چرا امامان از پیامبران مرتبه بالاتری دارند؟
یک نت ـ در آموزه های دینی ما پیامبران و اولیای الهی و امامان شیعه مقام و منزلت مشخصی دارند و برتری امام معصوم (ع) بر همه پیامبران، غیر از حضرت محمد (ص) قابل اثبات است که در این جا به بعضی از این دلیل ها اشاره می کنیم:
1. منصب امامت بر منصب نبوت برتری دارد قرآن کریم در شأن حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: "وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهیمَ رَبُّهُ بِکَلِماتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قالَ إِنِّی جاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِماماً قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ". [1]
علامه طباطبائی در تفسیر این آیه می فرماید: حضرت ابراهیم (ع) در اواخر عمر شریفش بعد از پیروزی در امتحان های مختلف و سنگین به مقام امامت رسید، در حالی که قبل از این، جایگاه رسالت را در اختیار داشت، ولی در عین حال ظرفیت پذیرش مقام امامت را نداشت. [2]
2. امام (ع) هدایت کننده ای است که با امری ملکوتی که در اختیار دارد هدایت می کند، و امامت از نظر باطن یک نحوه ولایتی است که امام (ع) در اعمال مردم دارد، و هدایتش؛ مانند هدایت انبیا و رسولان و مؤمنان صرف راهنمائی از طریق نصیحت و موعظه حسنه نیست، بلکه هدایت امام (ع) گرفتن دست خلق و به راه راست رساندن است. [3]
3. حضرت عیسی که از پیامبران اولوالعزم و دارای مقام نبوت است، هنگام ظهور امام زمان (ع) ظاهر خواهد شد و به آن حضرت اقتدا می کند. [4]در توضیح این مطلب باید گفت که به حسب موازین کتاب و سنت، و قواعد حکمت متعالیه و اصول معارف عرفانیه که در حقیقت همان شرح و تفسیر بطون و اسرار کتاب و سنت هستند، صحیح است که انسانی به حقائق و دقائق اسماءالله تعالی متصف باشد، ولی دارای مقام نبوت که منصب تشریعی است نباشد، و در غیر این منصب از جهات دیگر بر نبی مقدم و راهنمای او باشد؛ مانند کسی که دارای منصب قضاوت است و حکم او نافذ است، ولی جایگاه او عرضی و زوال پذیر است، اما ممکن است در کنار او شخص دیگری باشد که دارای مقام قضاوت نباشد، و لی اعلم و افضل از او باشد. بنابراین، هر چند حضرت عیسی (ع) به حسب ولایت تشریعی افضل است، ولی حضرت مهدی (ع) در ولایت تکوینی افضل است و از این جهت بر پیامبران حتی حضرت عیسی که یکی از پیامبران اولوالعزم است برتری دارد. [5] شاهد این مطلب پیروی موسای پیامبر (ع) از خضر است که در چند آیه از قرآن کریم بیان شده است. در این آیات آمده است که موسای صاحب شریعت که مقام رسالت و امامت را دارا بود و کلیم الله نیز بود، از عبدی از عباد الاهی که معلم به علم لدنی بود و صاحب کتاب و شریعتی نبود (حضرت خضر) درخواست می کند که او را به همراهی خودش بپذیرد و آنچه را که خودش می داند به او تعلیم دهد، و خضر به موسی خطاب می کند که شما هرگز تحمل همراهی مرا نداری، بلکه با خطابی شدیدتر به او می گوید مگر نگفتم تو نمی توانی با من همراه شوی و در نتیجه خطاب شدیدتر از آن این که به موسی (ع) گفت: دیگر بیش از این نمی توانی با من همراه باشی. [6]
4. اسم اعظم الهی هفتاد و سه حرف است که «آصف بن برخیا»یک حرف آن را، حضرت عیسی (ع) دو حرف، حضرت موسی چهار حرف، حضرت ابراهیم (ع) هشت حرف، نوح (ع) پانزده حرف،حضرت آدم (ع) بیست و پنج حرف و حضرت محمد (ع) هفتاد و دو حرف را در اختیار داشتند و همچنین به امامان بعد از پیامبر اعظم (ع) نیز همان هفتاد و دو حرف داده شد. [7]
5. تمام وسائلی که پیغمبران در دست داشتند؛ از جمله عصای موسی در دست امامان شیعه قرار گرفت و اکنون در دست امام زمان (ع) قرار دارد. [8]
6. همه آنچه را که پیامبر اعظم (ص) داشت، امام معصوم (ع) نیز دارد مگر این که امام نبی نیست. نبی مکرم اسلام (ص) خطاب به حضرت علی (ع) می فرماید: "آنچه را که من می بینم تو هم می بینی و آنچه را که من می شنوم تو هم می شنوی، مگر این که تو نبی نیستی». [9] [10] امام حسن (ع) می فرماید: "احدی از پیشینیان یعنی انبیا و اوصیا و اولیا بر امام (ع) در هیچ فضیلتی سبقت نگرفته اند، مگر به فضل نبوت". [11]بنابراین، همان گونه که رسول اکرم (ص) از تمام پیامبران برتر است، امامان معصوم (ع) شیعه نیز از تمام پیامبران جز پیامبر خاتم (ص) برترند.
برای آگاهی بیشتر نسبت به مقام امامان (ع) پاسخ های زیر مفید به نظر می رسد:
1. ویژگی های امامان در قرآن، سؤال 2336 (کد سایت: 2444).
2. تفاوت امام و پیغمبر، سؤال 3094 (کد سایت: 3360).
3. امتیازات پیامبر (ص) بر امامان، سؤال 1384 (کد سایت: 4213).
[1] . بقره، 124.
[2] . مو سوی همدانی، سید محمد باقر، ترجمه تفسیر المیزان، ج 1، ص 405، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1374 ش.
[3] . همان، ص 411.
[4] . مجلسی، بحارالأنوار، ترجمه دوانی، ص 167، انتشارات دارالکتب اسلامیة، چاپ 28، تهران، 1378ش .
[5] . حسن زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص 84، چاپ دوم، انتشارات قیام، قم.
[6] .کهف،60 الی 82.
[7] .اقتباس از پاسخ 3218 (سایت: 3665).
[8] . کلینی، اصول کافی، ترجمه، کمره ای، ج 2، ص 215، چاپ چهارم، انتشارات اسوه، قم، 1379ش.
[9] .سید رضی، نهج البلاغه، خطبه 192 (قاصعه)،
[10] . حسن زاده آملی، حسن، انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه، ص80، چاپ دوم، انتشارات قیام، قم.
[11] . مسعودی، مروج الذهب، ج 1، ص 341.
منبع:اسلام کوست
افزودن دیدگاه جدید