قرباني هوس پسری شدم
سرگذشت هاي عبرت آموز/ قرباني هوس پسري شدم كه در كلاس هاي تقويتي باهاش دوست شدم
كاربران محترم يك نت : در اين بخش سرنوشت هاي عبرت آموز دختران و پسران گذاشته مي شود كاربران گرامي مي توانند نظرات و راهنمايي هاي خودشون رو در بخش نظرات در پائين صفحه مطرح بفرمايند . با تشكر
من میخاستم مشکلم رو تو سایت بذارید تا همه از اشتباه من درس بگیرند.بهمن 89 بود که من برای یکسری از کلاسای آموزشی که در دانشگاه شهرمون برگزارمیشد به اونجا مراجعه کردم. البته خودم فارغ التحصیل دانشگاه دیگه بودم.واین کلاسا فوق برنامه و بی ربط به رشته ام بود.روز اول مراجعه مسئول آقایی که اونجا بودند با دیدن من شروع کردند به یکسری حرکات و توجهات به بنده که برای من خیلی غیرعادی و تعجب آور بود.
چون این آقا با تیپ و شخصیت مذهبی و من هم دختری کاملا محجبه بودم و در ضمن محیط اون بخش و مراجعه کنندگان نیز به همین صورت بودند.من روزهای اول به این قضیه بی توجه بودم تا اینکه براثر گذشت زمان و رفتار ایشون من که شاید اولش هیچ حسی بهش نداشتم کم کم وابسته و ته دلم کششی احساس میکردم که اگه نمیدیدمش احساس سرگشتگی میکردم.
البته ما هیچ وقت با هم همصحبت نشدیم وارتباطات نگاهی بود.البته ایشان سعی میکرد در فعالیتهای من خودش را دخیل کنه ولی من هربار راه رو میبستم شاید از اذیت کردنش لذت میبردم.تا اینکه اردیبهشت90 شد وما برای یکسری کارها مجبور بودیم با چند نفر آقایون همونجاهمکاری کنیم و یکیشون برادر دوستم بود که هردوخواهر و برادر در کلاس هاشرکت میکردند و در این میان برادر دوستم نیز که تا بحال مرا ندیده بودندشروع کردند به نگاه های غیرعادی.
این وسط آقایی بود که دوست مشترک برادردوستم و اون آقای مسئول بود ومراتب رو به اون گزارش کرد.اون بنده خدا هم فکر کرده بود جریان دوطرفه است و بعد از اون دیگه خودش رو از من پنهان میکرد یا اگر میدید رو بر میگردوند. البته شاید من بی تقصیر نبودم و همراه دوستم یکی دوبار بعد از اون قضیه کنار برادر دوستم منو دید.
من از اذیت کردن و غیرتی شدن اون لذت میبردم ولی نمیدونستم که درست بود در برابر تمام بی محلی های من از رو نمی رفت ولی غیرتی بودنش نقطه ضعفش بود . دیگه انگار قید منو زده بود .و این مصادف شد با تعطیلی تابستانی دانشگاه.و فکر اینکه 3ماه نبینمش داشت دیوونم میکرد که با همفکری یکی از دوستان بهش اس مس زدم(البته ما قبلش تماس تلفنی یا اس مسی نداشتیم و شماره اش رو از دفترش برداشتم)متن اس مس این بود* که علاقه ای که تو شروع کردی منو هم در گیر کرده بمن بگو چیکار کنم؟
میتونی جواب منو ندی ولی این موضوع بین خودمون بمونه*کمتر از2دقیقه جوابمو با یه اس مس متنی که درباره کلاسها وسمت مسئولیتیش بود داد. و من احساس کردم غرورم که سالها حفظش کرده بودم تکه تکه شد.و حال روحی خرابی که بعدش داشتم بماند.البته 2ماه بعد در اردویی که همونجا برگزار کرده بود چون اسم منو دیده بود به عنوان مسئول اومد (با توجه به اینکه همیشه از اجتماعات و اردوی دختران فرار میکرد واومدنش باعث تعجب همه شده بود)تا اینکه مهر شد و شروع دوباره کلاسا ولی ایشون دیگه از اون قسمت رفته بود و قسمت دیگه دانشگاه مشغول بکار شده بود.
شاید میانگین بخام حساب کنم شاید دیگه ماهی یکبار ایشون رو میدیدم وایشون با وجود اینکه دیگه مسئول نبود ولی بعضی از کلاسای ما رو باز هم شرکت میکرد.در یکی از همایش ها هم که من نبودم و فکر میکرده هستم گفته که مردم از خانم های چادری و آقایان مذهبی یه انتظار دیگه دارند.
اینو دوستم بهم گفت.البته این اواخر دیگه کلاسا رو نمیومد ولی باز برای خرداد که امتحانات قرار بود مختلط برگزار بشه اومد و خانمها و آقایون را جداکردالبته من از اون اس مس قصدم دوستی نبود و ترغیب ایشون برای جلو اومدن برای ازدواج بود(ایشان حتی اوایل به خواهرش که در کلاسا شرکت میکرد منو نشون داده بود و خانواده اش هم در جریان بودند ولی هیچ وقت قدم بیش نذاشتند.البته میدانم ایشان موانع مالی زیادی دارند و تنها یک سال هست که حقوق مکفی میگیرند) .
بنظر دوستان کار من بد تر بود یا ایشان؟بنظر شما من قربانی هوس ایشان نشدم؟ و بنظر آقایون سایت با این اس مس چه فکری راجع بمن کردن؟آیا میتونم امید داشته باشم که یه روز برای ازدواج جلو بیاد؟(ای کاش پارسال با این سایت آشنا شده بودم قبل از اینکه اشتباه کنم واس مس بدم)
منبع : moshaver41.ir
دیدگاهها
دیگه اونو فراموش کن . چون از نظر یک مرد دختر ی که خودش بیاد درخواست ازدواج کنه دیگه قابل اطمینان نیست.دست خودشونم نیست .هرچی هم ادعای روشنفکری کنه بازم براش قابل هضم نیست
اینکه متن اسی که دادی اشتباه بوده یا اون فرد برداشت اشتباه در مورد تو کرده به هر حال گذشته . ما ادما گاهی تو زندگیمون اشتباه میکنیم مهم اینه که دیگه تکرار نشه.تو باید همونجور که هستی رفتار کنی درست و معقول .به خودت اعتماد داشته باش و سعی کن اون فرد رو از ذهنت بیرون کنی و زندگیت رو بکنی. سعی کن غرورت رو به عنوان یه دختر حفظ کنی و برای عشق گدایی نکنی اون فرد اگر تو رو بخواد میاد سمتت اگر هم نه که هیچ .پس بهتره صلاح کارت رو به خدا بسپاری .
ازنظردوستان لذت بردم بعضي هاباحوصله جواب دادن اون هم بافکر،
ازنظردوستان لذت بردم بعضي هاباحوصله جواب دادن اون هم بافکر،
تو موفق میشی اگه دوباره اس ام اس بدی ((((:
بابا این چیز رو ول کنید ، خانم خوشگله میان اینجا چطورن؟؟ ارادت داریم ب مولا شما از چ جور پسرایی خوشتون میاد
یه جوری نوشتی قرباین هوس پسری شدم... که گفتم دیگه کارت تمومه....
بخاطر یه اس ام اس!!خب نباید خودتو کوچیک میکردی.حالا هم کاریه که شده.فراموشش کن.پسرا معمولا دخترایی رو میخوان که بهشون اهمیت نمیدن و محل نمیذارن
به نظر من هیچ ابهت یه دختر به غرورش
تمام زندگیه یه دنیای دخترانه غروره
اگه از بین بره دیگه چیزی برات نمیمونه
چون خودم یه بار توی این چاه افتادم درک میکنم که چقد وحشتناکه
خدا رو شکر الان که دیگه همه چی عالیه
من سوالامو کجا بپرسم؟مهمه
قربانی هوس ندیده بد بخت!
Pagination
افزودن دیدگاه جدید