پسری 16 ساله هستم که نیاز شدیدی به دوستی با جنس مخالف دارم
سلام
پسری 16 ساله هستم که حدود 2 سالی میشه افسرده شدم. شدیدا احساس تنهایی میکنم و نیاز شدیدی به دوستی با جنس مخالف دارم. در حالی که میبینم بیشتر هم سن و سالهای خودم دختر رو فقط جهت رفع نیاز جنسیشون میخوان ولی من نیاز عاطفیم خیلی از نیاز جنسیم به جنس مخالفم بیشتره. اعتقادیم به اینکه راه بیفتم توی خیابون دنبال یک دختری که حتی نمیشناسمش ندارم. ترجیح میدم تا توی یک محیط ازاد و مختلط با یک دختر رابطه برقرار کنم که اونم متاسفانه توی کشور ما امکانش نیست. حداقل برای من نیست که حتی هنوز وارد دانشگاه نشدم. تا حالا هم هیچ دختری بر حسب اتفاق توی زندگیم نبوده... نه دوست بودم.. حتی توی فامیل هم دختری که به سن و سال من بخوره نبوده.. احساس ادمی رو دارم که از پشت کوه اومده... خواهش میکنم راهنماییم کنید
***جواب:
سلام
احساس نیاز عاطفی و جنسی بعد از بلوغ جنسی در دختر و پسر بیدار میشه و هر کدوم احساس میکنه دلش میخواد با جنس مخالفش رابطه عاطفی و عاشقانه داشته باشه این یک احساس طبیعی مثل نیاز به اب و غذا است و اصلا هم بد نیست منتها اونی که مهمه اینه که بررسی بشه راه درست برای رفع این نیاز چیه؟
شکی نیست که برای رفع نیاز عاطفی به جنس مخالف باید از راهی که قانونی و شرعی است استفاده کرد یعنی پسر باید نیازش رو در حیطه قانونی برطرف کنه وگرنه هرکی هرکی میشه بنا بر این حتی اگر امکان برقراری رابطه با دختر برای شما هم باشه بازم درست نیست که این کار رو بکنی چون این راه نه تنها خلاف قانون جامعه است و شرعی هم نیست بلکه خودتم قبولش نداری بخاطر اینکه اگر این نوع رابطه رو کاملا قبول داشتی اجازه میدادی پسرا با خواهرت رابطه عاطفی و عاشقانه برقرار کنند در صورتی که هیچ وقت چنین چیزی رو نمیپسندی لذا دوست شدن با دخترا در محیطهایی مثل دانشگاه درست نیست چون کسایی که این نوع ارتباط با دخترا برقرار میکنند هیچ وقت این کار رو برای خواهر خودشون نمیپسندند
علاوه بر اینکه این نوع دوستی مشکلت رو حل نمیکنه چون بر فرض که چند سال دوست شدی و ارتباط عاطفی و عاشقانه با دختری داشتی خب اخرش که چی؟ بعدش چه میکنی؟ شاید بگی ازدواج میکنیم جوابش اینه که اگر مناسب هم نبودید یا خانوادهها مخالفت کردند یا به هر علت دیگه به هم نرسیدید چی؟ اگر رابطه بدنی برقرار کردید و بهش بی اعتماد شدی و در نتیجه به پاکیش شک کردی و علی رغم عشق ازش بریدی چی؟ بنا بر این رفع نیاز عاطفی از طریق دوستی نادرسته
شاید بگی : پس اگه این طور باشه دیگه راهی نیست چون تنها راه ازدواجه که اونم برای من ممکن نیست پس نتیجه اینکه باید سالها سماق بمکم و نیاز عاطفی مو سرکوب کنم
جوابش اینه وقتی صلاحیت ازدواج رو نداری چارهای جز این کار نداری
شاید بگی : اینکه درست نیست چون مثل این میمونه که غذا جلوی ادم گرسنه بذاری و بگی حق خوردنش رو نداری معلومه که یا باید کلی رنج بکشه تا خودشو نگه داره یا اینکه مرتکب خطا بشه پس وقتی من صلاحیت ازدواج ندارم باید یه راهی باشه که بتونم نیاز عاطفی و جنسی مو رو رفع کنم وگرنه عملا مثل خیلیای دیگه به سمت ارتباط نادرست کشیده میشم و اگرم بتونم خودمو نگه دارم برای سرکوب این نیاز، کلی باید رنج بکشم
جوابش اینه که حق با شما است، این درست نیست که کسی نیازی داشته باشه و بعد بهش بگن که تو حق رفع نیازت رو نداری و تا سالها باید نیازت رو سرکوب کنی بلکه باید راه صحیح رفع نیاز رو بهش ارائه بدن اما با توجه به اینکه ارتباط با جنس مخالف راه درستی نیست تنها یک راه باقی میمونه اونم ازدواجه که به گفته دیگران برای مثل تو زوده
شاید بگی: به جای رابطه و ازدواج از طریق ازدواج موقت هم میشه نیاز رو برطرف کرد، جوابش اینه که در ازدواج موقت اولا: که به فتوای اکثر علما اجازه پدر دختر لازمه و ثانیا: از این گذشته ازدواج موقت همون طوری که از اسمش معلومه موقته و زمان داره و یه وقت تموم میشه و وقتی تموم شد شما میمونید و یک دل عاشق که کلی باید رنج فراموشی رو تحمل کنید
بنا بر این ازدواج بهترین و مناسبترین راه برای رفع نیاز عاطفی و جنسی شما است منتها مشکل اساسی اینه که میگن شما توی این سن دهنت بوی شیر میده و صلاحیت ازدواج رو نداری این جاست که اگر نخوای نیازت رو سرکوب کنی کارت به بن بست میرسه و هیچ راهی برای تو وجود نداره چون راه ارتباط و ازدواج موقت که پیامد منفی داره و ازدواج هم که درست نیست و کار که به اینجا میرسه تنها گزینه ممکن خویشتن داری است ولی هر عاقلی میفهمه که چنین وضعیتی درست نیست بخاطر اینکه موجب رنج فراوانه و بلکه عملا هم انجام نمیشه چون میبینیم خیلی از نوجوونا با اینکه میدونن رابطه درست نیست اما این کار رو میکنند
پس وقتی حربه خویشتن داری برای نوجوونها عملا کارایی نداره یا باید بگیم رابطه درسته یا اینکه راهی برای ازدواج نوجوونا باز کنیم
خلاصه اینکه: بهترین راه برای شما در حال حاضر ازدواجه منتها دیگران عقیده دارند شما صلاحیتش رو نداری در صورتی که از نظر دینی شما نه تنها صلاحیت ازدواج رو داری بلکه اگر به حرام بیفتی - مثلا به نامحرم نگاه کنی یا اینکه فیلم و عکس ببینی یا خود ارضایی کنی- ازدواج برات واجب میشه
شاید بگی : کسی حرف دین رو گوش نمیده پس وقتی این طوره حرفای شما به چه درد من خوره؟ جوابش اینه که اقل فایدهاش اینه که شما میفهمی از نظر خدایی که گفته رابطه با نامحرم حرومه راه ارضای حلال برای تو بازه اما مشکل در افکار جامعه و اطرافیان تو است که صلاحیت تو رو برای ازدواج قبول ندارند و در نتیجه به خدا و دین بد بین نمیشی و نمیگی که چرا به فکر ما نوجوونا نبوده و یه راه درست برای ما قرار نداده؟ چون میدونی که خدا راه گذاشته اما دیگران با افکارشون اونو بسته اند
شاید بگی: حالا خودمونیم مگر من که 16 سال دارم میتونم ازدواج کنم و تشکیل زندگی بدم جوابش اینه که کی گفته که ازدواج مساوی تشکیل زندگی است چون ازدواج ایجاد یک ارتباط حلال و دائمی بین دختر و پسره، در نتیجه شما الان میتونی ازدواج کنی و بعد از گذروندن چند سال دوران عقد، وارد زندگی بشید و در این فاصله تا عروسی، هم خودت و هم همسرت درس بخونید و همچنین مهارتهای زندگی رو هم یاد بگیرید، تا در زمان ورود به زندگی به مشکل نخورید پس اگر الان عقد کنید هم فاله و هم تماشا یعنی هم در این مدت نیازهاتون رفع میشه و هم با کمکهای فکری خانوادهها مهارتهای زندگی رو یاد میگیرید و در نتیجه زندگی موفقی خواهید داشت
موفق باشید
منبع:www.jonbeshnet.ir
دیدگاهها
عزیزم سلام تو خیلی بچه ای ولی درکت میکنم اکثر دختر فکر میکنن البته سوء تفاهم نشه خودم میگم فکر میکنم هر پسری که بهم نزدیک میشه احساس میکنم منو واسه.....میخواد پس اگه پیش دختری رفتی بهت نخ نداد بدون واسه اینه فهمیدی اق پسر
افزودن دیدگاه جدید