مي خواهم با دختر عمويم ازدواج كنم اما نميگذارند
یک نت ـ مي خواهم با دختر عمويم ازدواج كنم اما برخي مرا از ازدوج فاميلي منع مي كنند آيا اين صحيح است پس چرا ائمه -عليهم السلام- ازدواج فاميلي داشته اند.
دانشمندان علم ژنتيك عقيده دارند كه ازدواج با خويشان نزديك، از قبيل دختر عمو و پسر عمو و دختر عمه و... مي تواند همراه با مشكل باشد اين دانشمندان مي گويند: عيب بزرگ در ازدواج هاي فاميلي، احتمال به وجود آمدن فرزندان معيوب و ناقص مي باشد. گفته اند آمار نشان مي دهد كه تعداد كودكان معلول و ناقص الخلقه و عقب ماندة رواني و جسماني، و مبتلاي به بعضي بيماريهاي خوني و ناهنجاريهاي مربوط به استخوانها، و كوري توأم با عقب ماندگي ذهني و بعضي انواع جنونهاي جواني و كوري و لالي، در بين ازدواج هاي فاميلي بيشتر از ساير خانواده ها ديده مي شود.
البته دانشمندان مدعي نيستند، كه وجود كودكان ناقص اختصاص به ازدواج هاي فاميلي دارد؛ زيرا در بين سايرين نيز فراوان مشاهده گرديده است ولي با مقايسه معلوم مي شود كه در بين ازدواجهاي فاميلي نسبت به سايرين بيشتر است. و همچنين مدعي نيستند كه همة ازدواج هاي فاميلي به چنين سرنوشتي گرفتار خواهند شد؛ يا اينكه همة فرزندان اين خانواده ها ناقص خواهند شد. زيرا ازدواجهاي فاميلي فراوان در اطراف خود مشاهده مي كنيم، كه كودكان ناقص در بينشان نيست؛ يا اگر هست شامل همه فرزندان نمي باشد و محدودبه يك فرزند است.
دانشمندان وجود اين نواقص را معلول بيماريهاي ارثي مي دانند. و گفته اند: تعدادي از بيماريها در اثر توارث از پدران و مادران و اجداد به فرزندان منتقل مي شود و عامل توارث را وجود ژنهاي معيوب و ناقص مي دانند، كه در يكي از اجداد وجود دارد و به كودك منتقل مي شود. ژن معيوب گاهي به وسيلة پدر، و گاهي به وسيلة مادر، و گاهي به وسيلة هر دو به فرزند منتقل مي شود. در صورتي كه ژن معيوب هم از طريق پدر و هم از طريق مادر به فرزند انتقال يابد، احتمال فعال شدن آن ژن و بيماري بيشتر خواهد بود.[1]
دكتر هانا استون و دكتر ابرام استون مي گويند: «صفات جسمي و رواني اطفالي كه از والدين خويشاوند، مثل پسر عمو و دختر عمو يا پسردائي و دختر عمه بوجود مي آيند، از لحاظ ارثي تابع همان قوانيني است كه در افراد غير خويشاوند صادق است.» در صورتي كه اگر پدر و مادر خويشاوندي نزديكي با هم داشته باشند، محتمل است كه انتقال صفات ارثي آنها به اطفالشان به مراتب بيشتر گردد و ژن مخصوص بيماري كه در يكي از اجداد وجود داشته، هم از طريق پدر و هم از طريق مادر به فرزند منتقل شود و در نتيجه كودك ناقص و معيوب باشد. در صورتي كه اين در ازدواجهاي غير فاميلي كمتر است. ولي بايد توجه داشت، كه اگر دو همسرداراي هيچگونه بيماري ارثي در اجداد نبوده باشند، كمترين خطري براي آنها نخواهد داشت.[2]
به هر حال توليد كودكان ناقص و معيوب در ازدواج هاي فاميلي گرچه يك احتمال بيش نيست، ليكن احتمالي است قوي و قابل توجه و بهتر است حتي المقدور از تحقق آن اجتناب گردد. يكي از كارشناسان روانشناسي بنام آقاي ونوس الموتي در اين مورد مي نويسد: «مطالعات دانشمندان علم ژنتيك نشان مي دهد كه خيلي از ازدواجهاي فاميلي موجب خواهد شد كه فرزندان اين ازدواجها، عقب افتاده باشند. البته هر ازدواج فاميلي اين نتيجه را نمي دهد، چنانكه هم اكنون ميليونها انسان سالم و شايسته در دنيا زندگي مي كنند كه از ازدواجهاي فاميلي اند. در خيلي از كشورها قبل از هر ازدواجي سعي مي شود آزمايش دقيق ژنيتكي از عروس و داماد بعمل آيد كه با مثبت بودن نتيجه، اين گونه ازدواج ها صورت مي گيرد.»[3] دانشمند ديگري مي نويسد: هرگاه زوجين به علت داشتن اجداد مشترك، صاحب فرزندان بيمار شوند، جاي تعجب نخواهد بود.
زيرا احتمال اينكه هر دوي آنها هتروز يگوت (هم خون) باشند، به شدت افزايش مي يابد. در اين قبيل موارد اساس محاسبة احتمالات بر وجود ژنهاي نامطلوب اجداد مشترك گذاشته مي شود. در اصطلاح علم ژنتيك نتيجه حاصل از ازدواج بين دو خويشاوند را هم خون گويند. لازم به ذكر است كه كلمة هم خون به هيچ وجه رابطه اي با گروه خون و امثال آن ندارد. بلكه منظور از هم خون همان هموزيگويت بودن يا خالص بودن فردي از نظر ژنتيكي است. پس به طور خلاصه لازمة هم خوني در درجة اول خويشاوند است و خويشاوند نيز به كساني گفته مي شود كه جد يا اجداد مشترك داشته باشند. ضريب هم خوني عبارت از احتمال انتقال ژنهاي مشابهي از دو والدخويشاوند به فرزندشان است. به عنوان مثال ضريب هم خوني فرزندي كه از ازدواج يك پسر عمو و دختر عمو حاصل مي شود برابر يك شانزدهم است. مفهوم اين عدد آن است كه فرزند چنين والديني از نظر هر ژن خاص مورد نظر با احتمال يك شانزدهم هموزيگوت است.[4]
اما بايد توجه داشت كه اسلام ازدواج خويشاوندي را منع نكرده، بلكه نمونه هاي بارز آن در طول تاريخ به چشم مي خورد كه هيچ زياني متوجه فرزندان آنها نشده است؛ نمونة بارز اين ازدواج خويشاوندي، ازدواج حضرت اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ با حضرت زهرا(س) است پس با توجه به آنچه كه ذكر كرديم و با توجه به مسلمات علمي و تاريخي لازم است چند نكته را متذكر شويم:
1. اين قانون ژنتيكي (وراثتي) همة ازدواجهاي فاميلي را مردود و ممنوع نمي داند.
2. افرادي كه بخواهند چنين ازدواج هايي را انجام دهند، حتماً به جنبة پزشكي اش دقت كنند و آزمايشهاي لازم را انجام دهند و تا مطمئن نشوند كه از اين نظر مشكلي ندارند، ازدواج نكنند.
3. آزمايشهاي ژنتيكي و پزشكي و هر كاري كه لازم است در اين باره صورت گيرد، بايد قبل از آن باشد كه در اثر مطرح كردن ازدواج، ميان دختر و پسر دلبستگي و علاقه اي به وجود آيد و به هم اميدوار شوند. و قبل از آنكه مسئله خواستگاري آنان بين مردم پخش شود.
4. آن ازدواجهاي فاميلي كه در بين خاندان پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ صورت گرفته مثل ازدواج حضرت علي ـ عليه السّلام ـ با حضرت فاطمه (س) و هيچگونه مشكلي به دنبال نداشته، علتهايي داشته كه يكي از آن علتها اين بوده كه: آنان با عملي كه خداوند به آنان داده، باطن امور را مي دانند و از اسرار غيب باخبرند و مي دانسته اند كه اين ازدواج ها براي آنان، مشكلي را به دنبال نخواهد داشت. پس نبايد با استناد به عمل آن بزرگواران، اين قانون مسلم ژنتيكي و پزشكي را ناديده گرفت.[5]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ازدواج هاي فاميلي و بيماريهاي ژنتيكي كودكان، علي اصغر سروري، اصفهان، دانشگاه علوم پزشكي اصفهان.2. مشاورة ژنتيك، محمد علي مولوي و ديگران، تهران، كتيبه، شباهنگ، 1369.3. اساس و چگونگي توارث، ج 1، هوشنگ خاوري و منوچهر شريعتي، تهران، آسيا، 1363.4. مخاطرات ازدواج فاميلي، محمد علي كرباسي صومعه سرايي، همشهري 17 و 15/7/78.
پي نوشت ها:[1] . اميني، ابراهيم، انتخاب همسر، قم، سازمان تبليغات اسلامي، چاپ سوم، 1372، ص 148.[2] . صفري (زرافشان)، محمد علي؛ زن و شوهر در رابطه با انتخاب همسر و ازدواج، مشهد، شهيد هاشمي نژاد، 1373، ج 1، ص 110.[3] . انتخاب همسر، همان، ص 150.[4] . اميني، ابراهيم، انتخاب همسر، ص 152، به نقل از مولوي، محمد علي، مشاورة ژنتيك در بيماريهاي ارثي، ص 103.[5] . مظاهري، علي كبر، جوانان و انتخاب همسر، قم، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ پنجم، 1375، ص 224.
افزودن دیدگاه جدید