یعنی فقط من راست میگم و بس!

یک نت ـ نگاهی به وبلاگ‌ها و سایت‌های افراد عادی نشان می‌دهد کسی حاضر به تعریف و تمجید آنچنانی از خود نیست و شاید سایت هاشمی جزو معدود هموطنان و چهره‌های سیاسی باشد که برای او صفت می‌سازد و از طریق سایتاش به انتشار آن می‌پردازد. اینها توصیف‌های سایت خود او درباره خودش هست! اینکه چه اتفاقات و عواملی موجب می‌شود که سایت فردی به تجلیل از شخصیت خود او بپردازد، نیازمند بررسی‌هایی دیگر دارد.
یعنی فقط من راست میگم و بس!

یک نت به نقل از 598؛  «آیت‌الله، آیت‌الناس شد... باز هم حرفی نو با خود آورده؛ آخوند متفاوتی که هرگز کهنه نمی‌شود... او هنوز نقطه امید و اتکای مردم و مسئولان در بحران‌های داخلی و خارجی است... آغوش آیت‌الله باز است... فقط او می‌تواند کشور را از این گردنه سخت عبور دهد... چه‌قدر راهکارهایش هنوز راهگشاست... فهم تاریخی آیت‌الله سال‌های زیادی را می‌طلبد... او کوه یخی است که امروز فقط قله‌اش پیداست... این پیر سیاست و این روحانی متفاوت با خود چه گنجی دارد که تمام نمی شود.»

اینها جملاتی است که هیچ‌کس درباره علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی نگفته است. اینها توصیف‌های سایت خود او درباره خودش هست! اینکه چه اتفاقات و عواملی موجب می‌شود که سایت فردی به تجلیل از شخصیت خود او بپردازد، نیازمند بررسی‌هایی است که ارتباطی با این نوشته ندارد و قطعا روان‌شناسان می‌توانند به آن پاسخ دهند. اما حاصل جست‌وجوها و تحقیقات رسانه‌ای یک خبرنگار این است که هیچ چهره سیاسی به اندازه هاشمی رفسنجانی به تجلیل و تحسین خود نپرداخته است.
 

نگاهی به وبلاگ‌ها و سایت‌های افراد عادی و عامه مردم نیز نشان می‌دهد کسی حاضر به تعریف و تمجید آنچنانی از خود نیست و شاید سایت هاشمی رفسنجانی جزو معدود هموطنان و معدود چهره‌های سیاسی باشد که برای او عنوان و صفت می‌سازد و از طریق سایت اطلاع‌رسانی‌اش به ترویج و انتشار آن می‌پردازد.

 آخوند متفاوت

رییس دولت‌های پنجم و ششم جمهوری اسلامی ایران که در دوران مختلف زندگی خود عقاید و اظهارات متفاوت و گاه متضاد و متناقض داشته است، اکنون به دنبال ساختن چهره‌ای متفاوت از خویش است و سایت اطلاع‌رسانی‌اش نیز اصرار دارد که او یک آخوند متفاوت است. هاشمی یکبار در روز سه‌شنبه دهم اردیبهشت 1392 این مطلب را تیتر سایت خود می‌کند و جالب است که یک سال بعد ﴿دوشنبه یکم اردیبهشت 1393﴾ مجددا این تعبیر را در سایت خود به کار می‌برد. تلاش برای منجی نشان دادن خود و تحسین از شخصیت خویش به عنوان یک ناجی عمومی، موضوع دیگری است که در سایت هاشمی رفسنجانی بارها با آن مواجه می‌شویم. گویا رفسنجانی در پروژه تعریف و تمجید از خویشتن، بر سر مردم جامعه منت نیز می‌گذارد. به طور مثال سایت هاشمی در خاطره‌ای از 28 فروردین 1392 آورده است: آقای هاشمی! صدای سوختن آرزوهای مردم را نمی‏شنوی؟ وارونگی آرمان‌ها را می‏‌بینی و کاری نمی‏‌کنی! مگر همیشه نمی‏‌گفتی که آبرو برای مردم می‏‌دهی؟ جان برای انقلاب می‏‌دهی؟ چه نشسته‏‌ای؟ (سایت هاشمی، یکم اردیبهشت 1393)

 هاشمی‌سازی شود!

رفسنجانی در جای دیگری تاکید بر هاشمی‌سازی می‌کند و معتقد است که برای عبور از بن‌بست‌ها باید افرادی مانند وی تولید شوند: «چرا باید فقط در بن‌بست‌ها دنبال آقای هاشمی بیاییم. آخر نقش آقای هاشمی در تولید این بن‌بست‌ها چه بوده که حالا باید دوباره بن‌بست‌شکنی بکند؟ آخر چرا از گذشته‌ها درس نمی‌گیریم؟ چرا به دنبال هاشمی‌سازی نیستیم و فقط هاشمی می‌خواهیم.» (17 فروردین1392)

هاشمی رفسنجانی همچنین بدون استناد به هیچ فایل صوتی معتبر مدعی می‌شود که مردم به او التماس می‌کنند آقای هاشمی! تو را به خدا ما را نجات بده. هجدهم اردیبهشت 1392 بود که سایت هاشمی به نقل از مردم نوشت: «آقای هاشمی! شما حتماً از درد دل‌های ما خبر دارید. چشم امید میلیونها نفر امروز شما هستید. می‌دانم نفع شخصی شما در نیامدن است. شمایی که دیگر نیازی به قدرت و شهرت ندارید. نیازی به کسب جایگاه ریاست جمهوری ندارید. اما آقای هاشمی ، یادتان باشد شما به دعای خیر مردم همیشه محتاجید. دعای خیر این مردم پاداش آمدن شماست.»

 او اصلا لنگه ندارد

یا این مطلب در سوم اردیبهشت 1392: «آقای هاشمی! مردم به کمتر ازشما رضایت نمی‌دهند... آقای هاشمی! هر چه هست از ماست که بر ماست. توصیه های شما را نشنیدیم و به دام افراط ها و تفریط ها افتادیم که نتیجه اش شد وضع امروز... شما نادر هستید از سه جهتِ مدیریت، نبوغ و بهره هوشی...»
 

در سایت هاشمی، منت‌های زیادی بر سر مردم گذاشته می‌شود و به جز مصادیق مذکور، می‌توان به موارد دیگری نیز اشاره کرد؛ جایی که هاشمی خود را به خاطر ناجی بودن برای مردم تحسین می‌کند. هفته کارگر امسال بود که این سایت در توصیف حال و هوای ایام انتخابات نوشت: «عجب روزهای بزرگی بود آن روزها. روزهای دلواپسی مردم. روزهای تصمیم بزرگ هاشمی. روزهای خود را شکستن و امید مردم را دیدن. و نیز آنجا که می‌گوید: مردم با آمدن من امید پیدا کرده‌اند... دست به کاری زنم که غصه سرآید.» (سایت هاشمی، 29 اسفند 1392)

 نتیجه انتخابات را عوض کردم

رفسنجانی از اردیبهشت 92 با عنوان اردیبهشت دلواپسی مردم یاد می‌کند چرا که بنا به ادعای وی، مردم از حضور هاشمی در انتخابات مطمئن نبودند. هاشمی اما اردیبهشت 1393 را اردیبهشت امید مردم می‌داند و می‌گوید: «انتخاباتی که نتیجه‌اش را آمدن هاشمی عوض کرد!» (سایت هاشمی، 18 اردیبهشت1393)

همچنین یکم اردیبهشت امسال در سایت هاشمی ضمن توصیف وی با عنوان کهنه‌سرباز انقلاب، آمد: «پارسال همین موقع‏ ها بود که همه آنقدر آمدند و رفتند و گفتند و گفتند و گفتند و ... تا آن عصر بهاری ماندگار در تاریخ ایران از راه رسید. عصر بیست‏ و یکم اردیبهشت 92 بود که کهنه‌سرباز انقلاب دوباره آستین همت بالا زد... تا پرچم سبز امید ملتی را به تدبیر حضورش بر افرازد. آیت‏ الله در سال 92 آیت‏ الناس شد. آبرو وانهاد و عزت از مردم گرفت»

یا این مطلب در هجدهم اردیبهشت 1392: «این هم از آن کارهاست که فقط از آقای هاشمی بر می‌آید. حالا که هیچ کس حاضر نیست از اتفاقات این 8 ساله عذر بخواهد حداقل هاشمی هست تا از مردم دلجویی کند»

 تصمیمی به بلندای سرنوشت یک ملت !

هاشمی خود را یک ملت می داند اساسا ملت را مخدوم خود می داند. وگرنه سایت او اینچنین در رثای او به پاچه خواری روی نمی آورد و ملت را رهین منت او نمی ساخت.

هاشمی در پروژه تعریف و تمجید از خویشتن، به هرشیوه‌ای که بتواند از مردم هزینه می‌کند. به تازگی فیلمی از ثبت نام هاشمی رفسنجانی در انتخابات سال 1392 روی سایت وی قرار گرفت با این شرح: «این فیلم چند دقیقه‌ای یکی از معدود تصاویر بجامانده و منتشر نشده از آن دقایق سرنوشت ساز است. دقایقی که هر چند در نگاه اول کوتاه به نظر می‌رسد ولی شاید تاثیر آن به بلندای تغییر سرنوشت آینده یک ملت و یک کشور ! باشد. سایت هاشمی، یازدهم خرداد 1393 یعنی حتی هاشمی بر سر آیندگان نیز منت گذاشته است. جالب است که در ادامه این متن آمده: اثبات این ادعا هم بماند برای قضاوت آیندگان و تاریخ (سایت هاشمی، یازدهم خرداد 1393)

 اصلا من صادق ترین آدم روی کره زمین ام!

سایت هاشمی حتی از حالت چهره وی نیز تعریف می‌کند: «می‌گویند صورت سیاستمداران باید سنگی باشد تا لو نرود، ولی آقای هاشمی قطعاً از این موضوع استثناء‌ است. اشک‌ها و لبخند‌های هاشمی صادقانه‌اند. مثل سیاستش.» (سایت هاشمی، 21 فروردین 1392)

در همین مطلب به نقل از میهمانان هاشمی آمده است: «آقای هاشمی! شأن ریاست جمهوری اسلامی را برگردانید»

میهمانان هاشمی اعم از کارگران، نخبگان و افراد دیگر در حقیقت ابزاری هستند برای اینکه خبرنگار ویژه سایت هاشمی بتواند با استفاده از آن ابزار، به تحسین، تعریف و توصیف هاشمی بپردازد. توصیف نوع نشستن، گفتار، لبخند، حالت صورت، حرکت دست‌ها، و حتی برنامه‌های شخصی و خصوصی هاشمی. به طور مثال ذیل تیتر آخوند متفاوتی که هرگز کهنه نمی‌شود آمده است: «اعتدال هاشمی پویاست. مثل نگاهش به فقاهت، مثل نگاهش به سیاست، مثل نگاهش به دنیا... آیت‌الله 78 ساله، هنوز روزانه حداقل 10 ساعت کار مفید و 2 ساعت مطالعه دارند. ورزش هم که جزء ترک‌ناپذیر زندگی ایشان شده. این نظم و سیاق خاص زندگی آیت الله عمری دراز دارد. ازابتدای انقلاب تا امروز.» (سه‌شنبه دهم اردیبهشت 1392)

 من من و باز هم من...

این تیتر، مصداق دیگری از نوع فعالیت سایت هاشمی است: «هاشمی بوی مجلس در راس امور می‌دهد.» (چهاردهم آبان 1391) در متن آن نیز آمده است: «دیدار نمایندگان ادوار مجلس با آیت‌الله بوی مجلس می‌دهد. زنده‌کننده خاطره اولین رئیس مجلس شورای اسلامی. رئیس متنوع‌ترین مجلس تاریخ نظام. مجلسی که هم خود در رأس امور قرار گرفت و هم رئیس آن قبلا... و در ادامه همین مطلب آمده: حضار جلسه می‌خواهند بیشتر بدانند. آیت‌الله توضیح زیادی نمی‌دهند. گویی برخی حرف‌ها را برای وقت مناسبش کنار گذاشته‌اند... هشدارها و راهکارهای آیت‌الله دوباره از راه می‌رسند. رسم آیت‌الله از ابتدای انقلاب هشدار بدون راهکار نبوده و نیست. هم هشدار جبران اشتباهات می‌دهند و هم راهکار آن را پیش رو می‌گذارند. آیت‌الله اهل دیدید گفتیم نیست. آیت‌الله اهل چه باید بکنیم است. آیت‌الله اهل عبور است هم عبور از بحران هم عبور از جفاها. آیت‌الله از راهکارها که می‌گویند. یادی دوباره هم از نمازجمعه 26 تیر 88 می‌کنند. چقدر راهکارهایشان هنوز کارگشاست...»

و این مطلب اینچنین به پایان رسیده است: «نگرانی‌ها پابرجاست. چه کسی می‌تواند کشور را از این گردنه سخت عبور دهد؟»

 آیندگان مرا کشف می‌کنند

عبارت‌سازی و خلق توصیف درباره شخصیت هاشمی رفسنجانی هرچند به شدت در سایت وی پیگیری می‌شود اما جامعه و حتی همفکران هاشمی نیز استقبال چندانی از این واژه‌سازی‌ها نداشته‌اند. سایت وی آنقدر در این توصیفات غرق شده که حتی هاشمی را به کوه یخی تشبیه کرده که اکنون فقط قله‌اش پیداست و آیندگان، مابقی او را کشف خواهند کرد! به عبارت دیگر، نسل کنونی و امروزی از درک شخصیت والای او به گفته سایتش محروم و بی‌نصیب است. یک مصداق قابل توجه برای خودستایی و تعریف از خویشتن در سایت هاشمی، مربوط به مطلبی است که هجدهم آذرماه 1391 منتشر شد. تیتر این بود: «چرا هاشمی از تاریخ نمی‌ترسد؟» و در متن آن آمده: «اندیشه آیت‌الله از همان آغازین روزها متفاوت بود... نگاهش تاریخی بود و تحلیلش مستند... نگاه ایشان از همان روزهای اول متفاوت بود. حتی در نگاه تاریخی.... تجمیع این جهات در آیت‌الله پدیده ویژه‌ای تولید نموده... نقش خود آیت‌الله در دوران ابتدای انقلاب خیلی برجسته است. کمی که حرف‌ها جلو می‌رود. نگاه ژرف و عمیق ایشان بیشتر نمایان می‌شود. نگاهی که باز هم روی در اقناع دارد. اقناع جوانان. اقناع آینده‌سازان نظام... ‌فهم تاریخی آیت‌الله سال‌های زیادی را می‌طلبد. کوه ‌یخی ‌است که امروز فقط قله‌اش پیداست. سالیان دراز لازم است تا این پدیده روحانیت را تاریخ گواهی دهد.»

هاشمی رفسنجانی این روزها در حالی که پا به دهه نهم زندگی‌اش می‌گذارد در تلاش است تا به جامعه امروز ایران گوشزد کند که کسی قدر من را ندانست اما آیندگان با کشف ابعاد نهفته شخصیتی‌ام، به ارزش و قدر من پی خواهند برد. هاشمی می‌خواهد وعده بدهد که افرادی او را کشف می‌کنند!

 من چه گنجی دارم؟

از سوی دیگر هاشمی رفسنجانی قصد دارد در سایت خود به دیگران اثبات کند که افرادی که در محضرش نشسته‌اند، با شنیدن سخنانش متعجب می‌شوند و البته وی را تحسین می‌کنند.

این موضوع در سایت هاشمی به وفور یافت می‌شود اما به طور مثال می‌توان به مواردی اشاره کرد. هاشمی حرف مهمی به جوانان می‌زند. نخبگان جوان با شنیدن این جمله کمی جابجا می‌شوند!

در این مطلب حتی شان و منزلت نخبگان نیز رعایت نشده است. آیا افراد نخبه واقعا با شنیدن جمله‌ای از هاشمی، علم تازه‌ای یافته‌اند و مجبور به جابجا کردن خود شده‌اند؟!
در ادامه همین مطلب، حتی به لب‌خوانی نخبگان پرداخته شده است: «یاد واگویه‌‏های پارسال میهمانان می‏‌افتم. در بهار92 و روزهای قبل از انتخابات، میهمانان آیت‌‏الله بعد از هر دیداری بهم می‏‌گفتند خدا کند هاشمی بیاید! جالب است که امروز در بهار 93 نخبگان جوانی را می‏‌بینم که بهم می‏‌گویند خدا کند هاشمی بماند!»

یا این مثال: «پاسخ آیت‌الله حضار را کمی شوکه می‌کند... در این لحظات وقتی به چشمان اساتید تاریخ نگاه می‌کنم تحسین و تعجب را یک جا می‌بینم!» (18 آذرماه1391)

همچنین این مطلب: جلسه که تمام می‌شود در راهروهای مجمع شور و نشاط عجیبی ست... جمعی از میهمانان در گوشه ای بحث داغی دارند. نزدیک می‌روم. یکی می‌گوید و دیگران تاییدش می‌کنند. می‌گوید حماسه ای در انقلاب سراغ ندارم که هاشمی در آن سهمی نداشته باشد. درست است که خود آقای هاشمی چیزی نمی‌گویند ولی ما که می‌دانیم... این پیر سیاست و این روحانی متفاوت با خود چه گنجی دارد که تمام نمی شود؟» (سایت هاشمی، سوم اردیبهشت 1392)

 سرشت اشرافیت گرا

اگر بگذریم از آنکه در قرآن کریم آمده است: او نسبت به شما از همه آگاهتر است، از آن هنگام که شما را از زمین آفرید و در آن موقع که بصورت جنین‌هایى در شکم مادرانتان بودید، پس خودستایى نکنید، او پرهیزگاران را بهتر مى‏شناسد. (سوره نجم، آیه 32)

و به فرموده علی (ع): زشت‏ترین راستى، ستایش کردن مرد است بر نفس خود. (غررالحکم، ج 2، ص 388، ح 2942- میزان الحکمه، ج 10، ص 445) اما نمی توانیم از آن درگذریم که اینهمه خود ستایی و خود تحسینی ناشی از روحیه ای است که در دین و عرف و عقل به شدت مورد نکوهش واقع شده است. این خود ستایی ها در حالی است که دوری جستن مردان بزرگ روزگار از تحسین دیگران و حتی ممانعت از نقل مزایا و سجایای واقعی - و نه دروغین و تصنعی- باعث می شود که هیچ گاه حتی آرزوی قرار گرفتن نام خودستایان در کنار بزرگان را نیز به دست نیاورند.

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده