سرشار از ترانه ی یك رود جاری ام سید مجید بنی فاطمه
مولودی جدید حاج سید مجید بنی فاطمه و حاج حنیف طاهری 18 آذر 1400 میلاد حضرت زینب کبری سلام الله علیها حسینیه ریحانة الحسین(س)
متن سرشار از ترانه ی یك رود جاری ام سید مجید بنی فاطمه
سرشار از ترانه ی یك رود جاری ام امروز در نهایت امّیدواری ام احساس میكنم كه به دریا بدل شدم احساس میكنم كه بر این خاك جاری ام یك لحظه شادمانم و یك لحظه غرق اشك لبخند ناگهانی ابر بهاری ام با دست خالی آمده ام محضر شما رحمی كنید بر من و بر این نداری ام دست دلم دخیل پر چادر شماستبانو چه دیدنی است من و بی قراری امیك عمر دوستدار حسین تو بوده امحتماً به این دلیل تو هم دوست داری امفانی ولی به لطف شما جاودانه ایمخدمتگزار بانوی این آستانه ایماز روشنای عرش طلوعی دگر رسیدحوریه ای دوباره به شكل بشر رسیداین بار چندم است كه در باغ اهل بیتطوبای فاطمیِّ علی را ثمر رسیدبانو تو آمدی و به شام سیاه مااز فیض گام های تو نور سحر رسیدامشب خود خدا به علی هدیه میدهدتو آمدی و زینت قلب پدر رسیدتو آمدی كه دور برادر بگردی واینگونه شد مدار فلك را قمر رسیدتو آمدی به خاطر تنهایی حسینیعنی برای كرب و بلا همسفر رسیدما با حسین شور تماشا گرفته ایمامشب میان زینبیون جا گرفته ایم خورشید صبح گاهی بامت حسین بودبعد از دو هفته ماه تمامت حسین بودهر دفعه كه برادرت از راه میرسیداز فرط شور و شوق سلامت حسین بودیک راستای نور وجود تو زینب استنوری كه در مسیر امامت حسین بودساده ترش شد اینكه نوشتیم زینب ودیدیم در حقیقتِ نامت حسین بوددر ذیل خطبه های فصیحت مورخانآورده اند تکه کلامت حسین بوددر خانواده ای كه واژه ی برخاستن علی استاز كودكی، ذكر قیامت حسین بودخواهر اگر توئی و برادر اگر حسیننادیده ام برادر و خواهر در عالمینحتی اگر كه مدح تو را صد كتاب كردكی میشود فضائل تان را حساب كردچشم من آن گلی كه به حسرت شكفته استباید به لطف گام تو گل را گلاب كردحتی بیان نام تو اعجاز میكنداین اسم سیئات مرا هم ثواب كردهر حاجتی كه پیش خداوند برده امگفتم به حق زینب و او مستجاب كردآیینه ی تمام قد حجب فاطمهخورشید را طلوع رخت در نقاب كردای خواهر كریم مدینه فقیر رایك گوشه از كرامتت عالی جناب كردتو آسمان ترینی و بالا تر از تو نیستای خانمی كه هیچكس آقاتر از تو نیستای لحن خطبه های تو شیواتر از همهمضمون جمله های تو گویاتر از همهتعریف داغ در نظرت جور دیگری ستای كربلا به چشم تو زیباتر از همهحتماً تمام واقعه را خوب دیده ایظهری كه بود جای تو بالاتر از همهاما كسی ندید كه نفرین كنی چراای آن كه ربنای تو گیراتر از همهظهری كه سی هزار نفر بود و یك نفرافتاده بود زخمی و تنهاتر از همهظهری كه در هجوم به گودال تیر و تیغپیچیده می شدند و معماتر از همهاین بود كه تنش به چه جرمی كفن نداشتبر روی خاك بود و سری در بدن نداشتشاید که ارث تو پیغمبری نبوددر شام و کوفه روی تو خاکستری نبودپس هاله نور تو آنجا چه کاره بود؟راوی دروغ گفته سرت معجری نبودبانو قسم به خون دهان برادرتبزم شراب جای چنین خواهری نبودبا تو بنای گریه و زاری نداشتماما اگر که مادرتان بستری نبودامروز با نفس زدنش خون نمی گریستدیروز اگر جسارت میخ در نبودجاری شده ست خون دل از دیده ترمآمد دوباره فاطمیه، وای مادرمشاعر:سعید پاشا زاده
بیشتر بشنوید:
افزودن دیدگاه جدید