ماجراي درمان عجيب زخم هاي يك مرد در خواب /حتما بخوانيد
درمان عجیبعصر حضرت رضا (ع) بود، یكی از شیعیان با كاروان خراسان به سوی كرمان می رفت ، در راه ، باندی از دزدهای سرگردنه ، به كاروان حمله كردند و آن شیعه را به احتمال یك نفر ثروتمند گرفتند و با خود بردند، تا آنچه دارد؛از او بگیرند، او را در میان برف انداختند و دهانش را پر از برف نموده و شكنجه كرند و او بر اثر آن شكنجه ها، از ناحیه دهان ، آسیب سخت دید، و زبان و لبهایش ، زخم و شكاف برداشت و با این حال به خراسان بازگشت و هر چه مداوا كرد خوب نشد، او شنید كه حضرت رضا (ع) در نیشابور است ، در عالم خواب دید، شخصی به او گفت :
حضرت رضا (ع)به خراسان آمده ، نزد او برو تا تو را در مورد درمان این بیماری ، راهنمائی كند، در همان عالم خواب خود را به حضور امام رضا (ع) رسانید و ماجرای بیماری خود را بیان كرد. حضرت رضا (ع) فرمود: مقداری زیره كرمان را با اویشان و نمك مخلوط كن و بكوب ، و روی زخم دهان بگذار دو سه بار این كار را تكرار كن كه خوب می شوی .
او از خواب بیدار شد، و به آنچه در خواب دیده بود، اهمیت نداد و به نیشابور رفت تا به حضور حضرت رضا (ع) برسد، در آنجا گفته شد حضرت رضا (ع) اكنون در كاروان سرای سعد است او به آنجا رفت و بعد به محضر آن حضرت ، شرفیاب شد و ماجرای زخم دهان خود را بازگو كرد و گفت :
به قدری دهانم آسیب دیده كه با زحمت و سختی حرف می زنم ، داروئی را به من نشان بده ، تا با آن ، خود را درمان كنم .
امام رضا (ع) فرمود: مگر آن دوا را در عالم خواب به تو معرفی نكردم ، برو به همان دستور عمل كن ! او عرض كرد: آن دستور را بار دیگر برایم بیان كن .
حضرت رضا (ع) فرمود: مقداری زیره را با اویشان و نمك ، مخلوط كن و بكوب و دو سه بار بر دهانت بگذار، خوب می شوی او رفت و همین دستور را انجام داد و سلامتی خود را بازیافت.
داستانهاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي
افزودن دیدگاه جدید