عاشق زن متاهلي شدم كه 7 سال از من بزرگتره

پسری هستم ١٧ ساله حدود ٧ سال است كه به دختری كه از من ١٠ سال بزرگتر هست علاقه مند هستم و الآن عاشقش شدم با این كه ازدواج كرده باز هم دوستش دارم و هیچ جور با این مسئله كنار نمیام
زن متاهل

یک نت ـ با سلام پسری هستم ١٧ ساله حدود ٧ سال است كه به دختری كه از من ١٠ سال بزرگتر هست علاقه مند هستم و الآن عاشقش شدم با این كه ازدواج كرده باز هم دوستش دارم و هیچ جور با این مسئله كنار نمیام داخل خانواده هم مشكلات زیادی وجود داره و خیلی از هم دور هستیم وروابط خوبی نداریم خیلی احساس تنهایی میكنم و این كه كسی به من اهمیت نمیده و دركم نمیكنه لطفا كمكم كنید با تشكر

باعرض سلام و تشکر

خدمت شما عرض کنم در پرسش خودتان مشخص نکرده اید که آیا این دوستی در درون شما باعث ارتباط بیرونی هم هست یا وقت و وقت به احساس درونی آزار دهنده ای دچار شده اید که در وجود شما مشکلاتی ایجاد کرده است .به هر حال بهتر است احساسی که این روزها شما را مشغول خود کرده است را به جای عاشقی ، وابستگی غیر عادی ، بی هدف و بی نتیجه بنامیم .

شما به دلیل نیازها و کمبودهای عاطفی شدیدی نیاز به یک پناهگاه عاطفی دارید ولی این انتخاب برای دوست داشتن و دوست داشته شدن انتخاب سالمی نیست و یک سرمایه گذاری روانی پشیمان کننده ای است. چون هیچ هدف مشخص و منطقی در این احساس شما وجود ندارد زیرا ایشان متعهد و پایبنده به یک زندگی متأهلی هستند و حتی اگر نبودند هم تفاوت سنی شما مانع ازدواج که هدف اصلی اینگونه احساس ها هست بود پس سعی کنید عنان این احساس  نفسانی افسار گسیخته خود را که خیلی هم بیمارگونه شما را به دردسر انداخته است با عقل و منطق مهار کنید و خود کنترلی در خود ایجاد کنید. پس هیچ کس بهتر از خودتان نمی تواند دست از این احساس وابستگی بردارد .

اگر چه شما مشکلاتی در خانواده دارید ولی به هر حال نباید دردسر های دیگری هم به این مشکلات اضافه کنید . در حال حاضر دو سنگ سنگین را با خود به دوش می کشید یکی مشکلات خانوادگی و دیگری وابستگی که افسردگی و اضطراب فراوانی در شما ایجاد کرده است به راستی اگر فقط یک مشکل و آن هم مشکل خانوادگی داشتید باری که بر دوشت داشتید کمتر نبود . معمولا ما انسان ها برای فرار از یک موقعیت دردناک به یک موقعیت دردناک تر پناه می بریم مثلا کسی که بی حوصله است با سرگرم کردن خودش به موبایل با هدف حوصله دار شدن خود را بی حوصله تر می کند و الان داستان شما هم همینطور شده لذا راهکارهای زیر را انجام دهید ان شاء الله که موفق باشید:

1- سعی کنید با خود شناسی بر احساس و هیجانات خود مسلط شوید و به صورت  تخیلی سرمایه گذاری عاطفی انجام ندهید.

2- با احترام به خود و استقلال شخصیتی و برطرف کردن نیازها و کمبوده ها با اعتماد به نفس کامل و با هدف گذاری، ارتباطتان را تنظیم کنید.

3- با دیدن نقاط مثبت و خوبی های خودتان و اعتماد به خود در زندگی سعی کنید اساس بی نیازی از دیگران را در خود بنا کنید .

4- سعی کنید خوبی های دیگران را در خود ایجاد کنید و در انتخاب کاملا آزاد از اسارت خواسته ها و نیازهای درونی باشید.

5- سعی کنید برای خودتان یک برنامه هدفمند در زندگی روزانه انتخاب کنید و با هدف زندگی کنید.

6- با ارتباط با هم نوع و هم جنس خودتان و شرکت در مجالس اجتماعی و مذهبی تا حدی نیازهای خودتان را برآورده کنید ولی همیشه بدانید که از احترام و توجه دیگران باید لذت ببرید ولی محتاج و نیازمند به دوست داشتن و دوست داشته شدن نباید باشید.

موفق باشید.

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

با سلام به نظر من حتما پیش یه روانپزشک و یا یک مشاور خوب برو برادر من که بتونی باهاش راحت حرفاتو بزنی... خیلی مشکلت حاده از نظر من که به زن شوهر دار علاقه داری.... اینجا با نوشتن کسی نمیتونه مشکلت رو حل کنه بنظر من... حتما پیش یک مشاوره برو و سعی کن واقع بینانه به زندگیت نگاه کنی نه رویاپردازانه...
یعنی از 10 سالگی باهاش آشنا شدی؟ دروغ به این بزرگی
خاک بر سرت ...!!! در یک کلام
دنیا شده خراب
دنیا شده خراب
خوب تلاشتو بکن
سلام کاملا درکت میکنم چون خودم اسیر همچنین عشقی خیلی سخته
سلام.کاملا درک میکنم چون منم مشکلم اینه خلاصه دارم سعی میکنم که از شوهرش طلاق بگیره..