رفتن به محتوای اصلی

بنده يک خانم 28 ساله هستم و قبلاً ازدواج‌کرده و به علت اعتياد همسرم از آن جدا شده‌ام، مجدداً با آقایی ازدواج‌کرده‌ام و از آن‌یک نوزاد 6 ماهه دارم، ايشان هم ...

تاریخ انتشار:
یک نت -بنده يک خانم 28 ساله هستم و قبلاً ازدواج‌کرده و به علت اعتياد همسرم از آن جدا شده‌ام، مجدداً با آقایی ازدواج‌کرده‌ام و از آن‌یک نوزاد 6 ماهه دار
بنده يک خانم 28 ساله هستم و قبلاً ازدواج‌کرده و به علت اعتياد همسرم از آن جدا شده‌ام، مجدداً با آقایی ازدواج‌کرده‌ام و از آن‌یک نوزاد 6 ماهه دارم، ايشان هم ...

یک نت -بنده يک خانم 28 ساله هستم و قبلاً ازدواج‌کرده و به علت اعتياد همسرم از آن جدا شده‌ام، مجدداً با آقایی ازدواج‌کرده‌ام و از آن‌یک نوزاد 6 ماهه دارم، ايشان هم قبلاً ازدواج‌کرده و طلاق گرفته است، مدتي است فهمیده‌ام که همسرم يک زن ديگر را به منزل می‌آورد و با ايشان رابطه جنسي دارد، با همسرم چندين بار بحث کرده‌ام و کار به‌جایی رسيده است که می‌خواهیم طلاق بگيريم، به من می‌گوید دوست دارم اين کار را انجام دهم، از طرفي تحصيلات ديپلم دارد و شغل آزاد دارد، من الان چی­کار کنم با اين تنوع‌طلبی و کارهاي شوهرم؟

این‌طور که معلوم است در زندگي با مشکلات سختي روبرو شده‌اید و تحت‌فشار رواني قرارگرفته‌اید و داريد به طلاق فکر می‌کنید. از اينکه نامه نوشته‌اید مشخص است به دنبال راهي هستيد تا شايد بتوان اين زندگي را نجات داد.بياييد با هم ابعاد اين مسئله را بررسي کنيم؛خانمي که در زندگي با مسئله رابطه شوهر مواجه می‌شود در ابتدا بسيار شوک زده می‌شود و ازنظر روحي و رواني با بحراني جدي روبرو می‌شود. ولي بعد از فروکش کردن شوک اوليه، بايد هر چه سریع‌تر به حالت تعادل برگردد و بتواند به‌صورت منطقي جواب چند سال مهم را در زندگي خود پيدا کند. اگر اين خانم همچنان در حالت بحران باقي بماند و خودش را در مواجهه با اين مشکل جمع‌وجور نکند ممکن است اقدامات و رفتارهايي از او خانواده‌اش سر بزند که به‌صورت جبران‌ناپذیری به ضرر او تمام شود.بله مشکلي که شما در زندگي با آن مواجه شده‌اید مشکل مهمي است. البته بعضي از خانم‌های ديگر نيز با مشکلي شبيه مشکل شما مواجه بوده‌اند و با ياري خداوند و درايت خودشان توانسته‌اند اين مشکل را از سر راه زندگي خود بردارند.پيشنهاد ما اين است که تا جايي که می‌توانید هر چه زودتر، خود را از زير فشار احساسات منفي خارج کنيد تا بتوانيد ابعاد مسئله را خوب و عاقلانه، بررسي کنيد:1-آيا اين مرد، مسئولیت‌های خود را در قبال من و فرزندش انجام می‌دهد؟ آيا ازنظر اقتصادي من را به‌صورت نسبي تأمين می‌کند؟ (ازنظر مسکن، خوراک، پوشاک) آيا ازنظر عاطفي نسبت به من و فرزندانش محبت نسبي دارد؟ آيا تابه‌حال احترام من را در بين اقوام و فاميل حفظ کرده است؟درصورتی‌که جواب اين سال مثبت باشد، اميدواري بسيار بيشتراست. مردهايي که وارد رابطه فرازناشويي می‌شوند، دودسته‌اند، گاهي به سبب دلسردي از زندگي اول وارد رابطه دوم می‌شوند به‌طوری‌که نسبت به زندگي اصلي خودشان بی‌توجه هستند. ولي گاهي اين ارتباط، صرفاً به‌عنوان‌ یک اشتباه و لغزش مطرح است.2-آيا اين مرد به اين کار عادت دارد؟ آيا با خانم‌های متعددي رابطه دارد يا صرفاً با يک نفر در ارتباط است؟اگر اين مسئله موردي بوده، اميدواري بيشتر است.3-آيا اين مرد از روي لجبازي و مقابله با همسرش، می‌گوید که دوست دارم اين کار را انجام بدهد يا اينکه واقعاً نياز به روابط متنوع‌تر دارد؟احتمال دارد پاي لجبازي در ميان باشد و همسر شما خودش از اين کار پشيمان باشد. در اين صورت لجبازي کردن شما مشکلي را حل نمی‌کند.در اين مورد به اين سؤالات توجه کنيد:-آيا من به‌عنوان یک زن، اقتدار و احترام همسرم را حفظ کرده‌ام؟ معمولاً مردهايي که حس سلطه گري و اقتدارطلبي مردانه آن‌ها از طرف همسرشان تأمين می‌شود، کمتر دچار روابط خارج از چارچوب می‌شوند.4-آیا این مشکل در زمان پیش از بارداری و شیردهی هم روی‌داده یا در این ایام بوده است؟اگر در این ایام بوده است، پس جای امیدواری هست که یک عادت همیشگی نبوده و مثل خیلی از مردهایی که در اثر محدودیت‌هایی که در زمان بارداری و شیردهی ازنظر جنسی از طرف خانمشان متحمل می‌شوند متأسفانه به این کار روی می‌آورند.5-آيا اين مرد در زندگي زناشويي خود خلأهایی احساس می‌کند؟آيا احساس اين خلأها، از روي پرتوقعي و قدرناشناسي اوست و يا اينکه ممکن است در زن او ايرادهايي وجود داشته باشد؟ آيا اگر ايرادي وجود دارد قابل برطرف شدن هست يا نه؟بعضي از انسان‌ها علیرغم بدخلقی‌ها و بدرفتاری‌هایی که دارند، بسيار حق به جانب هستند. بعضي از انسان‌ها براي اصلاح زندگي مشترکشان، توقع دارند، طرف مقابل، خودش را اصلاح کند و معمولاً اين اتفاق از طرف مقابل نمی‌افتد، بنابراين روابط زناشويي روزبه‌روز منفی‌تر می‌شود. آيا شما هم منتظريد که اصلاح از طرف شوهرتان شروع شود؟اگر شما احساس می‌کنید ظرفيت ايجاد تغيير و بهتر شدن را نداريد به نکات زير توجه کنيد.-بهتر شدن ما، براي خودمان است. همه ما در هر شرايطي نياز داريم که بهتر بشويم.-توجه داشته باشيد که طرف صحبت ما شما هستيد، بنابراين ما نمی‌توانيم در مورد همسر شما و اشتباهات او توصیه‌ای داشته باشيم. ما نمی‌توانيم صرفاً او را محکوم کنيم. به‌عبارت‌دیگر اين يک راهنمايي یک‌طرفه براي شماست.-اگر احساس می‌کنید حوصله بهتر شدن را نداريد و در وضعيت سلامت روان خوبي قرار نداريد و بعضي از اين علائم را داريد: نااميدي مفرط، غمگيني شديد، بی‌حوصلگی، لذت نبردن از زندگي، عدم تمايل به ادامه زندگي، مرور فرسايشي خاطرات، افکار مزاحم و غیرقابل‌کنترل، عدم تمرکز در کار و تحصيل، از دست دادن کارايي روزمره شغلي و ارتباطي، بايد بدانيد که ممکن است پاي يک عامل زمینه‌ای آسیب‌زا در سيستم فکري و رواني شما در ميان باشد که بی‌جهت شما را به سمت حالت‌های افسردگي يا وسواس و حساسيت فکري سوق می‌دهد. در این صورت لازم است با مراجعه به يک روانشناس باليني، مورد ارزيابي روان‌شناختی قرار بگيريد و در صورت لزوم براي برون‌رفت از فشار عصبي و رواني و بازگشت به يک زندگي عادي و بانشاط، کمک تخصصي دريافت کنيد. در این صورت به‌احتمال‌زیاد مشکل شما با چند جلسه روان‌درمانی، مرتفع خواهد شد و نسيم خنک آرامش را بر صورت خود احساس خواهيد کرد.گاهي در مسير بهبودي لازم است از بعضي از ترکيبات و يا هورمون‌ها که توسط روان‌پزشک تجويز می‌شود استفاده کرد. بنابراين شايد لازم باشد مدتي به دارودرمانی روي خوش‌نشان دهيد.6-علیرغم احساس بدي که نسبت به اين کارهاي همسرم پیداکرده‌ام، آيا خارج شدن از اين زندگي به نفع من و فرزندم می‌باشد يا نه؟ بعد از خارج شدن از اين زندگي، چه برنامه‌ای دارم؟ آيا خانواده‌ام می‌توانند از من حمايت کنند؟ آيا حمايت می‌کنند؟ آيا می‌توانم نيازهاي اوليه خودم را تأمين کنم. نياز مسکن؟ نياز به پول؟ نیازهای عاطفي؟ نياز جنسي و ...در فرهنگ شهر و قوم و طايفه ما، نگاه به يک زن مطلقه چگونه است؟ چه احساسي نسبت به اين نگاه‌دارم؟ آيا می‌توانم با آن کنار بيايم؟ تحمل اين نگاه چقدر برايم سخت است؟درست است که الآن شما از اين کارهاي همسرتان در رنج و عذاب هستيد ولي اگر بی‌گدار به آب بزنيد و شرايط و امکانات آينده را خوب پیش‌بینی نکنيد، ممکن است شرايط آينده شما به‌مراتب از شرايط فعلي رنج‌آورتر و عذاب‌آورتر بشود.بنابراين حتي اگر جواب تمام اين پنج سال اصلي به نفع ادامه زندگي مشترک نیست، بهتر است شما مدتي در اين زندگي بمانيد و ازنظر اقتصادي و زمینه‌های شغلي، پشت خود را گرم کنيد. توصيه ما به خانم‌هایی که ادامه زندگي را به‌هیچ‌وجه به نفع خود نمی‌دانند، اين است که قبل از ورود به چالش طلاق، آینده‌نگری اقتصادي و شغلي داشته باشند تا قبل از جدا شدن از اين مرد، توانسته باشند، زمینه‌های اقتصادي و شغلي آينده خود را پایه‌ریزی کنند. حتي اين کار ممکن است دو سال يا بيشتر، صبر و تحمل نياز داشته باشد ولي در عوض، ضربه طلاق و بعد از طلاق را به‌شدت کاهش می‌دهد.همچنین تأکید می‌شود که هر تصمیمی بهتر است از طریق مشاوره‌های تخصصی انجام بگیرد و در آن خانم و آقا باهم حضور داشته باشند.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا