با پسری دوست شدم هفته اي چند بار همديگرو مي بينيم
یک نت ـ من قبلا هم سوالم را فرستادم اما نمیدانم چرا پست نشده؟ الان کامل تر میگویم. ۲۴ سال و ۶ ماه سن دارم. یک شکست عاطفی سخت در زندگیم داشتم الان حدود ۱۰ ماه از ان ماجرا میگذرد. در آن دوران موقعیت های زیادی داشتم که وقتی رابطه را تمام کردم منطقی به موقعیت ها یی که داشتم فکر کردم. از تنهایی میترسیدم و الان هم خیلی میترسم. من وقتی احساس تنهایی میکنم دنیا دور سرم میچرخد حالم بد میشود بدبین میشوم و خیلی چیزهای دیگر. روحیه ام به شدت آسیب پذیر و ضعیف شده. یک نفر است که قبلا وقتی عاشق کسی دیگر بودم این آقا سالها منتظر من ماند. آن وقت ها از او متنفر بودم. از ابراز علاقه اش و از دوست داشتن او. اما الان نسبت به او طور دیگری هستم و میپسندمشان با اینکه از نظر چهره چندان جالب نیست اما ویژگی های خوب دیگر زیاد دارد.
فقط به شدت حساس است و به من گیر میدهد با اینکه هم خودش و هم من میدانیم که هنوز هیچ رابطه رسمی بین ما نیست، رفتار او این طور است وای به حال من بعد از ازدواج.
هنوز هیچ رابطه ای را با او شروع نکرده ام و دارم به این فکر میکنم که نکند بخاطر تنهایی و نیاز به محبت داشتن گرایش به این آقا دارم. وقتی با من سرد رفتار میکند دلم میخواهد باز هم گرم و با محبت شود دوستم داشته باشد. و وقتی ابراز علاقه میکند میگویم بذار برو. این را هم بگویم که همکار هستیم و هفته ای چند روز همدیگر را میبینیم. نمیدانم چیکار کنم. قیدش را بزنم یا نه؟ واقعا میتواند من را خوشبخت کند. خواهش میکنم راهنمایی ام کنید تا یک تصمیم درست بگیرم.
پاسخ
سلام
اگر اصولی در زندگی تان قدم بر دارید هیچ وقت تنها نمیشوید یعنی نه خوش بینی مطلق خوب است و نه بدبینی مثلا کسی بنشیند و بگوید بالاخره خواستگار خوب میآید و همه خواستگارها را رد کند این درست نیست بلکه باید با تصمیمات معقول آینده را تضمین کنید.
در مورد این خواستگارتان باید ببینید آیا تغییر عقیده شما واقعی است و یا نه به خاطر شکست عشقی است؟ اگر به خاطر شکست عشقی باشد باید عرض کنم که احتمال خطر در آینده وجود دارد اما اگر واقعا فکر میکنید شخص مناسبی است میتوانید به او فکر کنید.
در مورد اینکه می گویید شاید بخاطر نیاز عاطفی به او گرایش دارید ممکن است واقعا همین طور باشد لذا به این گرایش اعتماد نکنید و وقتی ایشان رسما جلو آمد سعی کنید ایشان را بیشتر بشناسید و اگر در اثر شناخت توانستید ایشان را قلبا قبول کنید به او بله بگویید
در مورد چهره عرض کنم درست است که در ازدواج چهره هم مهم است و باید به دلت بنشیند اما تنها چهره نیست و نباید چهره برای شما ملاک اصلی شود چون ظاهر ماندگاری ندارد و بعد از چند سال زیبای از بین میرود آن چیزی که باقی میماند سیرت و اخلاق خوش شخص است بنابراین ایشان را با تمام خصوصیات ببینید و بعد تصمیم بگیرید چرا که ممکنه فردی به خواستگاری شما بیاید با چهره ای زیبا ولی بقیه ملاکهاتان را نداشته باشد هیچ انسان کاملی وجود ندارد اگر شما دنبال کسی میگردید که هم زیبا باشد هم خوش اخلاق و با تحصیلات و پولدار نمیتوانید پیدایش کنید. البته در هر صورت چهره اش باید به دلتان بنشیند و الا نباید قبول کنید منظور از پذیرش ظاهر این است که از چهره اش خوش تان بیاید و بپسندید و بتوانید بعنوان همسر آیند قبولشان کنید.
در مورد حساسیت هایی که دارد هم عرض کنم که به او بگویید من از لحاظ حجاب و مسائل اعتقادی تا این حد میتوانم رعایت کنم که چند صورت دارد یا میپذیرد و شما رو به همین شکل قبول میکنند و یا نمیپذیرد و شما آن حدی که ایشان میخواهد قول میدهید که رعایت کنید و یا اینکه اگر نمیتوانید آن حدی که مورد نظر پسر است رعایت کنید قید این ازدواج با او را بزنید چون ممکن است بعدا سر همین مساله دچار مشکل شوید.
اینکه ما می گوییم حتما بررسی کنید که در زمینه های اعتقادی و اخلاقی و فکری با هم تناسب داشته باشید و الا دچار مشکل خواهید شد دلیلش همین گفته های شما است که گفتید ایشان حساس هست.
دقت کنید که با پسر وارد رابطه نشوید چون احتمال دارد مثل دفعه قبل دچار گرفتار شوید بنابراین اگر تصمیم به ازدواج با او گرفتید بگویید رسما از طریق خانواده اش اقدام کند تا مسائل گذشته دوباره تکرار نشود.
موفق باشید
منبع :jonbeshnet.ir
دیدگاهها
سلام من تا به حال هيج رابطه اي نداشتم حتي در حد حرف يه مدته يه خواستكار دارم خيلي جدي به نظر ميرسه ولي من شرايطم از اون بهتره و خواستكارامم از اون بهتره ولي اصرار داره با مادرم صحبت كنه ولي من فعلا نميخوام ارامشم بهم بخوره بارها اومدم جواب رد بدم نشده ازم تعهد قرآني هم خواسته كه فقط با اون ازدواج كنم آدم خوبي به نظر ميرسه كارشم داره خوب اهل زندكي و معتقدم هست و با غيرت ميكه از نجابت وخانومي من خوشش اومده لطفا راهنماييم كنيد.
سلام من تا به حال هيج رابطه اي نداشتم حتي در حد حرف يه مدته يه خواستكار دارم خيلي جدي به نظر ميرسه ولي من شرايطم از اون بهتره و خواستكارامم از اون بهتره ولي اصرار داره با مادرم صحبت كنه ولي من فعلا نميخوام ارامشم بهم بخوره بارها اومدم جواب رد بدم نشده ازم تعهد قرآني هم خواسته كه فقط با اون ازدواج كنم آدم خوبي به نظر ميرسه كارشم داره خوب اهل زندكي و معتقدم هست و با غيرت ميكه از نجابت وخانومي من خوشش اومده لطفا راهنماييم كنيد.
افزودن دیدگاه جدید