رفتن به محتوای اصلی

در اقدامي فجيع وباور نكردني/ قتل پدر و مادری بی‌گناه به دست پسر خشمگین + تصاوير

تاریخ انتشار:
یک نت ـ سناریوی این جنایت خانوادگی از یک اختلاف کوچک و جزئی کلید خورد و خیلی‌‌ها هنوز آن را باور ندارند. عامل این جنایت هولناک ساعت 30: 23 شب سه‌شنبه گذشته پدر و مادرش را در خانه‌شان واقع در شهرک توحید مشهد به قتل رساند. پسر جوان که صبح روز بعد از سوی پلیس آگاهی سبزوار دستگیر شده است به خبرنگار شوک گفت: 10روز پیش پدر و مادرم برای مسافرت به تهران رفتند. آنها اصرار داشتند که همراهشان بروم اما من که حوصله سفر نداشتم نپذیرفتم و نرفتم.
در اقدامي فجيع وباور نكردني/ قتل پدر و مادری بی‌گناه به دست پسر خشمگین + تصاوير

شوک:سناریوی این جنایت خانوادگی از یک اختلاف کوچک و جزئی کلید خورد و خیلی‌‌ها هنوز آن را باور ندارند. عامل این جنایت هولناک ساعت 30: 23 شب سه‌شنبه گذشته پدر و مادرش را در خانه‌شان واقع در شهرک توحید مشهد به قتل رساند. پسر جوان که صبح روز بعد از سوی پلیس آگاهی سبزوار دستگیر شده است به خبرنگار شوک گفت: 10روز پیش پدر و مادرم برای مسافرت به تهران رفتند. آنها اصرار داشتند که همراهشان بروم اما من که حوصله سفر نداشتم نپذیرفتم و نرفتم.رضا که 26 ساله است در حالی که اضطراب زیادی داشت، افزود: پدرم و مادرم از مسافرت برگشتند و همان شب من خیلی دیر به خانه رفتم. پدرم با دیدن من عصبانی شد و پرسید: «تا حالا کجا بودی؟ حتماً معتاد شده‌ای یا با کسی رابطه داری؟» به حرف‌هایش توجهی نکردم ولی وی گوشی تلفن همراهم را برداشت و به داخل زیر زمین رفت تا آن را چک کند. بلافاصله دنبالش رفتم و ما داخل زیر زمین با هم درگیر شدیم. پدرم ضربه‌ای به صورتم زد و من که خیلی عصبانی شده بودم ناگهان چاقویی را برداشتم و ضربه‌ای با آن به صورت پدرم زدم. خون جلوی چشمانم را گرفته بود و اصلاً نمی‌فهمیدم چه می‌کنم. پدرم روی زمین افتاد. در آن لحظه به او ضربه دیگر زدم و پدرم کشته شد. اما برای این که مطمئن شوم نفس نمی‌کشد با دست‌هایم گلویش را فشار دادم. با سر و وضع خون‌آلود از زیرزمین بیرون آمدم و به طبقه بالا رفتم. مادرم با دیدن من جیغ کشید و فریاد زد: «معلوم است چه کار می‌کنی؟» مادرم سر و صدا راه انداخته بود و من که می‌ترسیدم صدایش را کسی بشنود وی را داخل اتاق خواب زندانی کردم و با عجله به زیرزمین برگشتم و اسلحه شکاری را برداشتم و به طبقه بالا برگشتم. من با شلیک گلوله به کتف چپ و یک گلوله به قفسه سینه مادرم وی را نیز به قتل رساندم. تا نزدیک صبح صبر کردم سپس پدر و مادرم را داخل قالی پیچاندم و بستم.

یک راننده وانت نیسان به همراه سه کارگر کرایه گرفتم و گفتم وسایل اضافی و خرت و پرت‌‌های کهنه را می‌خواهم بیرون بریزم. کارگر‌ها قالی و وسایل را پشت خودرو گذاشتند و به بیابان‌‌های روستای «افچنگ» در اطراف سبزوار رفتیم. قالی و وسایل را داخل گودالی بزرگ که شبیه چاه بود انداختیم و به شهر برگشتیم. از کارگر‌ها خواستم در تمیز کردن خانه نیز کمکم کنند که آنها با ورود به خانه و دیدن آثار خون پا به فرار گذاشتند و به این ترتیب بود که موضوع لو رفت و دستگیر شدم.

 

سرهنگ آزادواری فرمانده پلیس سبزوار به خبرنگار شوک گفت: با مراجعه سه کارگر به یگان امداد و مراجعه راننده نیسان به پلیس آگاهی و گزارش مبنی بر مشاهده مورد مشکوک به قتل داخل خانه وی، دو تیم از کارآگاهان به طور همزمان به محل ر‌ها شدن اجساد زن و مرد که در خیابان معلم شهرک توحید سبزوار بود اعزام شدند. وی گفت: پلیس اجساد مجید، 53 ساله که بازنشسته فرهنگی بود و همسر 46 ساله‌اش منیره را پیدا کرد و پسر جنایتکار نیز در اعترافاتی تکان‌دهنده جزئیات جنایت دردناک را فاش کرد.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا