قتل مادر در بیخوابی
یک نت ـ قرصهایی که خورده بود او را بیخواب کرده بود. چند شبانهروز نخوابیده بود. بیخوابی کلافهاش کرده بود. اسلحه شکاری را برداشت تا برای شکار از شهر خارج شود. مادر وقتی اسلحه را دید وحشت تمام وجودش را فرا گرفت. به سمت مهران رفت. از او خواست اسلحه را در خانه بگذارد. فکر کرد او دوباره قصد سرقت دارد. سد راهش شد. مهران عصبی بود و از مادرش خواست در برابرش مقاومت نکند. مادر با اصرار خواست اسلحه را از او بگیرد، اما گلولهای شلیک شد و زن میانسال غرق در خون روی زمین افتاد.
اهالی با شنیدن صدای شلیک گلوله به خانه مورد نظر آمده و زن مجروح را به بیمارستان منتقل کردند اما او به دلیل شدت جراحات جان باخت.
ماموران پلیس شهرستان کوار استان فارس پس از اطلاع از ماجرای مرگ راهی بیمارستان شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند.
بررسی های اولیه نشان می داد این زن در حالی که با شلیک گلوله مجروح شده بود به بیمارستان انتقال یافته است که بر اثر شدت جراحات و خونریزی جان خود را از دست داده بود.
یکی از همسایه های مقتول که او را به بیمارستان رسانده بود در تحقیقات گفت: با شنیدن صدای شلیک گلوله خود را به خانه زن رساندیم. زن میانسال غرق در خون روی زمین افتاده بود. در فاصله ای کوتاه از او، پسرش مهران در حالی که اسلحه ای در دست داشت ایستاده بود. زن مجروح را به بیمارستان رساندیم اما پسرش همراه ما نیامد.
ماموران که مطمئن بودند مقتول توسط پسرش به قتل رسیده است برای دستگیری او راهی خانه اش شدند، اما او از آن محل گریخته بود. ردیابی ها برای دستگیری متهم به قتل آغاز شد، اما مهران مدام مخفیگاه خود را در شهرهای مختلف تغییر می داد. سرانجام هفته گذشته ردپای مرد جوان در شهر مشهد شناسایی شد و موضوع به کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی اعلام شد.
کارآگاهان جنایی مشهد با تحقیقات خود توانستند مخفیگاه متهم را شناسایی کنند اما زمانی که وارد آنجا شدند، دریافتند مهران خودکشی کرده است. متهم به قتل به بیمارستان انتقال یافت که با تلاش پزشکان از مرگ نجات پیدا کرد.
مهران پس از بهبود برای تحقیقات تحویل کارآگاهان پلیس کوار شد. او در بازجویی ها با اعتراف به قتل گفت: 10 سال قبل عضو یک شبکه سرقت شده و به صورت مسلحانه سرقت می کردیم. سرانجام توسط ماموران دستگیر شده و روانه زندان شدم. ده سال زندان را تحمل کرده و خرداد امسال آزاد شدم. بعد از چند روز دوباره ارتباطم با دوستان نابابم آغاز شد. وقتی به خودم آمدم به موادمخدر و قرص اعتیاد پیدا کرده بودم. مادرم با مسوولان یک کمپ ترک اعتیاد صحبت کرد و مرا برای ترک به آنجا برد. چند روز قبل از قتل از کمپ بیرون آمدم. به خاطر قرص هایی که مصرف می کردم بی خواب شده بودم و این موضوع آزارم می داد. صبح دهم شهریور اسلحه دو لولی را که در خانه بود، برداشتم تا به شکار بروم. مادرم تصور کرد می خواهم سرقت کنم. سد راهم شد. هیچ کنترلی بر رفتارم نداشتم. از او خواستم از من فاصله بگیرد اما مدام اصرار می کرد اسلحه را به او بدهم. نمی دانم چه شد گلوله ای شلیک شد و به مادرم اصابت کرد.او غرق در خون روی زمین افتاد. همسایه ها متوجه موضوع شده و به خانه مان آمده و مادرم را با به بیمارستان رساندند.
خیلی ترسیده بودم. اسلحه را در همان حیاط انداخته و به شیراز رفتم. یکی از دوستانم خبر داد مادرم در بیمارستان فوت شده است. می دانستم پلیس در تعقیبم است. به همین خاطر راهی اصفهان شدم. چند روز آنجا بودم و بعد به قم رفتم. از آنجا هم به تهران رفته و سرانجام راهی مشهد شدم. کابوس جنایت یک لحظه هم رهایم نمی کرد. از سایه خودم هم می ترسیدم. می دانستم اگر به هتل یا مسافرخانه بروم خیلی زود دستگیر می شوم. به همین خاطر خانه ای اجاره کردم.
از این وضعیت خسته شده بودم.شب ها با کابوس صحنه قتل از خواب بیدار می شدم. برای رهایی از این کابوس تصمیم به خودکشی گرفتم اما ماموران متوجه شدند و به بیمارستان منتقل شدم. من قصد قتل مادرم را نداشتم و تیر به سمت هوا شلیک شد. نمی دانم چگونه گلوله به مادرم اصابت کرد. از کار خود پشیمانم. مادرم می خواست من زندگی سالمی داشته باشم، اما من ناخواسته او را کشتم. قرص هایی که می خوردم عامل این کار است.
متهم به قتل پس اعتراف به قتل با قرار قانونی روانه زندان شد.
منبع: جام جم آنلاین
افزودن دیدگاه جدید