توهمات مرعشی از نامزدی هاشمی در انتخابات
مشرق - حسین مرعشی عضو حزب کارگزاران در گفتگو با اعتماد در سالگرد پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم درباره علل انتخاب ایشان توسط مردم گفت: در انتخابات سال 92 يك سري اتفاقات نادري افتاد، يكي از معماران اصلي جمهوري اسلامي و كسي كه هنوز هم رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام و عضو موثر مجلس خبرگان رهبري است و رييس مجلس خبرگان و مجلس شوراي اسلامي و رييسجمهور بوده است و نزديكترين شخص به حضرت امام و فرمانده جنگ بود و هنوز هم در نظام اينقدر جايگاه دارد كه با حكم مقام معظم رهبري رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام است، رد صلاحيت شد. اينها نشانهها و مستندات همان صحبت من است كه گفتم عدهاي سعي كردند و ميكنند كه راي مردم را تخصيص بدهند. حتي از نظر من آن جمعي كه آقاي هاشمي را رد صلاحيت كردند، اگر ميدانستند كه آقاي روحاني راي ميآورد ممكن بود او را هم رد صلاحيت كنند.
مرعشی در ادامه با ادعای مهندسی صلاحیتها توسط گروهی خاص و شورای نگهبان در انتخابات یازدهم گفت: مردم با راي به آقاي روحاني فقط دست به انتخاب يك رييسجمهور نزدند بلكه مهمتر از هر چيز از حق و راي خود پاسداري كردند و به آن معنا دادند، يعني حق خود را سعي كردند از جريان مقابل بگيرند. يعني اين راي دفاع از خود و دفاع از حق تعيين سرنوشت بود. به يك معنا مردم خواستند بگويند اين ما هستيم كه ميخواهيم انتخاب كنيم، شما مثلا چرا جلوي حضور آقاي خاتمي را ميگيريد. بگذاريد بيايد و شايد ما به آنها راي ندهيم. آقاي هاشمي هم كه آمده و چون شما ايشان را نميپسنديد، ما هم نبايد بپسنديم و به همين دليل او را رد صلاحيت ميكنيد. يكي از شيرينترين مباحثي كه كيهان قبل از انتخابات مطرح ميكرد، اين بود كه آقاي خاتمي ميداند تاييد صلاحيت نميشود و به همين دليل نميآيد. آقاي هاشمي هم ميداند تاييد صلاحيت ميشود اما راي ندارد، به همين دليل او هم نميآيد. اما وقتي ديدند آقاي هاشمي آمد و راي او هم از همان موقع ثبتنام با اختلاف بسيار بالا تثبيت شده است او را رد صلاحيت كردند. بنابراين نخستين موضوع از ديد من اين است كه مردم ايران گفتند ما ميخواهيم تعيين كنيم مردم از خودشان و راي خودشان دفاع كردند. مرعشی درباره خصوصیات رفتاری روحانی میگوید: من دولت آقاي روحاني را به دليل شخص آقاي روحاني خيلي ميپسندم. آقاي روحاني در طول يك سال گذشته يك سري خصوصيات را بروز دادهاند كه خصوصياتي برجسته است. يكي اينكه خوب گوش ميكنند. دوم اينكه آقاي روحاني برنامههاي خود را اهم و فيالاهم ميكند، يعني وقت خود را صرف كارهاي فرعي نميكند و متمركز بر كارهاي اصلي كشور است. سوم اينكه آقاي روحاني هم خوب تصميم ميگيرد و با صلابت هم تصميم ميگيرد. به طور مثال تصميم آقاي روحاني براي پاسخ دادن به تماس تلفني آقاي اوباما از تصميمات شجاعانه او بود. يا تصميم او براي افزايش حاملهاي انرژي و اختصاص آن براي بحث ساماندهي بحث سلامت تصميم درست و شجاعانهاي بود. اما كاش اين صلابت را برخي از وزراي آقاي روحاني هم داشتند.
همه ميدانند كه ما هواداران و ياران انتخاباتي آقاي روحاني بوديم و الان هم دولت را نزديك به خود ميدانيم و دولت و آقاي روحاني هم اين نزديكي را احساس ميكنند و قبول دارند. آقاي روحاني وقتي تصميم ميگيرد كه با آقاي اوباما حرف بزند دارد به اداره كشور بر اساس منافع ملي فكر ميكند و اصلا مصلحتانديشي نميكند كه تندروها در داخل به من چه خواهند گفت و چگونه با من برخورد ميكنند و چه فشارهايي ميآورند. او مسوول ايران است و مسوول اداره ايران بايد گرههاي كشور را باز كند. ما از وزرا اين انتظار را داريم.
وی درباره ضعف وزرای دولت یازدهم و رفع مشکلات دولت افزود: عموما اين ضعف وجود دارد كه وزراي آقاي روحاني اين احساس را منتقل ميكنند كه براي وزير ماندن حاضرند هزينه به دولت و آقاي روحاني تحميل كنند. يعني بيشتر ميخواهند رقباي آقاي روحاني را راضي كنند چون از ميزان نفوذ آنها هراس دارند.
به طور كلي دولت در مقابل مجلس امتياز بيجا ميدهد و حتما در سال دوم من به آقاي روحاني توصيه ميكنم كه برخي از وزرا و استانداران را كه نتوانستهاند در كلاس و شأن دولت ظاهر شوند تغيير دهد و اين ترميم در كابينه و استانداريها بايد در جهت افزايش يكدستي و صلابت دولت انجام شود.عضو حزب کارگزاران درباره حاشیههای ایجاد شده درباره بعضی از اظهارات خاص رییس جمهور میگوید: دولت بايد كشور را به واقعيتها برگرداند. جوابها و پاسخهاي آقاي روحاني هم خوب است و هم لازم و كاركرد دارد. اما در عمل هم بايد كشور و مسائل را برگرداند روي زمين يا حداقل در اين رابطه گام بردارد. مهمترين چالش آقاي روحاني اين است كه بايد يك سري آدمي كه توي ابرها زندگي ميكنند را برگرداند. اينها در فاصلهاي بسيار دورتر و بالاتر از زندگي واقعي مردم چيزي روي ابرها ساختهاند به نام جزيره نظام اسلامي، البته با شاخصههاي خودشان، اين جزيره رابطهاش با زندگي مردم از بالاي ابرها تا روي زمين است، ادبياتش ادبيات مردم نيست. موسيقي آن با موسيقي مردم و ايران متفاوت است. اولويتهايش با اولويتهاي مردم متفاوت است. گرفتاريهاي ديگر به جز گرفتاري مردم دارد. جمهوري اسلامي بايد به روي زمين و ميان واقعيتها برگردد. نبايد دعواهاي ما ديگر دعواهاي غير واقعي و غيرزميني باشد.
مرعشی درباره نقش مثبت و منفی ناطق نوری در انتخابات آینده مجلس میافزاید: از يك طرف يك نقطه مثبت است و از طرف ديگر يك نقطه منفي. نقطه مثبت اين است كه به هر حال فضاي سياسي كشور آنقدر به سمت عقلاني شدن پيش رفته است كه يك كسي مثل آقاي ناطق و آقاي خاتمي كه رقيب هم بودند، با هم گفتوگوهاي سازنده و مفيد و همكاري مثبتي دارند و هر دو هم ميشوند نقاط اميدي براي آينده. بخش منفي اينجاست كه آن جزيره نظام اسلامي كه اشاره كردم كه برخي در حال ترسيم آن و تعيين جغرافياي آن بر اساس برداشت شخصي هستند، اينقدر تنگ و محدود شده كه ديگر آقاي ناطق هم در آن جايي ندارد و آقايان خاتمي و ناطق نوري بايد با هم بيرون اين محدوده باشند. كاملا مشخص است كه آقاي ناطق هم ديگر جزو مقبولان آن جزيره نشينان نيست.
افزودن دیدگاه جدید