آشنایی با همکار مرد به بهانه ازدواج

دختری ۲۸ ساله هستم. چند مدت پیش، یکی از همکارانم که ۲ سال از من کوچکتر است به من ابراز علاقه نموده و درخواست ازدواج کرده است.
ازدواج

یک نت ـ دختری ۲۸ ساله هستم. چند مدت پیش، یکی از همکارانم که ۲ سال از من کوچکتر است به من ابراز علاقه نموده و درخواست ازدواج کرده است.

در حال حاضر من و هم ایشان به صورت مجردی زندگی می کنیم و والدینمان ساکن شهرستان هستند. من از ابتدا به خاطر اختلاف سنی معکوس جواب رد دادم، امّا به اصرار ایشان قبول کردم که مدتی با هم در ارتباط باشیم که شاید نظرم عوض شود.

در مدتی که با هم رابطه داشته‌ایم، من هم به ایشان علاقه‌مند شدم. در ظاهر پسر خوب و معقولی است و می توان گفت یک پسر مذهبی به شمار می‌آید.

تنها دو مساله مرا دچار تردید کرده است؛

اول اینکه ایشان تمایلی به بیرون رفتن با من ندارد و اغلب از طریق تلفن با هم در تماس هستیم و در بیشتر موارد که قرار بیرون رفتن برای شام یا نهار و یا صحبت کردن داریم، بدقولی کرده و به بهانه‌های مختلف از این برنامه‌ها امتناع می‌کند، گرچه در ظاهر بهانه‌هایش موجه هستند؛ مثلا به بهانه کار و ... امّا اینکه از ابتدا قول داده و بعد زیر قولش می‌زند، به شدت مرا اذیت می‌کند و متاسفانه این اخلاق بد را ترک نمی‌کند.

دومین مساله این است که به راحتی درباره روابط زناشویی صحبت می‌کند و وارد جزئیات روابط بعد از ازدواج می‌شود و هرگاه من واکنش نشان می‌دهم، می‌گوید؛ تو همسر من هستی و باید درباره این مسایل با هم حرف بزنیم، نمی‌دانم این مسأله و این صحبت‌ها تا چه حد طبیعی است! نگرانم ازاینکه بخواهد به خاطر نیازهای جنسی‌اش با من ازدواج کند.

لطفا راهنمایی کنید چگونه می‌توانم تردید‌هایم را برطرف کنم و تصمیم درستی بگیرم؟

پاسخ سوال:

با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.

نکته اول: اینکه به دور از اطلاع و نظارت خانواده‌ها، با همکارتان خارج از عرف و شرع رابطه برقرار کردید، کار درستی انجام نداده‌اید؛ چرا که اینگونه رابطه‌ها علیرغم غیر رسمی بودن، امکان سوءاستفاده‌گی و زیر همه چیز زدن وجود دارد و همچنین این امکان وجود دارد که طرفین از طریق رابطه بیشتر، وابستگی‌هایی میانشان برقرار شود که این خود مانع از شناخت منطقی طرفین از همدیگر می‌شود. از این رو طبیعی است که با وابستگی و دلبستگی به همدیگر، شناخت واقعی از طرف مقابل بوجود نمی‌آید؛ زیرا به قول معروف؛ «حُبُّ الشیء یُعمی وَ یُصم»[۱] گرچه در حال حاضر این وابستگی شدید را احساس نکنید، ولی با گذر زمان و رابطه بیشتر، این وابستگی خودبه خود افزایش پیدا می‌کند تا جایی که دیگر بدی و نقاط ضعف طرف مقابل را نخواهید دید و یا نسبت به آن بی توجه خواهید شد.

از طرفی به دلیل جذابیت ظاهری و خوب جلوه دادن خود، امکان به خطا رفتن شناخت زیاد است.

از طرفی دیگر؛ هیچ‌گاه به قول ازدواج پسرها اعتماد نکنید؛ چرا که اولا؛ امکان دروغ گفتن آنان وجود دارد. دوما: اگر هم راست بگویند ممکن است بعدا نظرشان عوض شود یا نتوانند خانواده خود را راضی کنند. سوما؛ چه بسا خانواده شما راضی به ازدواج نشود. چهارم؛ چه بسا سر مهریه و مراسمات و مسکن زوجین به هم بخورد. پنجم؛ متوجه شوید که به درد همدیگر نمی‌خورید.

از این رو توصیه می‌کنیم هرگز این شیوه رابطه را ادامه ندهید، بلکه این رابطه را به طور رسمی و زیر نظر خانواده‌ها ادامه دهید تا هم احیانا جلوی سوءاستفاده‌گی گرفته شود و هم اینکه این رابطه تاحدودی رسمیت پیدا کند و از خطوط قرمز تخطی نکند و رابطه منجر به یک رابطه احساسی و عاطفی نشود.

نکته دوم: گرچه پایین بودن سن دخترخانم نسبت به آقاپسر برای ازدواج بهتر است ولی پایین بودن سن آقاپسر در صورتی معمولا مشکل ساز است که این اختلاف منجر به ۱. اختلاف زیاد درک و فهم و علم مربوط به مهارت‌های زندگی طرفین شود. ۲. اختلاف زیادی در علایق و سلایق داشته باشید. ۳. شما به عنوان دختر خود را بالاتر از ایشان بدانید و در نهایت اطاعت پذیری نسبت به ایشان در زندگی نداشته باشید. ۴. خانواده‌های رضایت به چنین ازدواجی ندهند.

بنابراین اگر این اختلاف سنی منجر به اختلافات مذکور نگردد، مشکل ساز نخواهد شد، در غیر اینصورت هرگز توصیه به چنین ازدواجی نمی‌کنیم.

سوال: از کجا می‌توان پی به اینگونه اختلافات مذکور برد؟

جواب: از طریق گفت‌وگوهایی که زیرنظر خانواده‌ها شکل می‌گیرد + تحقیقات و مشورت‌، می‌توان رفته رفته طرف مقابل را شناخت و پی برد که چه مقدار تناسب لازمه فی مابین برقرار است.

نکته سوم: از آنجایی که از دو شهرستان متفاوت هستید، طبیعی است که هر دوخانواده دارای فرهنگ و سنت‌های مخصوص به خودش باشد که لازم است در امر ازدواج به اختلافات فرهنگی توجه داشت که چقدر اختلاف فرهنگی وجود دارد و چقدر می‌تواند این اختلافات در زندگی مشترک مشکل ساز شود.

نکته چهارم: در مورد بدقولی‌های ایشان باید عرض کنم؛ اگر صرفا در بیرون رفتن‌ با شما بدقولی می‌کند ولی در امور دیگر اینگونه نیست، درآن صورت نمی‌توان گفت که ایشان فرد بدقولی است. چه بسا برای این کار خود دلیلی داشته باشد که می‌توان در این باره از او سوال کرد.

امّا اگر در همه امور فرد برقولی باشند، در آن صورت می‌توان نتیجه گرفت که ایشان فرد بد قولی است و این به خود شما بستگی دارد که آیا می‌توانید با این ویژگی ایشان کنار بیایید یا نه.

نکته پنجم: اینکه ایشان به راحتی در خصوص مسائل زناشویی با شما صحبت می‌کند، باید گفت: چه بسا این موضوع حاکی از نیاز جنسی ایشان باشد.

در ضمن ازدواج به خاطر نیاز جنسی بد نیست ولی اینکه تمام علت ازدواج نیاز جنسی باشد و تناسب‌های لازمه مدنظر قرار داده نشود، درست نیست. از این رو  اگر در کنار مساله جنسی تناسب‌ها را هم در نظر بگیرد اشکال ندارد.

امّا بیان این مسائل در زمانی که هنوز هیچ چیزی مشخص نیست، درست نیست و از طرفی می‌توان این موضوعات را به زمان دیگری(هنگام نامزدی) انتقال داد.

بنابراین، اگر طرف مقابلتان، مسائل عاطفی و جنسی را قاطی صحبت‌ها می‌کند، به او بگویید: طرح این مسائل اولا: موجب می‌شود مواردی که ربطی به شناخت ندارد مطرح شود و ثانیا: ممکن است دلبستگی و دل مشغولی ایجاد کند که مانع شناخت است. اگر قبول نکرد جوابش را ندهید یا رابطه را موقتا قطع کنید، تا این کار را تکرار نکند. سوما: این مسائل را می‌توان در وقت خودش(همانطور که گفته شد) بیان کرد.

در آخر بازهم تاکید می‌کنم ادامه این رابطه جهت شناخت از همدیگر را تحت نظارت خانواده‌ها و به صورت رسمی انجام دهید و از طرف مقابلتان بخواهید که به صورت رسمی اقدام کند تا زیر نظر خانواده‌ها از همدیگر شناخت پیدا کنید. این کار باعث می‌شود که انحراف در شناخت به دلیل رسمیت پیدا کردن رابطه و متعهد بودن به آن به حداقل برسد.

پی‌نوشت:
[۱]. من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۳۸۰، ح ۵۸۱۲

جهت مطالعه بیشتر:

چالش‌های پیش رو در ازدواج همکاران

منبع:jonbeshnet.ir

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده