اسیدپاشی روی پل های پشت سر

یک نت ـ زمانی که تفاوت های میان شما و همسرتان آنقدر خود را به رخ تان می کشند که دل تان می خواهد چند ساعتی هیچ واژه ای میان تان رد و بدل نشود و با کمی فاصله گرفتن از هم، آرام تر شوید.
همسر

ما قانون هایی که وقت دعوا کردن به همسرتان باید به آنها پایبند باشید را به شما معرفی می کنیم.

نمی خواهیم چشم مان را روی واقعیت ببندیم و کاری به دنیایی که دلخوری، عصبانیت و حتی قهر جزئی انکارناپذیر از آن است نداشته باشیم. اصلا چطور می شود مرد و زنی از دو خانواده، دو فرهنگ و حتی دو شهر متفاوت در کنار هم قرار گیرند و در هیچ موردی اختلاف نظر نداشته باشند؟ با این وجود آنچه میان زوج های موفق و آنهایی که پایه های زندگی شان سست می شود تفاوت ایجاد می کند، مهارت کنار آمدن با این تفاوت ها و کم کردن فاصله هاست.

مهارتی که در زمان بالا گرفتن اختلاف نظر ها بیشتر از هر وقتی خودش را نشان می دهد؛ زمانی که تفاوت های میان شما و همسرتان آنقدر خود را به رخ تان می کشند که دل تان می خواهد چند ساعتی هیچ واژه ای میان تان رد و بدل نشود و با کمی فاصله گرفتن از هم، آرام تر شوید. ما در این مطلب با شما از همین لحظه ها حرف می زنیم. از اینکه در لحظات اوج گرفتن اختلاف نظر ها و بالا رفتن صدای تان یا زمان هایی که به خیال خودتان دوست دارید یکی دوساعتی با همسرتان قهر کنید، چطور باید قدم بردارید که این دعواها نمک زندگی تان شود، نه نقطه افتادن آن به سراشیبی سقوط.

خط قرمز اول

همه را خبر نکنید
صدای تان را پایین بیاورید. می دانیم که عصبانی هستید و گاهی کنترل خودتان، برای تان سخت می شود اما باور کنید اگر شمرده و آرام صحبت کنید، بهتر شنیده می شوید و تاثیر شبیه تر به آنچه می خواهید را روی همسرتان می گذارید. از راهکارهایی مثل بلند کردن صدا، داد و بیداد کردن، جلب کردن توجه همسایه ها یا حمله کردن به همسرتان به عنوان روش هایی برای کنترل او استفاده نکنید.

شما قرار نیست سلطان این خانه باشید و همسرتان را کنترل کنید، بلکه برای خوشبخت بودن در کنار او، باید راهکاری میانه را برای وضع کردن قانون های زندگی تان پیدا کنید و با روش هایی مشابه که رفتن از آنها اصطکاک میان تان را بیشتر نمی کند، به سمت اهداف مشترک تان حرکت کنید. آنچه برای رسیدن به این منظور نیاز دارید، قبل از هر چیز، پیدا کردن زبانی مشترک برای گفت وگوست. زبانی که نه با فریاد، بلکه با به دست آوردن شناخت بهتری از همسرتان، نیازها و انتظاراتش می توانید برای گفت وگو انتخاب کنید.

خط قرمز دوم

نبش قبر نکنید
شاید شما روزهای سختی را پشت سر گذاشته باشید و هزار و یک اتفاق ناخوشایند قبلا در زندگی شما ، هر دوی تان را آزار داده باشد، اما امروز که به خاطر موضوعی خاص با هم دچار اختلاف شده اید، حق ندارید همه مشکلات کهنه را نبش قبر کرده و با دوباره مطرح کردن شان حل مشکل فعلی را هم دشوار کنید. شما باید آنچه در هر زمان باعث آزار تان می شود را، در زمان خود حل وفصل کنید و حتی اگر فراموشش نمی کنید، راهی برای بخشیدن و عبور از آن پیدا کنید تا وقت و بی وقت سر بیرون نزند و دوباره مایه آزار تان نشود.

در بحث هایی که امروز میان تان مطرح می شود، شما باید تنها موضوع فعلی را محور گفت وگو قرار دهید و با مطرح کردن موضوعات کهنه، بحث را به کلاف سردرگمی که پیدا کردن نقطه شروع و پایانش آسان نیست تبدیل نکنید. پس به این قانون وفادار باشید و تنها درمورد موضوعی که در همان لحظه آزارتان می دهد، بحث کنید.

خط قرمز سوم

قانون های همیشگی را رعایت کنید
قرار نیست حتی آزاردهنده ترین بحث که به شما انگیزه چند ساعت گپ نزدن با همسرتان را داده، قانون های ساده اما بااهمیتی که در خانه تان وجود داشته را زیر سوال ببرد. حتی اگر با تمام وجود از همدیگر دلخورید، باز هم باید به روال هر روز شام و ناهار بخورید و سر میز غذا حاضر شوید.

حتی اگر هنوز همسرتان را به خاطر کاری که کرده، نبخشیده اید و حق را تمام و کمال از آن خود می دانید، باز هم نباید بی سلام با هم روبه رو شوید و بی خداحافظی خانه را ترک کنید. این قانون های به ظاهر ساده هر روزه، زندگی مشترک تان را سرپا نگه می دارند، پس حتی یک روز هم آنها را زیر پا نگذارید. یادتان نرود گرچه حسابی از هم دلخورید، اما هنوز هم زیر یک سقف زندگی می کنید و برنامه ای برای ترک خانه مشترک تان هم ندارید.

خط قرمز چهارم

بگویید و بشنوید
اگر شما در دعواها متکلم وحده هستید و تنها خودتان را با بی وقفه حرف زدن خالی می کنید، نباید انتظار داشته باشید که بحث های میان شما و همسرتان به سرانجام خوبی برسد. از طرف دیگر، اگر فقط شنونده هستید و هرچه که همسرتان داد و فریاد می کند، یک کلمه هم به زبان نمی آورید، باز هم نباید انتظار داشته باشید که رفتار تان اوضاع را بدتر نکند. حق و البته وظیفه شما و همسرتان است که در بحث های زن و شوهری، به یک اندازه از خود دفاع کنید یا درباره سوءتفاهم های ایجاد شده به هم توضیح دهید.

اما اگر احساس می کنید ادامه دادن بحث تنها اوضاع را بدتر می کند و عصبانیت شما کار را به جای ناخوشایندی می کشاند، با هم در این مورد که بحث را به زمان بهتری موکول کنید به توافق برسید. می توانید چند ساعت بعد و حتی چند روز بعد در مکانی امن و آرامش بخش پای میز مذاکره بنشینید و با یک گفت وگوی منطقی، امکان رسیدن به نتیجه بهتر را فراهم کنید.

 

موفقیت در زندگی زناشویی

زمان بحث کردن با همسرتان، مثال زدن درمورد زندگی دیگران را فراموش کنید

 

خط قرمز پنجم

آسمان و ریسمان نبافید
یکی از عادات مخرب اما رایجی که بسیاری از زوج ها هر روز یا هر هفته پایش را به زندگی شان باز می کنند، تعمیم دادن اشتباهات فرد مقابل است. اگر شما هم از آن دسته زن و شوهرهایی هستید که با دیدن یک اشتباه عبارت «تو همیشه...»، «تو هیچ وقت...» را به زبان می آورند، باید بدانید که خیانت بزرگی به زندگی تان می کنید که رابطه شما را تهدید می کند. این عبارت ها که دعوا را به اوج می رساند و همه تلاش های همسرتان برای درست رفتار کردن در گذشته را زیرسوال می برد، می تواند صدمه ای جدی به رابطه شما بزند.

پس باز هم به قانونی که قبلا گفته شد برگردید و در هر زمان که دلیلی برای جر و بحث می بینید، فقط در مورد همان موضوع که درست در همان روز مطرح شده با هم بحث کرده و از دادن چنین حکم های کلی و تعمیم دادن اشتباهات شریک زندگی تان پرهیز کنید.

خط قرمز ششم

روی کاناپه نخوابید
شاید تصور کنید حق دارید در زمانی که از همسرتان دلخورید و حتی به احساسی که نسبت به او دارید شک کرده اید، رابطه زناشویی برقرار نکنید. حتی حق دارید قبل از خواب او را در آغوش هم نگیرید و پشت به همسرتان بخوابید، اما اجازه ندارید در این روزهای تلخ، به اتاق خواب تان پشت کنید.

نباید بگذارید که تلخ ترین اتفاق ها، به شما یا همسرتان انگیزه ترک اتاق خواب و تغییر دادن جای خواب را بدهد. تا روزی که شما در یک خانه زندگی می کنید، حتی اگر با تمام وجود از هم دلخور باشید، نباید از این قانون سرپیچی کنید و دلخوری تان را با پشت کردن به اتاق خواب که یکی از امن ترین گوشه های خانه تان است، نشان دهید.

خط قرمز هفتم

پا توی کفش خانواده ها نکنید
اولین قانونی که شما و همسرتان در تلخ ترین لحظات زندگی مشترک تان باید به آن پایبند باشید، قانون «منع توهین» است. نه شما و نه شریک زندگی تان، حتی در بدترین لحظات و در اوج عصبانیت هم حق ندارید به خانواده هم توهین کنید و از بدگویی به خانواده هم به عنوان راهی برای کنترل شریک زندگی یا انتقام گرفتن از او استفاده کنید.

اگر همسرتان با شما بد حرف زده، چرا باید همه حرف های ناخوشایندی که مادرش قبلا به شما زده بود را به رخش بکشید و در آخر هم بگویید «تو هم بچه همان مادری!»، مگر در همه روزهایی که شریک زندگی تان خوشایند ترین جملات را در مقابل تان به زبان می آورد به او یادآوری می کنید که خوب حرف زدن و مهربانی کردن را از چه کسی یاد گرفته است؟ پس به خاطر عصبانیت، حرفی را نزنید که حرمت ها را از بین ببرد و شکافی را میان شما ایجاد کند که بعدا از پس ترمیم کردنش برنیایید.

خط قرمز هشتم

کسی را توی سرش نکوبید
زمان بحث کردن با همسرتان، مثال زدن درمورد زندگی دیگران را فراموش کنید. اینکه شوهر خواهرتان چطور با همسرش رفتار می کند یا اینکه پدرتان چطور زندگی را می چرخانده، به مرد زندگی شما ربطی ندارد.

اگر می خواهید از او و رفتارهای اشتباهش انتقاد کنید، آزادید! می توانید به او بگویید چرا با من این طور حرف زدی، چرا به قولی که دادی عمل نکردی یا چرا این کاستی در رابطه ما وجود دارد، اما هنگام مطرح کردن این موضوعات، نمی توانید برایش همه نمونه های موفقی که مثل او رفتار نمی کردند را مثال بزنید. یادتان نرود که زندگی شما، یک زندگی منحصر به فرد است که قانون ها و البته محدودیت های متعلق به خود را دارد و اگر افراد می توانستند یاد بگیرند که زندگی خود را مدام با دیگران مقایسه نکنند، دنیای شادتر و خوشایندتری می داشتیم!

شما برای ساختن زندگی تان باید باور کنید که دنیای مطلوب من، اساس و شالوده زندگی من است و نه اساس و شالوده زندگی دیگران و گذشته از اینکه برای رعایت نسخه هایی که دیگران پیچیده اند با همسرتان بحث نمی کنید، نباید از دیگران هم انتظار داشته باشید مثل شما زندگی کنند و نسخه هایی که آنها را در زندگی تان اعمال می کنید را به کار ببندند.

منبع:برترینها

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده