شخصیت اخلاقی و علمی امام سجاد
یک نت ـ در عصر خلافت جباران اموی که ارزشهای انسانی و فضایل اخلاقی فراموش شده و دنیا خواهی، تجمل، اشرافیت، تکبر، ظلم و سایر رذایل انسانی، خوی پسندیدهی زمان بود، امام سجاد(علیهالسلام) احیاگر اخلاق عظیم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و با سیرت نیکوی خویش، خاطرهی شیرین رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و امیرالمومنین(علیهالسلام) را در اذهان تداعی کرد
فضایل و کرامات اخلاقی، سیرهی نیکو و رفتار و کردار بزرگوارانهی امام سجاد(علیهالسلام) آن چنان بروز و نمود داشت که دشمن نیز بدان ارزشها و صفات معترف بود و با این که بیشتر بزرگان عصر امام (علیهالسلام) وی را «امام» نمیدانستند اما همه بر شأن والا و مرتبهی عالی و فوق تصور حضرتش اعتراف کردهاند.چنان که روزی امام سجاد (علیهالسلام) در مجلس «عمر بن عبدالعزیز» که در آن سالها حاکم مدینه بود حاضر بود و چون برخاست و از مجلس بیرون رفت، عمر از حاضران پرسید: شریفترین مردم کیست؟ حاضران گفتند: «تو هستی»؛ گفت: «چنین نیست، شریفترین مردم کسی است که هم اکنون از نزد من بیرون رفت، همهی مردم دوست دارند بدو پیوسته باشند و او دوست ندارد به کسی پیوسته باشد».[۱]
امام زین العابدین(علیهالسلام) در میدان عبادت و بندگی نسبت به خداوند یکتا، چنان بود، که همه معترفند که او آقا و زینت عبادت کنندگان بود. آن قدر به پیشگاه خداوند پیشانی بر خاک سایید که همهی مواضع سجدهاش پینه بست و به همین خاطر آن بزرگوار را «ذو الثفنات» (دارای پیشانی پینه بسته) نامیدند.[۲]چون میخواست وضو سازد، رنگ چهرهاش دگرگون میشد؛ وقتی از علت آن جویا میشدند میفرمود: آیا میدانید در مقابل چه کسی میخواهم بایستم؟».[۳]
مالک بن انس میگوید: «علی بن الحسین (علیهالسلام) محرم شد؛ چون تلبیه گفت بیهوش شده از شتر پایین افتاد». وی میگوید: «به من خبر رسیده که او شبانه روز تا وقت مرگ هزار رکعت نماز میخوانده و به خاطر عبادتش «زین العابدین» نامیده شده است.[۴]وقتی از کنیز او خواستند تا آن بزرگوار را توصیف مختصر نماید، چنین گفت: «من هیچگاه روز برای وی طعامی نیاورده و شب برای او بستری نگستردهام».[۵]همچنین نقل شده روزی به نماز ایستاده بود که ماری رو به آن حضرت پیش میآمد، امام بدون کوچکترین توجهی، به نماز ادامه داد تا مار از میان دو پای ایشان رد شد؛ در حالی که آن بزرگوار اصلا از جای خود تکان نخورد و رنگ چهرهاش تغییر نکرد.[۶]
در رابطه با عیادت از مریضان نقل شده: روزی امام بر گروهی از جذامیان گذشت، بدو گفتند: «بنشین و با ما غذا بخور» فرمود: «اگر روزه نبودم با شما مینشستم» چون به خانه رفت سفارش طعامی برای آنان داد و چون غذا آماده شد برای ایشان فرستاد و خود نزدشان رفت و با آنان هم غذا شد.[۷]
ابنعایشه میگوید: «از مردم مدینه شنیدم که میگفتند: ما صدقهی پنهانی را هنگامی از دست دادیم که علی بن الحسین(علیهالسلام) به شهادت رسید.[۸] شب هنگام کیسههای نان را بر پشت خود برمیداشت و به خانهی مستمندان میرفت و میفرمود: «صدقهی پنهانی آتش غضب پروردگار را خاموش میکند». حضرت آن قدر کیسههای غذا را بر پشت خود حمل کرده بود که بعد از شهادت، هنگام غسل آن بزرگوار، آثار کبودی بر پشت ایشان نمایان بود.[۹]
به گفتهی «ابنسعد» چون مستمندی نزد او میآمد، برمیخاست و حاجت او را روا میکرد و میفرمود: «صدقه پیش از آن که به دست سائل برسد، به دست خدا میرسد.[۱۰]
از اخلاق بزرگواران دفع بدی به نیکی است. امام سجاد(علیهالسلام) در این میدان نیز پیشتاز بود. چه بسیار کسانیکه نسبت به حضرت بد رفتاری میکردند، ولی آن حضرت بزرگوارانه گذشت میکرد؛ و وقتی از سریر قدرت سقوط میکردند، مورد لطف و مرحمت امام قرار میگرفتند.نمونهاش ستمهای فراوان فرماندار مدینه «هشام بن اسماعیل» نسبت به مردم به ویژه امام سجاد(علیهالسلام) بود؛ اما زمانی که «ولید بن عبدالملک»، هشام را از کار برکنار کرد، امام(علیهالسلام) برخلاف انتظار هشام، نزدیکان خود را از بیاحترامی نسبت به وی بازداشت، و چون بر هشام گذشت، بر او سلام کرد. هشام با مشاهدهی این عظمت روحی و کرامت اخلاقی گفت: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ [انعام/۱۲۴] خدا میداند که رسالت خود را در کجا قرار دهد».[۱۱]
سیرهی آن بزرگوار با غلامان و کنیزانش به واقع درس آموز است:امام زین العابدین(علیهالسلام) در طول ماه رمضان خطاهای بردگان خود را ثبت میکرد، چون شب آخر ماه رمضان میرسید، آنان را جمع میکرد و از آنان اقرار میگرفت؛ بعد به امید بخشش خدا، گناهان آنان را میبخشید و از آنان میخواست که دعا کنند همچنان که علی بن الحسین(علیهالسلام) از آنان گذشت، خدا از وی درگذرد و چنان که آنان را آزاد کرد، خدا از آتش دوزخ آزادش کند. آنان میگفتند: «آمین». سپس حضرت میفرمود: «بروید؛ من از شما گذشتم و به امید بخشش و آزادی، شما را در راه خدا آزاد کردم». و چون روز عید میشد به آنها پاداش گران میبخشید. در پایان هر رمضان، دست کم بیست برده را که خریده بود، در راه خدا آزاد میکرد؛ چنان که خادمی را بیش از یک سال نزد خود نگاه نمیداشت و گاه در نیمهی سال او را آزاد میساخت.[۱۲]
لذا با وجود این کرامات و سجایای اخلاقی میتوانیم از شخصیت امام سجاد(علیهالسلام) در دوران زندگیمان الگو بگیریم و با پیروی از اخلاق نیکوی آن حضرت به اخلاق حسنه دست یابیم.
---------------------------------پینوشت[۱]. ابنشهرآشوب مازندرانی، ابوجعفر محمد بن علی، مناقب آل ابیطالب، تحقیق یوسف البقاعی، ج ۴، ص ۱۸۱.[۲]. شیخ طبرسی، پیشین، ص ۴۸۰؛ یعقوبی، پیشین، ص ۳۰۳.[۳]. اربلی، پیشین، ص ۲۸۶؛ و قریب به این مضمون: شیخ مفید، پیشین ص ۱۴۳؛ شیخ طبرسی، پیشین، ص ۴۸۸.[۴]. ابنعساکر، ابوالقاسم علی بن حسن ابنهبة الله بن عبدالله الشافعی، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق علی شیری، ج ۴۱، ص ۳۷۸.[۵]. صدوق، ابوجعفر بن علی بن الحسین بن بابویه القمی، علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۷۲؛ ابنشهرآشوب، همان، ص ۱۵۵.[۶]. ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، ج ۱۰، ص ۱۵۹.[۷]. ابنشهرآشوب، پیشین، ص ۱۶۳.[۸]. همان، ص ۱۵۳؛ اربلی، همان، ص ۲۶۹.[۹]. اصفهانی، همان، ص ۱۳۶؛ اربلی، همان، ص ۲۶۹.[۱۰]. ابنسعد، پیشین، ج ۵، ص ۱۶۶.[۱۱]. ابنسعد، همان، ص ۱۷۰؛ شیخ مفید، پیشین، ص ۱۴۷؛ ابنشهرآشوب، پیشین، ص ۱۷۷؛ یعقوبی، پیشین، ص ۲۸۳.[۱۲]. ابنطاووس، رضی الدین علی بن موسی بن جعفر، اقبال الاعمال (مضمار السبق فی میدان الصدق)، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، ج ۱، ص ۴۴۵ - ۴۴۳.[۱۳]. استفاده شده از کتاب نقش امام سجاد(علیهالسلام) در رهبری شیعه/ محسن رنجبر، ۱۳۴۹
افزودن دیدگاه جدید