـ من مدتي هست دچار وسواس شده ام يعني مثلا بايد حتما براي شهدا و يا امامان يا مثلا کساني که مشکل دارند دعا کنم اگر نه بلايي سرم مياد (اين فکر به ذهنم مياد)بعد مثلا واسه انشاالله گفتم ميگه واسه هر کاري بگو ميگ وقتي قرآن ميخوانند پاتو بالاي مبل چهار زانو نزار گناه بعد مثلا هي عکس شهيد ها رو مياره تو ذهنم ميگه دعا کن اگر نه بلايي سرت مياد نه يک بار بلکه چند بار مثلا سر شکر کردم ميگه نگو خدا رو شکر به خدا رو بينهايت شکر اگر نه گناه نگو بخاطر نعمت هاي بگو بخاطر نعمت هايت که بي نهايت هستند ميگه سر هر چيزي بگو بسم الله سر هر چيز شکر کن بايد چيکار کنم يا مثلا يک تصور مياد تو ذهنم که به امامان (ع)توهين ميکنه بعد ميگه من کردم من بايد بره توبه کنم يا مثلا يک چيزي ذهني يعني تخيلي به سمت کتاب قرآن ميره من بايد هي جلوش رو بگيرم يعني در تخيلم و هي ميگه الان يک مريضي ميگيري و هي از مريضي لاعلاج ميگه و مثلا ميگه اگه به اين کار هاي عمل نکني بيماري ميگيري بعد هر نااميدي از آينده به ذهنم مياره

پاسخ:

با سلام و تحیت

همه مواردی را که به ان اشاره کردید چیزی جز وسواس نیست. راه غلبه بر این شرایط چیزی نیست جز حفظ آرامش و ترتیب اثر ندادن به این افکار. در صورتی که به این افکار ترتیب اثر داده و مطابق با آن عمل کنید وسواس شما تداوم و بلکه ممکن است تشدید شود. اما اگر بی توجهی کنید تدریجا از شر چنین افکار و وسواسی رهایی می یابید. البته بی توجهی دشوار است و شما متحمل فشار می شوید اما لازم است مقاومت کنید و تلسیم نشوید.

سعی کنید از تنهایی دوری کنید و فعالیتهای متنوعی در طول روز داشته باشید تا علاوه بر مشغولیت فکری به دیگر موضوعات هم انرژی شما به صورت مطلوب مصرف شود و هم نشاط بیشتری را تجربه کنید.

در صورتی که این وضعیت تداوم بیابد لازم است برای مصرف دارو به متخصص اعصاب و روان مراجعه نمائید.