کره زمین داخل تخم مرغ!
یک نت ـ شبهه: آیا خداوند میتواند بدون تغییر کیفیت و کمیت، کره زمین را داخل تخم مرغ جای دهد؟ اگر میتواند چرا برای اثبات قدرت مطلق خود این کار را انجام نمیدهد؟
پاسخ: خداوند متعال، عالم را با این عظمت، بر اساس علم، حکمت و مشیت خود خلق کرده است، و هر ذرهی این عالم، نه تنها گواه، بلکه آینه و نشانهی قدرت اوست، حال بندهاش به جای دیدن آنها، بگوید: «چرا برای اثبات قدرت، دنیا را تخم مرغ جای نمیدهد»؟!
آیات و نشانه های قدرتش را که مقابل چشم ماست، برای انسان بر میشمرد که متوجه و متذکر گردد، بعد انسان میگوید: «چرا دنیا را در تخم مرغ جا نمیدهد تا قدرتش را به اثبات رساند؟!»
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ (الرّوم، 20)
ترجمه: و از نشانههاى او اين است كه شما را از خاك آفريد پس بناگاه شما [به صورت] بشرى هر سو پراكنده شديد.
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (همان، 21)
ترجمه: و از نشانههاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در اين [نعمت] براى مردمى كه مىانديشند قطعا نشانههايى است.
وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ (همان، 22)
ترجمه: و از نشانه هاى [قدرت] او آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست قطعا در اين [امر نيز] براى دانشوران نشانههايى است.
وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (همان، 23)
ترجمه: و از نشانه هاى [حكمت] او خواب شما در شب و [نيم] روز و جستجوى شما [روزى خود را] از فزونبخشى اوست در اين [معنى نيز] براى مردمى كه مىشنوند قطعا نشانههايى است.
وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (همان، 24)
ترجمه: و از نشانه هاى او [اينكه] برق را براى شما بيمآور و اميدبخش مىنماياند و از آسمان به تدريج آبى فرو مىفرستد كه به وسيله آن زمين را پس از مرگش زنده مىگرداند در اين [امر هم] براى مردمى كه تعقل مىكنند قطعا نشانههايى است.
وَمِنْ آيَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاء وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ (همان، 25)
ترجمه: و از نشانه هاى او اين است كه آسمان و زمين به فرمانش برپايند پس چون شما را با يك بار خواندن فرا خوان، بناگاه [از گورها] خارج مىشويد.
با این همه:
با این همه، اگر کسی گفت که چرا برای اثبات قدرتش، دنیا را در تخم مرغ جای نمیدهد؟ چه باید پاسخ داد؟!
*- آیا میتوان به او گفت: سؤالت به لحاظ حِکَمی، فلسفه، منطق و عقلانیت "غلط" است؟!
*- آیا میتوان به او گفت: آیا تو از خداوند میخواهی که برای اثبات قدرتش به تو، نظام آفرینش *-خودش را که نمایشگاه عظیم علم، حکمت و قدرتش میباشد را به هم بریزد؟
*- آیا میتوان به او گفت: یعنی چه که از خدا میخواهی برای اثبات قدرتش به تو، خلاف علم و حکمتاش عمل نماید؟!
*- آیا میتوان به او گفت: تو منتظر شعبده بازی هستی، نه خدا شناسی؟ این همه نشانه های قدرت خدا مقابل دیدگانت هست و نمیبینی، بعد میگویی: چرا برای اثبات قدرتش به تو، دنیا را در تخم مرغ جای نمیدهد؟!
*-آیا میتوانی به او گفت: تو که با دیدن این همه نشانه های قدرت، هنوز دنبال دلیل برای شناخت قدرت او هستی، چگونه با هر نشانهی دیگری، میتوانی علم پیدا کنی، باور کنی و ایمان بیاوری؟!
گمان غلط در طرح سؤال بیمنطق:
از همان گذشتههای دور، منکرین خدا، گمان میکردند که میتوانند با طرح سؤالی بیمنطق و به دور از عقل و حکمت، خدا را درست کم در یک جدل نفی کنند. گاهی در مباحثات این سؤالات را مطرح میکردند و گاهی حتی از پیامبران چنین درخواستهایی داشتند، چنان که در این سؤال نیز نتیجهگیری شده که اگر خدا میتواند چنین کند، پس چرا برای اثبات قدرتش چنین نمیکند؟!
همین سؤال نیز جدید نیست، قدمتش به بیش از هزار سال میرسد و آن چه مستند از تاریخچه آن وجود دارد، طرح همین سؤال از سوی ملحدی به نام "ابن ابیالعوجا" از امام صادق علیه السلام میباشد که در جلد اصول کافی نیز درج میباشد.
آنها گمان کردند که مخاطب بیش از دو راه ندارد: یا باید بگوید «خیر نمیتواند»؛ آن وقت ما میگوییم که پس خدای شما قادر نیست و ناتوان است – یا باید بگوید «میتواند»، آن وقت میگوییم: «چرا ادعای بیمنطقی میکنی، چون وقوع این کار محال است – اگر میتواند پس چرا انجام نمیدهد» و در هر دو حال ما در این مجادله پیروز میشویم!
در حالی که همین که میگوید: «امر محال است»، یعنی پاسخ خود را داده و سؤال از امر محال نموده که سؤالی غلط است. این سؤال با مصادیق گوناگونش مثل تخم مرغ، سنگ بزرگ و ...، مثل این است که پرسیده شود:
●- آیا خدا میتواند که نتواند؟!
●- آیا خدا میتواند با علم و قدرتش، کاری کند که دیگر نه علم داشته باشد و نه قدرت؟!
●- آیا خدا میتواند، برای خودش خالقی خلق کند؟
●- آیا خداوندِ علیم و حکیم و قادر، میتواند کار غیر علمی و غیر حکیمانه کند؟
●●●- و جالب آن که برای این سؤالات غیر حکیمانه و بیمنطق، پاسخی مستدل و منطقی نیز مطالبه دارند.
اگر کسی بخواهد ببیند و بشناسد
بیان شد که در عالم هستی هر چه هست، تجلی علم، حکمت، قدرت، زیبایی، رحمت ... و سایر اسما و صفات الهی میباشد، پس اگر کسی بخواهد به علم یا قدرت خدا پیببرد، دیگر دنبال بهانههای غیر حکیمانه و بیمنطق نمیگردد، چرا که موضوع او "شناخت" است و شناخت کار عقل و کاری حکیمانه میباشد.
پس اگر کسی بخواهد که ببیند و بشناسد، همه چیز در مقابل دیدگان ظاهری، باطنی، بصری، نظری، عقلی و قلبی او حضور و شهود دارد و اگر کسی نخواهد ببیند، "ختم الله" شده و هیچ پاسخی نیز چشم و گوش و فؤاد او را باز نمیکند.
خواهان "شناخت"، اگر فقط به خودش نگاه کند میبیند که:
●- خدا او را از نطفه خلق کرده است، یعنی تمامی ویژگیهای بالفعل و بالقوهی او را در یک اسپرم جا داده است.
●- میبیند که سرتاسر بدن او، حاوی اسیدی به نام دزوکسی ریبونوکلئیک (DNA) میباشد که حاوی دستورات ژنتیکی مورد استفاده برای رشد و نمو و کارکرد او و همه جانداران است.
●- میبیند که در هر ذرهی غیر قابل دیدن با چشم غیر مسلح این اسید، تمامی اطلاعات ژنتیکی و رفتاری بدنش ثبت شده است.
●- میبیند مغزی دارد که اگر قرار باشد با تکنولوژی پیشرفتهی امروز، ابریارانهای مانند مغز بسازند، حجمش بیش از هشت برابر شهر نیویورک میشود. و تازه این مقیاس، به تناسب شناختی است که تا کنون از مغز حاصل شده است.
●- میبیند، به رغم برخورداری از یک جسم ضعیف و چند کیلویی، تمامی عالم [از ماده و معنا]، در او پیچیده شده است. از عالم ملکوت گرفته، تا عالم ماده با تمامی دستهبندیهایش (جامد، مایه، وزن، جرم، رنگها، حجم، ابعاد و ...) .
●●-به قول امام صادق علیه السلام: میبیند دارای چشمی است که بزرگی بینایی او به اندازه یک عدس (عدسی) میباشد، اما وقتی نگاه میکند، زمین را با اقیانونسها و کوهایش و آسمان را با خورشید و ماه و ستارگانش، یک جا میبیند. تصویر این همه در یک عدسی جا میشود، به گونهای که نه عدسی بزرگ شود و نه آنها کوچک و نه عدسی به خورشید و ماه تبدیل شود و نه زمین و ستارگان به عدسی ... و میبیند که عدسی چشم عقاب یا مگس، به مراتب از او قویتر است.
***- حال اگر کسی این همه نشانه های علم، حکمت، قدرت و مشیّت را رها کرد و پرسید: اگر خدا میتواند بدون تغییر کمّ و کیف دنیا را در تخم مرغ جا دهد، چرا چنین نمیکند؟ چه پاسخی باید داد؟!
(زیست) - أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ - آيا آنان به شتر نمىنگرند كه چگونه آفريده شده است؟
(فضا شناسی) - وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ - و به آسمان كه چگونه برافراشته شده است؟
(زمین شناسی) - وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ - و به كوهها كه چسان ميخ كوب شدهاند؟
(فیزیک) - وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ - و به زمين كه چگونه گسترده شده است؟
فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ - پس تذكّر ده كه تو تنها تذكّردهندهاى. (الغاشیة، 17 تا 21)
نکته یک:
بشر در حالی که جهان خلقت با آن عظمت را پیش رو دارد، و میبیند که خودش با تمام همنوعانش باهم، نمیتوانند، حتی یک مگس را خلق کند، یا آن چه مگس از آنان ربوده را باز پس گیرند، باز هم مثال میآورد و میپرسد: «اگر خدا قادر است، پس چرا ....؟!»؛ پس باید، به جای آن که برای خدا مَثَل بیاورد، به مَثلِ خدا توجه کند:
«يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ» (الحج، 73)
ترجمه: اى مردم، مَثَلى زده شد. پس بدان گوش فرا دهيد: كسانى را كه جز خدا مىخوانيد هرگز [حتى] مگسى نمىآفرينند، هر چند براى [آفريدن] آن اجتماع كنند، و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمىتوانند آن را بازپس گيرند. طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.
نکته دو:
بشر خودش میداند و میشناسد، اما دوست دارد که (به خاطر امیال نفسانی و حیوانی) خود را به تجاهل و تغافل بزند، بس که ناسپاس و پوشانندهی حق است:
«إِنَّ الْإِنسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ * وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِيدٌ» (العادیات، 6 و 7)
ترجمه: كه انسان نسبت به پروردگارش سخت ناسپاس است * و او خود بر اين [امر]، نيك گواه است.
افزودن دیدگاه جدید