شوهرم دست بزن داره با كمربند ميفته به جوونم و كلي كتكم ميزنه

حنانه جون منم با سودا خانوم موافقم ، خودت داری میگی اگه ، من که نمیتونم روی اگه و اما زندگی یه ادم دیگه رو بسازم ! سودا خانوم من سخنرانیای اقای حبشی رو گوش دادم (عالین) ولی فرهنگ رو نه (اونم بعدا وقت کنم گوش میدم) نگار جان اخلاقش بی نهایت تنده ، مثلا غیرممکنه وقتی میریم بیرون با هم یه تنش ایجاد نکنه ، الان فقط درگیری لفظیه ولی قبل ازدواج میدونم کتک کاری میکرده ، حتی یه بار وقتی دوست بودیم به خاطر دعوا بازداشت شد . این پرخاگشگریا به خونه ام سرایت میکنه دیگه ، کلا تحمل اینکه من بهش بگم نه رو نداره . میگه زن باید مطیع مردش باشه و... خیلی دعواهامون زیادن تا حالا سه بارم کتکم زده ، خب با این وضع من بچه به دنیا بیارم روانی میشه . هرچقدر بهم میگه ، من اینجوری بهش میگم که خودم بچه ام اخه اگه بگم به خاطر رفتارات نمیخوام بچه دار شم خیلییییی عصبانی میشه

خب سحر جون به قول نگار جون اخرش چی اگه اخلاق شوهرت خدایی نکرده!تغییر نکنه یعنی نباید بچه دار شین؟....مثلا خودم قبل اینکه بچه دار شیم اخلاقش خیلی بد بود تا جایی که اخراش بهم شک داشت ...الان فقط دعوامون سر ارتینه اونم داره خدارو شکر کم میشه:-)

سحرجون اون سه با کتکی که خوردی بابته چی بوده؟؟؟ من خودم به سختی تونستم جلوی کتکا و عصبانیت شوهرمو بگیرم بااین که عصبانیت هاش وحشتناکه هیچکس نمیتونه درک کنه

حنانه جون خوشحالم که اخلاق شوهرت درست شده ایشالا همیشه خوب باشین.منم احتمال میدم با این گیر سه پیچی که شوهرم به بچه داده تا دوسال دیگه بچه دار میشم ولی اگه به حرف خودم باشه حداقل چهارسال صبر میکنم . اخه شوهرم وضع مالیش هم خیلی خرابه ، من مطمئنم نمیتونه از پس خرجش بربیاد ولی چون خیلی مغروره روم نمیشه بهش بگم اینو . همین الانش که دو نفریم صبح هفت میره ، شب ده برمیگرده بازم خیلی تو خرجامون مراعات میکنیم چه برسه به بچه!خرجش هم جور شه من فکر میکنم اگه حتی تا ده سال دیگه بچه دار نشم بازم بهتر از اینه که بچه ام هفته ای سه دعوا ببینه و مث باباش عصبی شه . نگار جان ، دفعه اخر به خاطر پیام دوستم بود که مسخره اش کرده بود ، اونم دید به هم ریخت (اینو قبلا تعریف کردم) یه بارم یه اتفاقی افتاد که من بی خبر بیرون بودم اونم نه تا دیروقت فقط تا شیش و نیم عصر،کلی کتکم زد وقتی برگشتم! دفعه ی اولم عروسی دخترخاله ام من لباسم خیلی باز بود بهم کلی سفارش کرد باید مانتو روش بپوشی ولی من نپوشیدم عصبانی شد که چرا حرفامو گوش نمیدی،رفتیم خونه بحثمون شد من بهش گفتم فقط قلدری بلدی اونم زدم.نگار چکار کردی که شوهرت اروم شده؟؟؟

خب عزیزم.خودت بهتر میدونی :-)ولی واقعا بچه خرجش زیاده خخ

بچه ها ی چیزی خیلی منو اذیت میکنه خانواده شوهرم همش دلشون میخواد از شوهرم پول تیغ بزنن با اینکه ما اوله زندگیمونه ی عالمه بدهی داریم
مادر شوهرم پولای خودشو قایم میکنه بعد خودشو ب نداری میزنه همش ی دکترم میخواد بره باید از شوهره من بگیرن ماشینشون خراب میشه باید پوله درست کردنشو از شوهره من بگیرن
همین شاهین پول دستش میاد میترسم اونا ب یه بهونه ای گولش بزنن وبگیرن چیکار کنم چی جوری ی کاری کنم شوهرم بهشون پول نده

سلام مامان منم منو کتک میزنه

چه جالب عسل خانوم ، شوهر منم خیلی وضع مالی ضعیفی دارن . دوتا خواهر داره که متاهلن وبرادر کوچیکشم هنوز دانشجوئه . تنها کسی که بینشون کار و درامد داره شوهرمه که خرج دانشگاه برادرش و مادرشو میده . با این فرق که وضع اونا واقعا خرابه و ادا درنمیارن ، منم از اول میدونستم اینجوریه . پول خونه امونم با بدبختی جور کرد چون اصلا پس انداز نداشت و همش خارج خانوادش شده بود . به نظرم اگه واقعا محتاجن گناه دارن ، چیزی نگو بهشون . نذار شوهرت از حق تو بزنه اگه چیزی میخوای که در توانشه ازش بخواه تهیه کنه . اگه واسه توام سر جاش خرج میکنه نیازی نیست حساس بشی ولی اگه به زندگی خودتون لطمه میزنه باید کمترش کنی .

سحر جون منم خودم یذره خودسرو لجبازم اما شوهرم در مواقعه عادی فوق العاده اروم ومهربونه اما خوب وقتی دعوامون شه وحشتناک میشه مثلا سر لباس خیلی حساسه

عجبا ناشناسه منممممم =//

سلام بچه ها دیروز عروسی پسرخالم بود ارمین زهرم کردعروسیو:'(:'(:'(

حنانه جون چیکار کرده گلم؟

من به عنوان یک زن این حقو به شوهرم دادم که به صلاح خودش تربیتم کنه حتی لازم شد با شلاق میدونی مشکل ما زنا چیه قبول نمیکنیم اکثر مردا از ما قویتر و باهوش ترند

من هم مامانم منو با کمربند سیاه و کبودم میکنه کمکم کنید ممنون

چرا حنانه جون ، چی شد مگه؟؟

سلام, قبلش که داشتیم میرفتیم هی میگفت لباست بده زیادی بازه مردا میان مانتو بپوشیا گفتم حالا خوبه خودت واسم انتخاب کردی اینو گفتم داد و بیداد راه انداخته من اصلا از خونوادت خوشم نمیاد و هیزن و فلان منم گفتم از ابجی و مامانت بهترن خوبه دیگه (کتک و خوردم ولی دلم خنک شد بخدا) این از اینش شب که اومدیم خونه افتاد به جونم میگفت که موقع رفتن چه غلطی کردی بخدا نزدیک 1ساعت داشت کتکم میزد کل بدنم کبوده دیگه خسته شدم چیکار کنم:'( فک کردم ادم شده بدتر شده صبح بهم میگه ما قبلا بابام چون ماهارو کتک میزد عقده شده واسم برای همینه کتک میزنم میبینی عصبانیم برو تو اتاق در و ببند باهام کل کل نکن

بعدشم میگه قهر نکن جونه ارتین ببخشید...... اخه پشیمونی و معذرت خواهیش به چه دردم میخوره

حنانه جون واقعا متاسفم خدا کمکت کنه. یه سوال تو قبل از ازدواج می دونستی که اینجوریه و خانوادشم خشنن؟

حنانه جون خواهشا به سایت همدردی مراجعه کن و از اونا کمک بخواه. چون اینجا فقط داری دردودل می کنی و کمکی نمیشه برات. ولی اگه اونجا بری یه کمکیم برات مییشه. سایت تعهدم هست ولی همدردی از اونجا بهتره. بازم خوددانی

اخی عزیزم الهی بمیرم واست =((( ولی راس میگه شوهرت شما چون حالا بچه دارین بهتره سعی کنی کلکل نکنی چون زیاد جواب بدی بعدا دیگه همین معذرت خواهی رو هم نمیکنه . شوهر منم اولین باری که کتکم زد به خاطر عروسی دخترخاله ام بود که دقیقا مث شوهر تو بهم سفارش کرد رو لباسم مانتو بپوشم ولی تو عروسی کلی خاله هام اصرار کردن منم مانتومو دراوردم . شوهرم چون کلا از خانواده ام خوشش نمیاد مهمونیامونو شرکت نمیکنه ولی از شانسم اون شب خواسته بود خوشحالم کنه بدون اینکه به من بگه یهو وسط مراسم اومد و دید مانتومو دراوردم ... وااای نمیدونی وسط عروسی مجبورم کرد عذرخواهی کنم که بریم خونه بعدش هم کلی کتکم زد ، که کتکاش به درک هزار جور تهمت بهم میزد که واسه فلانی خواستی دلبری کنی =/ کلا از بعد عقدم یه عروسی درست حسابی نرفتم =((

نه سودا جون اصلا شوهرم یک سال اول زندگیمون خشن نبود دست بزن داشت ولی خیلی کم اونم میزاشتم دلیل اینکه مرده و غرور داره....سودا جون با هر چی روان شناسه از این سایتا کمک خواستم نشد...باشه.گلم این سایتم میرم...خدا نکنه سحر جون,,کل کلم نمیکنم ساکتم بمونم دق میکنه خب اره دیگه تهمت میزنن همه فامیلامون پسرا ابجی صدام میکنن بازم شک داره بهشون

حنانه خانوم شما با خانوادتون صحبت کنید که اونا هم با شوهرتون صحبت کنن شاید فرجی شد

حنانه جان وقتی دیدین باهم نمیسازین به جای اینکه طلاق ...این چیزا فک کننین بچه اوردین با وجود بچه هیکاری نمتونی کنی

حنانه جونم این مردا کلا همینن
خواهرشوهرام همیشه تو عروسیا چ داماد آشنا باشه چ غریبه آزادن
ولی من و جاریم باید پوشیده باشیم من مشکلی ندارم با پوشیدن ولی اینکه ب آبجیهاشون اونقدر مطمئنن ولی فکر میکنن همه ب ما نظر دادن حرص میخورم
پسرخالم 14 سالشه گیر میده جلو اون باید قشنگ خودتو بپوشونی
ولی آبجی هاش جلو کله فامیل راحتن لباسای ناجور میپوشن سرشونم بازه. ..تازه فکر میکنن آبجی هاشون فرشته اند و پاکن

حنانه جون خیلی کار اشتباهی کردی که تو اون یه سال واسه دست بزنش هیچ کاری نکردی منظورم اینکه زیاد برات مهم نبود اصلا تحقیقات نشون میده اگه اون اولا که دست بزنش کمتره کاری نشه اگه زیادتر شد کار خیلی سختر میشه. خانوادت میدونن که ترو میزنه واکنششون چیه واینکه تا حالا پزشکی قانونی رفتی همیشه تو دعواها کتک می خوری و همچنین اینکه اصلا اظهار پشیمونی میکنه؟خواهشا به اینا جواب بده خیلی مهمن. یکیم اینکه حنانه جون باید جلوی دست بزنش گرفته بشه اون حق نداره تو رو بزنه اگه یه بلایی سرت بیاد چی. مامان من میدونی بر اثر کتکای بابام حتم یقین می تونم بگم ۶۰درصد سلامتیشو از دست داده یه کاری بکن همینجوری نشین تا کتک بخوری حالا سالای اول زندگیته اگه به همین منوال پیش بره میدونی چند سال دیگه چه فاجعه ای برا خودت و بچت رخ میده پس یه کاری کن جلوی خشونت علیه تو گرفته بشه با یه مشاور مجرب مشاوره بگیر خواهشا.

بچه ها شما پیش شوهراتون چه لباسی میپوشین که براشون تنوع داشته باشیم؟

سودا جون,,,بابام که اصلا راضی به این ازدواج نبود یه بار رفتم پیشش گریه و زاری راه انداختم که گفت بهت گفتم باهاش ازدواج نکن بخاطر همین بود کلا بابام و داداشم باهام سنگین شدن فقط یه سلام همین مامانمم خجالت میکشم بهش بگم کاریه که کردم تقصیر خودمه...نه پزشک قانونی نرفتم ...بیشتر دعوا ها اره پشیمونی هم چن روز بعدش اگه باهاش حرف نزنم اره .....چیکار کنم اخه

حنانه عزیزم هر چقدرم که خونوادت باهات سرسنگین باشن بازم بهشون وضعیتتو بگو و اینکه اگه باز زدت برو پزشکی قانونی نامه بگیر ولی شکایت نکن بذار دستت پر باشه شاید یه زمانی لازمت بشه اینو جدی بگیر و اینکه شرایط تو یجوریه که حتما باید با یه مشاور مجرب در تماس باشی. گلم ان شالله مشکلت حل بشه.

باشه عزیزم ..مرسی که راهنمایی میکنی :-)

خواهش می کنم گلم. عزیزم شنیدم برای اینکه تو خونه آرامش باشه و مهر و محبت زن و شوهر زیادتر بشه سوره یاسین رو می خونن.

سلام به همتون کمکم کنید من الان باردارم در ماه 7 هستم همسرم مرا به شدت کتک میزند همین 1 ساعت پیش کتک خوردم و 2 سال باهم ازدواج کردیم و عین دوسال هر روز کتک خوردم تا قبل 5 ماهگی با پا میزد توشکمم ولی حالا میزنه تو سینم چی کار کنم

مینا جان خب چرا میزنه ؟؟ دعواتون میشه ؟ اگه اره سر چی ؟؟

سلام به همگی.من 1 ساله ازدواج کردم دو روز پیش برای اولین بار از شوهرم سیلی خوردم.هفته ی پیش شوهرم دیر خونه اومد و من کلی نگرانش شدم.منم برای اینکه دیگه این کارشو تکرار نکنه دو روز پیش بدون اینکه بهش بگم رفتم خونه دوستم و تا دیر وقت اونجا بودم.وقتی برگشتم خونه بدون اینکه ازم سوالی بپرسه که کجا بودم زد تو گوشم بعد هم کلی دعوام کرد منم بهش راستشو گفتم که کجا بودم .از اون شب تا الان با هم یک کلمه هم حرف نزدیم.نمیدونم حق با کدوممون هست.به نظر شما من باید برم منت کشی یا اون بیاد؟

سلام طناز خانم خوبین؟ ببین عزیزم با توجه به حرفات بهتره سخنرانی کلید اقتدار مرد دکتر حبشی رو حتما گوش کنی. ان شاالله که دیگه همچین اتفاقی برات نیوفته.

زنو بايد زد تا ادم بشه من هر وقت زنو ميزنم ازش معذرت خواهي نميكنم اون هميشه آزم معذرت ميخواد مرد بايد اوبوهت داشته باشه والله

زنو بايد زد تا ادم بشه من هر وقت زنو ميزنم ازش معذرت خواهي نميكنم اون هميشه آزم معذرت ميخواد مرد بايد اوبوهت داشته باشه والله

فقط مردان ترسو و ذلیل هستن که دست رو زن بلند میکنن شوهرای شماها و این پیام مردایی هستن که یه مرد دیگه پخ بهشون بکنه از ترس مردن زورشونو به زنشون نشون میدن.کامنتارو خوندم اصلا اعصابم بهم ریخت این شوهرای نامرد شما گیرم بیوفتن چنون میزنمشون که از زنده بودن پشیمون بشن.10 ساله ازدواج کردم حتی یکبار هم از گل نارکتر به خانومم نگفتم با اینکه خیلی اعصابمو خورد میکنه بیشتر وقتا.مردی که زنشو میزنه مطمئنا تو مردای دیگه کتک خور جمع بوده.

سلام ن جناب امیرهمایون شوهره من تو مردا هم دعوا زیاد میکنه همیشه هم میزنه همه ازش حساب میبرن تو محلمون کسی جرات نداره ب ما نگاهه بد کنه همه از شوهرم میترسن ولی خب دست بزن هم داره دیگه
شوهره من اخلاق و رفتارش با گفته ی شما صدق نمیکنه

سلام عسل جون خوبی چ خبر؟باز دعواتون شده تازگیا؟ارتین یکی از دندوناش در اومده:-):-)

بچم مرد از بس زد تو شکمم و سینم
دیروز از بس با جارو زد تو کمرم دیگه نفسم در نمیومد 2 روز بود مرخص شده بودم از بیارستان با دسته جارو زد تو صورتم الان تورتم کبوده دیروز که خونی بود

سلام حنانه جونم داشتم ازش جدا میشدم جدی جدی...
خیلی خانوادش اومدن پادرمیونی کردن تا آشتی کردم....
مبارک باشه عزیزم ببوسش از طرفه من عزیزکممممممم

ای وای جدی؟؟؟؟اخه چرا عسل جون مگه کتک میزنه !!...باشه گلم ارمین از سر کار اومده بود بهم گفت چایی بده من حال نداشتن بش گفتم مگه نوکرتم اومد دعوا بگیره ارتین پاهاشو میزد زمین اخم کرده بود گریع میکرد اجازه نداد باباش دعوام کنه اخر خودش رفت ریخت واسه خخخ

سره کتک زدن نبود
میدونی ک خانوادش خیلی اذیت میکنن همیشه دعواهام سره اون بیشرفاست
.....خیلی دلم بچه میخواد ولی شرایطش نیست از آرتین میگی دلم ضعف میره

شوهرت چیزی نمیگه بهشون؟بچه چیه اخه من خودم نمیخواستم مامانم و مامان ارمین میگفتن بچه بیارین واسه همین شد

سلام بچه ها..خیلی عصبی و ناراحتم..چن وقت پیش برای عروسی پسرخاله شوهرم رفتیم شهرستان خونه خاله اش تمام فامیلای مادریش و خانواده شوهرمم اونجا بودن..شب اخر به خاطر یه درگیری اونجا کلی کتکم زد..تموم فامیلاش شنیده بودن ک داشت منو میزد..اخرش داداشش اومد در اتاقمونو زد دعواش کرد ک ابرو ریزی کرده..اونم ب جای اینکه شرمنده شه قهر کرد و شبونه برگشتیم..کل راه من اونقد گریه کردم خوابم برد..اونم عین خیالش نبود..رسیدیم خونه بهم گفت به خاطر حماقتای تو داداش کوچیکترم تحقیرم کرد..منم بهش گفتم اتفاقا به خاطر بی منطقیای تو منم جلوی کل فامیلت تحقیر شدم...دوباره دعوامون شد و دوباره زد تو گوشم..دارم دیوونه میشم از دستش..

سلام سحرجونم خیلی سخته درکت میکنم سره چی زدت؟
مردا فکر و مغزشون خیلی با ما فرق میکنه الان هرچی بگی باز فکرمیکنه کاره درستو خودش کرده ما ک زنیم تو رو درک میکنیم ولی مردا منطق خاص خودشون و دارن بذار با گذشته زمان وقتی آروم بودین قشنگ باهاش حرف بزن و قانعش کن ...ازش بخواه حرف نزنه فقط گوش کنه کامل حرفاتو با آرامش بزن بگو حالا قضاوت با خودت درونه خودت فکر کن اونجوری خودش میفهمه

سلام می خواستم بگم مرد بد رو خدا باید بزنه اینقدر خودتونو خسته نکنید

من 19 سالمه 2 ساله ازدواج کردم شوهرم 28 ساله اوایل از گل نازکتر بهم نمیگفت ولی حتی تو مراسم نامزدی هم میفهمیدم چقدر عصبیه مثلا سر کوچکترین چیزا داد و هوار میکرد یا تهدید میکرد کتکم میزنه ولی اولین بار پارسال بود که سر اینکه غذا سوخت بهم سیلی زد و تقریا بعد اون بارها کتک خوردم چون همون بار اول هیچی نگفتم.نمیدونم چیکار کنم خیلی دوستم داره ولی وقتی عصبی میشه حمله میکنه نیم ساعت زیر مشت و لگدشم با مشت به شکمم میزنه و سیلی های بسیار محکمی میزنه تا جایی که تا صبح خوابم نمیبره اصلا هم نمیتونم از خودم دفاع کنم چون خیلی قوی هیکله و من جثه کوچکی دارم یه داداش دارم که میدونم اگر بفهمه شوهرم رو زنده نمیزاره ولی جرات ندارم به داداشم بگم که اتفاقی نیوفته. برا شوهرم.وقتی هم تهدیدش میکنم که باز منو کتک بزنی به داداشم میگم تا چن روز چیزی نمیگه.یه بار چنون با مشت به شکمم زد نیم ساعت کف آشپزخانه افتاده بودم بعد که بهش اعتراض کردم گفت زنمی اختیارتو دارم هر وقت بخوام میزنمت.اعتماد بنفسمو از دست دادم بهش همین الان که مینویسم یه جای سالم تو بدنم نیست صبح با مشت و سیلی افتاد بجونم سر اینکه چرا ظهر اومده خونه نبودم غذا نداشتیم.کلی گریه کردم ایندقعه به داداشم میگم تا ادبش کنه مردا خیلی ظالم هستن

بچه ها فکرنمیکردم شماهام کتک خورده باشین شوهر منم خیلی زود عصبی میشه و تازگیا گلومو فشار میده و موهامو میکشه خیلی دوستش دارم میدونم دست خودش نیست هیچی واسش کم نذاشتم ولی قدر نشناس ی دختر 7ماهه دارم مثل دسته گل اما اینطوری میکنه واقعا نامردیه فقط و فقط هم میگه طلاق میخام ولی پاش که میفته میزنه زیرش

خداشفات بده.تو دیگع خیلی حالت بده،اگربیماری نیست پس چیه؟به جای این توجیهات برین پیش روانشناس.کلی ازمشکلاتتون حل میشه.