رفتن به محتوای اصلی

وقتمان را صرف تلاوت قرآن کنیم یا تدبر آن؟

تاریخ انتشار:
تلاوت قرآن بدون فهم و تدبر ثواب زیادی دارد یا فهم و تدبر قرآن بدون تلاوت قرآن؟ یعنی ما چه كار كنیم؟ در تلاوت قرآن وقت را صرف كنیم یا در خواندن ترجمه آن؟
وقتمان را صرف تلاوت قرآن کنیم یا تدبر آن؟

یک نت ـ تلاوت قرآن بدون فهم و تدبر ثواب زیادی دارد یا فهم و تدبر قرآن بدون تلاوت قرآن؟ یعنی ما چه كار كنیم؟ در تلاوت قرآن وقت را صرف كنیم یا در خواندن ترجمه آن؟

از آن جا كه قرآن كریم، كلام آفریننده انسان هاست با دیگر سخن ها تفاوت اساسى داشته و داراى آثار ویژه اى است كه در هیچ كلام دیگرى یافت نمى شود.

خواندن قرآن و شنیدن آن حتى براى كسانى كه با زبان عربى آشنایى نداشته و معناى آیات الهى را نمى فهمند به عنوان عملى نیک در پرونده اعمالشان ثبت شده، آمرزش گناهان، نورانیت دل و ثواب اخروى را در پى دارد.

افزون بر این، مطابق روایت امام صادق (علیه السلام) حتى نگاه كردن در قرآن نیز عبادت بوده و وجود داشتن یك جلد از قرآن در خانه، موجب طرد شیاطین از آن خانه مى شود. [1]

در حدیث مشهورى پیامبر اسلام (صلى الله علیه وآله) فرموده اند: خانه هاى خود را با تلاوت قرآن نورانى كنید؛ زیرا هر خانه اى كه در آن قرآن، بسیار تلاوت شود خیر آن خانه زیاد شده و اهل آن گشایش مى یابند و آن خانه براى اهل آسمان نور افشانى مى كند چنان كه ستارگان آسمان براى اهل دنیا نور افشانى مى كنند. [2]

با توجه به آثار مثبت یاد شده است كه در آیات متعددى، سخن از تلاوت قرآن به میان آمده است مانند: «إِنَّ الَّذینَ یَتْلُونَ کِتابَ اللَّهِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِیَةً یَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ»[3] اما باید دانست كه گرچه قرآن كریم به دلیل آن كه مبارك [4] است، براى هر یک از اقشار جامعه بهره مناسبى داشته و حتى تلاوت آن نیز روح افزا و دلكش است ولى حدیث تدبر در قرآن حدیث دیگرى بوده و قلّه رفیع آثار دنیوى و اخروى آن بسى مرتفع تر از آثار تلاوت بدون تدبر است.

سرّ مطلب آن است كه غرض اصلى از نزول قرآن، هدایت انسان ها به سوى كمال و سعادت واقعى آنان است و این غرض تنها با عمل كردن به دستورات قرآن محقق مى گردد و عمل به قرآن میسر نیست مگر پس از فهمیدن آن چه قرآن در صدد بیان آن است و تنها راه رسیدن به این درجه از فهم، تدبر و تفكر در آیات الهى است.

در حقیقت تلاوت قرآن نیز مقدمه اى براى تدبر در آیات آن است. بى سبب نیست كه قرآن كریم، خود نه تنها در بیش از سیصد آیه به تفكر و تذكر و تعقل دعوت كرده، [5] بلكه هدف از فرو فرستادن قرآن را تفكر،[6] تعقل [7] و تدبر در آیات الهى دانسته است. «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ مُبارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیاتِهِ». [8] 

ثواب تلاوت قرآن همراه با تدبر، مسلما برابر با تلاوت بدون تدبر نیست، اكتفا كردن به تلاوت تنها، ما را از معارف عمیق و غذاهای روحانی این مائده آسمانی محروم می كند. چنان كه امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «لا خیر فی عادة لیس فیها تفكّر»

دقت به  چند نکته:1. بدون شک بر اساس روایات و سیره عملی پیامبر و امامان ـ علیهم السلام ـ تلاوت قرآن به خودی خود امری پسندیده و دارای آثار تربیتی، معنوی و مادی در جسم، جان، و زندگی یک مومن است.

در روایات آمده است كه هر چیزی زنگار می گیرد و نیازمند صیقل است، دل آدمی هم در هنگام زنگ زدگی با تلاوت قرآن جلا می یابد.

از طرف دیگر تلاوت قرآن، مقدمه انس با قرآن و انس با قرآن، مقدمه آشنایی و فهم معارف آن و فهم معارف و ارزش های قرآن، مقدمه عمل به آن و رسیدن به یك زندگی قرآنی است. از این رو نمی توان به بهانه تلاوت قرآن، از تدبر و تعمق در معارف آن چشم پوشید و یا به بهانه آشنایی با معارف آن از تلاوت آیات، غفلت كرد.

در حدیثی آمده است كه امام سجاد ـ علیه السلام ـ فرمود: قرآن عهدنامه خداوند با انسان مومن است: از این رو سزاوار است كه هر مسلمان دست كم در روز 50 آیه از این عهدنامه را بخواند و با گوش جان بیندیشد و به امر و نهی و مواعظ آن دل سپرده و عمل كند.

2. ثواب تلاوت قرآن همراه با تدبر، مسلّماً برابر با تلاوت بدون تدبر نیست، اكتفا كردن به تلاوت تنها، ما را از معارف عمیق و غذاهای روحانی این مائده آسمانی محروم می كند. چنان كه امام علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «لا خیر فی عادة لیس فیها تفكّر».

3. یك انسان مومن بدن شک هنگامی كه برای زندگیش برنامه درستی را تعریف كند و در چنین برنامه ای سهم قابل توجهی به عبادت و انس با خدا قرار دهد، خواهد توانست هم از لذت تلاوت و نورانیتش با نام خدا بهره ببرد و هم با تأمل در ترجمه و مفاهیم آیات كریمه، عقل تشنه و روح گرسنه خود را از مائده آسمانی معارف قرآن سیر و سیراب كند.

4. پیشنهاد ما برای شروع، تلاوت 50 آیه در روز و تأمل در ترجمه و مفاهیم یك صفحه از قرآن و التزام به عمل به اوامر و نواهی آن است.

======================= پی نوشت ها: 1 . اصول كافى، عربى، به تحقیق على اكبر غفارى، چاپ سوم، تهران، دارالكتب الاسلامیة، آخوندى، ج 2، ص 613 و 614.2 . همان، ج 2، ص 610.3 . فاطر/ 294 . انعام/ 92 و 155; انبیاء/ 50; سوره ص / 29.5 . المیزان، عربى، موسسه اعلمى، بیروت، ج 5، ص 255.6 . نحل / 44.7 . یوسف / 2.8 . سوره ص / 29.

منابع:سایت رهروان ولایتسایت معارف قرآن 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا