مجذوب استاد دانشگاهم شدم

یک نت ـ من همان دختری هستم که چند مدت پیش ایمیل داده بودم که به استادی علاقه‌مند شده‌ام و توانستم از طریق راه‌های غیرمستقیم که انجام داده‌ام مجذوب همدیگر شویم، حدود یک سال و نیم از این قضیه می‌گذرد؛ اما در این مدت حرفی از علاقه به صورت کلامی به من نزده است؛ ولی از نشانه‌های غیر کلامی به همدیگر می‌فهمانیم که همدیگر را دوست داریم.

با اینکه می‌داند من به او علاقه دارم، حرفش را به من نمی‌زند که من فکر می‌کنم یا این آقا خجالتی است که حرفش را مستقیم نمی‌تواند به من بزند و منتظر من است که پیش قدم شده و چراغ سبز به او بدهم یا با توجه به این که ۲ سال دیگر فارغ التحصیل می‌شوم، فکر می‌کند ارتباط ما در این حد خیلی معمولی که مطرح کردم بماند تا در آخر به من پیشنهاد دهد و یا اینکه فکر می‌کنم مردها برعکس خانم‌ها دوست دارند، عشق و علاقه خودشان را نسبت به دختری که دارند در درون قلب خودشان نگه دارند و به کسی حتی به دختر مورد علاقه خودشان ابراز نکنند و ساکت و کم شعله باشند که البته هرچند می‌دانم که شاید فکر اولی من اشتباه باشد و باعث شود فکر کند دارم آویزانش می‌شوم و ننگی برایم به وجود‌‌اید.

این فکرهایی هستند که همیشه در ذهنم خطور می‌کند؛ ولی دوست ندارم مثل دختر بچه دبیرستانی نصیحتم کنید و به من بگویید شاید علاقه‌ای ‌در کار نباشد و احساسم اشتباه می‌کند؛ چون می‌دانم الان که یک سال و نیم می‌گذرد اگر من را از روی هوا و هوس می‌خواست - چون یک مرد است- تا حالا این توجه‌ها برای او بی‌اهمیت شده بود و دیگر توجه‌ای ‌به من نداشت و من را رها می‌کرد.

هرچند که من هم به او توجه داشتم. به هر حال نمی‌دانم کدام فکرِ من درست است و هدفش از اینکه حرفی به من نمی‌زند و یا اقدامی نمی‌کند چیست؟ واقعاً خیلی دوست دارم با دانستن آدرس یک سایت یا وبلاگی، کلاً جنس مخالفم را از نظر روحی و عاطفی بشناسم تا بتوانم فکرهایی را که در سرشان می‌گذرد متوجه بشوم و فرق بین هوس و عشقِ درونِ مرد را تشخیص دهم و از طرف دیگر فکر می‌کنم، اگر ابراز علاقه غیر کلامی خودم را کاهش دهم، فکر کند که من از اول می‌خواستم با او دوست باشم و فکر دیگری کند و باعث شود او را از دست بدهم؛ ولی با اینکه خواستگار‌های زیادی دارم؛ به خاطر رابطه محدودی که با خواستگارهای خود دارم، نمی‌توانم به هیچ عنوان به او بگویم خواستگار دارم.در کل می‌خواهم بدانم کدام فکر من درست است؟

تا چند ماه صبر و تحمل کنم و تا اقدام نکرد و یا حرفی نزد، دیگر علاقه‌ای نشان ندهم و از همه مهمتر با این وضعی که من دارم، چکارهایی کنم تا احساسات یک مرد را تحریک کنم تا اقدامی برای عشقش کند؟ لطفاً ایده‌های جدید عملیاتی پیشنهاد بدهید تا انجامش دهم که برای آن شخص سوءِ تفاهم نشود و ننگی به بار نیاورد. ممنون.

جواب:

سلام/یه نظر من شما در این مدت موفق شده‌اید که دل استادتان را به خودتان جلب کنید؛ اما اینکه ایشان به طرف خواستگاری نیامده، ممکن است علل مختلفی داشته باشد. مثلاً: شاید ایشان هنوز آنقدر تمایلش به شما شدید نیست که انگیزه خواستگاری در او ایجاد شود یا اینکه معتقد است باید عاشق شود تا ازدواج کند و هنوز علاقه‌اش به حد عشق نرسیده یا اینکه ممکن است علاقه ایشان عکس العمل اقبال شما است که در این مدت به او داشته‌اید؛ یعنی چون شما به طرفش رفته‌اید او هم عکس العمل محبت‌آمیز از خودش نشان داده است.

هر کدام این موارد محتمل است و تا معلوم نشود که در فکر و دلش چه می‌گذرد؟ نمی‌شود گفت که کدام درست است و ایشان چرا جلو نمی‌آید؟ لذا ممکن است به این صورت ادامه دادن، سبب حسرت شما در اینده شود؛ یعنی متوجه شوی چند سال با توهُّم ازدواج جلو رفتی در حالی که در ذهن طرفت چیز دیگری بوده است.

اما در مورد اینکه چه بکنی عرض می‌کنم: اولاً: باید ببینی که مقدار علاقه‌اش به تو چقدر است؟ ثانیاً: بررسی کنی که تو را برای ازدواج - حتی در آینده- می‌خواهد یا نه؟

برای سنجش مقدار علاقه‌اش، به صورت مقطعی و موقت عقب نشینی کن. مثلاً: رابطه را کم کن یا کم محلی و کم حرفی کن یا مقداری ترش کن و ببین که آیا جلو می‌آید یا نه؟ اگر دیدی که برای اصلاح رابطه جلو آمد می‌فهمی که تو را می‌خواهد؛ اما اگر نیامد، بدان که احتمالاً اظهار علاقه‌اش به خاطر این بوده که تو اقبال نشان می‌دادی.

برای این هم که بفهمی تو را برای ازدواج می‌خواهد یا نه؟ کاری کن دیگران فکر کنند خواستگار داری و به گوش او برسانند بعد ببین نتیجه‌اش چیست؟ اگر دیدی که برای او فرق ندارد، در اصلِ قصدِ ازدواجش شک کن؛ اما اگر دیدی که به تلاطم افتاد، بدان که به ازدواج با تو فکر می‌کند.

موفق باشید

منبع:welayatnet.com