نسبت به خانواده شوهرم کینه دارم
یک نت ـ دختری 24 ساله بوده و تقریبا 2 سالی است ازدواج کردهام و در این مدت تنش زیادی داشتم؛ به طوری که الان قصد دارم به روانپزشک مراجعه کنم. تنشهای به وجود آمده بیشتر در رابطه با خانواده همسرم است. همسرم مرد بسیار خوبی است و شاید هم بگویم ایدهآل برای زندگی. ولی قضایایی در دوران عقد و بعد از آن به وجود آمد که به جای لذت بردن از زندگی، کارم شده حسرت خوردن و یک احساس انتقام جویی شدید نسبت به خانواده همسرم.
و این موضوع به شدت همسرم را آزار میدهد ولی حس کینه و نفرت و انتقام جویی که من نسبت به خانوادهاش دارم ناخودآگاه و غیر ارادی است. و در حال حاضر اصلا دوست ندارم با خانواده همسرم هیچ برخورد و رفت و آمدی داشته باشم و دوست دارم به طور کل ارتباطمان قطع شود و از طرفی مانعی برای همسرم نیستم که مثلا به خانواده اش سر نزد ولی همسرم این موضوع را نمیپذیرد. خواهشا کمک کنید. من خودم از همه بیشتر رنج و عذاب میکشم و نمیدانم چه کنم؟
بسمهتعالیخواهر گرامی خدمت شما سلام عرض میكنم و از حسن اعتمادتان سپاسگزارم.هرچند بنده در جریان جزییات پیش آمده نیستم و چه بسا حضرتعالی مورد اجحاف و ظلم واقع شده باشید اما تحقیقا توجه دارید كه اختلاف نظر و سلیقه، امری كاملا طبیعی است، كه شرط مدیریت آن و جلوگیری از تبدیل شدن آن به یك چالش مستلزم اموری چون؛سعه صدر، انعطافپذیری، گذشت، مدارا، و... است.
از اینرو با توجه به اینكه شما دارای سرمایه و نعمت بیبدلیلی چون رضایت از همسر هستید و ایشان را فردی ایدهآل میدانید( كه جای تبریك دارد)، شایسته است كه پاس این نعمت و به منظور حفظ و حراست آن، از خویش انعطاف بیشتری نشان دهید.توقف در گذشته و اختلافات پیش آمده نه تنها كمكی به شما نخواهد كرد، بلكه رفته رفته ممكن است، رابطه حسنه حضرتعالی با همسرتان را نیز متاثر و تحتالشعاع قرار دهد( حقیقتی كه متاسفانه شواهد و تجربیات فراوانی به آن گواهی میدهند) چرا كه همسر حضرتعالی در عین حالی كه به شما تعلق خاطر دارد به مادر و خانواده خویش نیز علاقمند و دلبسته است. لذا باید از هر رفتاری كه ایشان را دچار تعارض در انتخاب میكند، اجتناب كنید.
هرچند حضرتعالی از ارتباط ایشان ممناعت نمیكنید، اما به پاس قدردانی از ایشان و خوبیهایشان، سعی كنید رفتاری داشته باشید كه ایشان را نسبت به خود دلگرمتر نمایید. از آنجا كه همسر حضرتعالی از اختلافات شما با مادرشان بیخبر نیستند، در صورتیكه شاهد همراهی شما با خود باشند، این همراهی را به حساب گذشت جنابعالی و احترام به خواستههای خود تفسیر میكنند و ایشان را نسبت به جبران ترغیب كرده و استحكام پایههای زندگی را به دنبال خواهد داشت.
شما نباید متن زندگی مشترك را (كه عبارت است از احساس همدلی و صمیمیت با همسر) با حاشیههای آن (اختلاف با مادر شوهر ) قربانی كنید. بلكه میبایست از هیچكاری كه به استحكام این متن میانجامد فروگذار نكنید.
همانطور كه گفته شد تقابل شما با مادر شوهر، همسرتان را دچار تعارض خواهد كرد. این تعارض میتواند به اختلافات دامن زده و حواشی را بر متن حاكم كند كه در نتیجه، سست شدن پایههای زندگی را به دنبال دارد. مضافا اینكه ممكن است ناخواسته و به صورت ناهشیار ایشان نیز متقابلا با مادر شما رفتاری مشابه را در پیش بگیرند و...
بر مبنای این نكات به صلاح زندگی حضرتعالی است كه اولا به خاطر خودتان (لذتی كه در عفو است در انتقام نیست) و ثانیا به خاطر همسرتان و ثالثا به خاطر زندگی مشتركتان، از رفتارهای تلافیجویانه فاصله بگیرید.
در این اثناء ضمن گفتگو و تعامل با همسر از ایشان بخواهید كه، فراوانی رفت و آمد را در سطح معمول و منطقی و بدون از افراط و تفریط تنظیم نماید، تا حضرتعالی با مرور زمان خود را با شرایط وفق دهید.
به منظور اینكه سریعتر فضای كدورت را بشكنید، بر پایه روایات ودستاوردهای روانشناختی پیشنهاد میكنم برای مادر شوهر هر از چندگاهی هدیه تهیه كنید، جویای حال او شوید و از محبت خود سیرابش كنید. چنین رفتارهایی نه تنها زندگی را شیرینتر كرده و آز اسیبها جلوگیری می كند بلكه اجر، پاداش و رضایت الهی را نیز به دنبال دارد. چرا كه در روایات فرمودهاند:
رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: «تَهادَوا تَحابُّوا، تَهادُوا فإنَّها تَذهَبُ بِالضَّغائنِ؛[1] به يكديگر هديه دهيد، تانسبت به همديگر با محبت شويد. به يكديگر هديه دهيد؛ زيرا هديه كينهها را مىبرد.»
على (عليه السلام) فرمود:«الانسان عبید الاحسان؛[2] انسانها بنده و غلام احسان است.»
به هر حال مستحضرید كه محبت، قلوب را نرم میكند و گذشت و بخشودن از صفات انسانهای كریم و بزرگوار است و متقابلا كینهتوزی از صفات مذموم و مورد نكوهش است.
برای شما و همسر محترمتان، از درگاه خداوند متعال، ایام بانشاطتری را مسئلت دارم.
[1]. الكافی: 5/144/14.[2]. شرح غرر الحكم ج 7 ص 69.
افزودن دیدگاه جدید