اولین خانم رالی باز جهانی ایران + تصاویر
برای رسیدن به دوردستها، پیچ و خمهای جاده مسابقات، درسی بزرگ بود تا بداند چگونه به سرعت از كنار مشكلات زندگی عبور كند.
فرمول جدیدی در زندگی برای خود ساخته بود و توانست با همان فرمول، توانمندیهای زن ایرانی را در جهان ثابت كند.
تکناز: فرزند اول خانواده است و بعد از گرفتن مدرك مهندسی الكترونیك احساس كرد باید به جستوجوی رویای كودكیاش بپردازد و به گونهای دیگر آنها را ترسیم كند. به عنوان نخستین راننده زن در تاریخ اتومبیلرانی ایران سال 2008 به مسابقات جهانی رالی پیوست با افتخار و شوری كه نشان از استقامت و شادیاش دارد با ما به گفتوگو نشست.
یاد كودكیها
با همسن و سالانش تفاوتهایی داشت حتی در انتخاب نوع اسباب بازی هم بهگونه دیگری فكر میكرد. بازیهای دخترانه را دوست نداشت همین تفاوتها بود كه تا رسیدن به مسابقات قهرمانی جهان او را پیش برد. زهره وطن خواه میگوید:
هدیههای دوران كودكیام با تمام دختران فامیل فرق داشت همیشه توپ، تفنگ و ماشین هدیه میگرفتم. عروسكهای بچگی برایم لذت بخش و جذاب نبود. هر وقت هم در خیابان ماشین جدیدی میدیدم و توجهم را جلب میكرد سرم را به شیشه ماشین میچسباندم تا تفاوت آن را با ماشینهای دیگر بفهمم. بازیهای پسرانه بهترین سرگرمی هایم بود. دور تا دور حاشیه فرش خانه مان را پیست ماشین سواری تصور میكردم و با ماشینهای كوچكی كه داشتم مشغول بازی میشدم.
اولین تجربه
این قهرمان رالی در سن 13 سالگی برای اولین بار پشت فرمان ماشین پدرش نشست و خاطره آن روز دوباره در ذهنش تداعی شد. او با شوقی در صدا از نخستین تجربه و مربیاش گفت و ادامه داد: همیشه كنار دست مادرم كه مینشستم به رانندگیاش خوب دقت میكردم و از كار دنده و پدال گاز و ترمز سؤال میكردم. مادرم رانندهای حاذق بود كه به صورت تئوری فن رانندگی را به من آموخت. در اصل مادرم اولین مربیام بود. وقتی عكس العملهای سریع و بموقع او را میدیدم لذت میبردم و دوست داشتم مثل مادرم فرز و زبل رانندگی كنم. وقتی 13 ساله بودم به مسافرت شمال رفته بودیم پشت فرمان كه نشستم احساس خوبی را تجربه كردم. هیجان زده شده بودم و دلم میخواست با سرعت رانندگی كنم. بعد از آن هم دور از چشم پدر ماشین را برمیداشتم در خیابانها دور میزدم.
نخستین بانوی رالی باز جهانی ایران
آموختن درس زندگی
«دوستانم میگویند انگار سرعت در همه ابعاد زندگیام وجود دارد. از مسابقات اتومبیلرانی درسهای زیادی گرفتم. یاد گرفتم در زمانی كه با سرعت بالا رانندگی میكنم عكسالعمل بالایی داشته باشم و بتوانم سریع تصمیمگیری كنم. این نكات طلایی را در زندگی شخصیام اجرا میكنم و توانستهام با سرعت بالا در جایی كه تصمیمگیری سخت بوده است بهترین تصمیمات زندگیام را بگیرم.سرعت زندگی من را روی دور تند گذاشته است.»
این قهرمان رالی بانوان از سرعت با هیجان خاصی حرف میزند و میگوید: در سن 22 سالگی احساس كردم باید راهی برای تخلیه هیجانات درونیام پیدا كنم به همین خاطر به ورزش پاراگلایدر روی آوردم و با این ورزش هیجاناتم به اوج رسید البته در كنار آن باشگاه تیراندازی كلت بادی رفته و سواركاری هم میكردم در آن زمان دلمشغولی هایم این ورزشهای سرشار از هیجان بود تا اینكه در سال 81 به عضویت فدراسیون اتومبیلرانی درآمدم و از آن به بعد با هیجانی بیشتر شروع به تمرین كردم.
همان سال در مسابقات اسلالوم در پیست شركت كرده و مقام اول را به دست آورم و تا سال 87 در مسابقات رالی، اسلالوم، كارتینگ و ریس(سرعت) شركت كرده و مقامهایی كسب كردم.اما در میان همه مسابقات توجه ویژهای به رالی دارم و بیشترین مقامها را در مسابقات رالی به دست آوردهام.
شهرتی جهانی
زهره وطن خواه به عنوان اولین بانوی تاریخ اتومبیلرانی ایران به همراه یار همیشگیاش افسانه احمدی (نقشه خوان) راهی مسابقات جهانی رالی WRC، كه در سال 2008 در كشور تركیه بود، شد.
وی در این مسابقات در كلاس A7 مقام چهارم را كسب كرد و قبل از برگزاری مسابقات جهانی در ماه آوریل همان سال همراه سه تیم از ایران كه همگی مرد بودند در مسابقات قهرمانی اروپا ERC، در كلاس بانوان مقام سوم را كسب كرد.
این قهرمان رالی میافزاید: تاكنون 6 مرتبه در مسابقات ریس(سرعت) به عنوان تنها شركتكننده زن در كلاس 1400 GT، شركت كردهام و همه رقیبانم مرد بودهاند 5 بار اول و یكبار هم مقام دوم را به دست آوردهام. تمایل زیادی به محك زدن تواناییام در مسابقات كارتینگ داشتم اما تا سال 82 هیچ زنی شركت نكرده بود. وقتی این موضوع را با رئیس فدراسیون در میان گذاشتم ابتدا تصور میكرد بعد از چند روز خسته میشوم و پی كار را نمیگیرم اما بعد از چند هفته تمریناتم را بهطور جدی شروع كردم و با پشتكار تمرین میكردم تا بتوانم كمبودها را جبران كنم حتی بیشتر از مردان هم كار میكردم كه در مسابقات كشوری باز هم تنها شركتكننده زن بودم و خدا را شكر میكنم كه مقام سوم را در كارنامه موفقیتهایم به ثبت رساندم.
وی در ادامه با بیان اینكه ترس، مفهومی عجیب و غریب است میگوید: واقعاً سر نترسی دارم و این ویژگی از كودكی با من بوده است. جسارت تنها چیزی است كه همیشه داشتهام البته این دو واژه در هر دوره سنی متفاوت است و دیدگاههای 22 سالگیام با الان فرق میكند.
در زندگی شخصیام احساس میكنم كه همیشه مسیرهای طولانیتر را با سرعت بیشتری پیمودم تا زودتر به خواستهام برسم. چون در آن زمان تنها شركتكننده زن بودم برای اثبات توانمندی هایم مجبور بودم به سختی تمرین كنم. تمام وقت و انرژیام حتی روزهای تعطیل و جمعه را به تمرین اختصاص میدادم و آسیبهای جسمی شدیدی دیده بودم اما دست از علاقهام نكشیدم تا بتوانم خودم را بالا كشیده و به موفقیتهای جهانی برسانم.
تفاوت بسیار مهمی كه این رشته با رشتههای ورزشی دیگر دارد این است كه در اغلب رشتههای ورزشی اگر فرد یك اشتباه مرتكب شود فقط یك امتیاز را از دست خواهد داد ولی در مورد مسابقات اتومبیلرانی نخستین اشتباه، آخرین اشتباه است و با از دست دادن جان مساوی است. در رالی در ارتفاعات و پیچ و خم جاده اگر یك اشتباه یا یك فرمان چپ و راست اشتباه از من سر بزند ممكن است از مسیر جاده منحرف شده و به دره سقوط كنم.
رؤیایی باور نكردنی
همیشه در شروع یك نبرد به انتهای مسیر فكر میكند به همان راهی كه او را به سرزمین آرزوهایش رساند. یك روز ملاقات با قهرمان رالی دنیا برایش مثل یك خواب یا رؤیایی باور نكردنی بود اما امروز در جایگاهی قرار دارد كه توانسته با پشتكار و تمرین در مسابقات جهانی حضور پیدا كند و در كنار اسطورهاش بایستد و از نزدیك با او حرف بزند. این حس خوشایند همان چیزی است كه سالها انتظارش را به جان میكشید.
او میگوید: بالاخره آرزویم به واقعیت تبدیل شد و در همان جادههایی مسابقه دادم كه قهرمان جهان به پیروزی رسیده بود.
در مسابقات جهانی رالی WRC، وقتی من و نقشه خوان، افسانه احمدی یك شكل لباس پوشیده بودیم و با حجاب اسلامی آماده نبرد بودیم و پرچم كشورمان در بین 32 كشور جهان به اهتزاز درآمد و متوجه نگاههای رانندگان دیگر میشدیم برایشان جالب بود كه دو دختر ایرانی و مسلمان توانستهاند به این مرحله دست پیدا كنند و این برای مان لحظهای لذت بخش بود به حدی هیجان انگیز بود كه قابل وصف نیست.
در سال 2007 در مسابقات ریس كه در شهر دبی برگزار میشد شركت كردم و بین 20 مرد شركتكننده مقام چهارم را به دست آوردم.
در طول مسیر رقیب اصلیام یك مرد امریكایی بود كه رقابتی دیدنی را آغاز كرده بود وقتی مسابقات به پایان رسید و مقام سوم را به دست آورد رو به سوی همسرش كرد و گفت: «رقابت با ایرانی خیلی سخت بود» البته من چون به توانمندیهایم شك نداشتم میدانستم كه مقام سوم را به دست میآورم اما چون ماشینم دیرتر آماده شده بود نتوانستم با ماشین زودتر هماهنگ شوم اما توان اینكه آن مرد امریكایی را كنار بزنم، داشتم. پدر همیشه از موفقیتهای من از صمیم قلب لذت میبرد و هزینه هایم را فراهم میكرد اگر پدر، مادر و مربیانم نبودند شاید امروز در این مقام و جایگاه قرار نداشتم.
روزنامه ایران
افزودن دیدگاه جدید