بیوگرافی مهدی احمدی
یک نت ـ مهدی احمدی (متولد ۱۶ ماه آذر ۱۳۴۵- تهران) نقاش، بازیگر سینما و تلویزیون است.
وی فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه هنر است. مهدی احمدی نقاشی را از سال ۱۳۶۳ آغاز کرد و نخستین نمایشگاه انفرادی اش در سال ۱۳۷۴ برپا شد؛ و تا کنون در بیش از سی نمایشگاه نقاشی شرکت داشته است.
مهدی احمدی از بازیگرانی است که ابتدا با نقاشی وارد عرصه هنر شد، بعد موسیقی را ادامه داد و در پایان به طرف سینما کشیده شد، ولی هم چنان نقاشی اولویت اولش در زندگی است و آن را با هیچ چیز دیگری تغيير نمی دهد.آغاز فعالیت بازیگری مهدی احمدی
مهدی احمدی سال 1368 با فیلم" در کوچه های عشق" خسرو سینایی وارد سینما گردید، ولی اوج نقطه ورود وی به این عرصه فیلم" عروس آتش" بود." شب های روشن" به کارگردانی فرزاد مؤتمن از سایر فیلم های شاخص اوست. مهدی احمدی در دو سریال نجوا (1397) و بوم و بانو(۱۳۹۹) نیز به ایفای نقش پرداخته است.
ازدواج مهدی احمدی
مهدی احمدی چندسال پیش با پرستو رجایی که ایشان نیز نقاش و نویسنده کتاب است ازدواج کرده است. حاصل این ازدواج آنها یک پسر به نام مشتاق متولد ۳۰ دی ۱۳۹۸ است.بخشی از مصاحبه مهدی احمدی
شما با بازي در فیلم« در کوچه های عشق» خسرو سینایی وارد حرفه بازیگری شدید و شروع این آشنایی از حضور در کلاس های نقاشی فرح اصولی همسر آقای سینایی بود. چه قدر این اتفاق، زندگی و کار هنری شما را تحت تأثیر قرار داد؟
فکر می کنم درصورتی که کار دیگری می کردم یا جور دیگری زندگی می کردم باز هم تأثیراتی می گرفتم. ولی تأثیر سینما در من زیاد بوده. فارغ از فیلم هایی که بازي کردم، آشنا شدن با تعدادی از چهره های سینمایی که آدم های اندیشمند و صاحب نظری هستند طبعا در من تأثیراتی داشته است. به همان نسبت که نقاشی کشیدن، فیلم دیدن یا گوش کردن به موسیقی خوب یا حتی کتاب خواندن ذهن را باز می کند، بازیگری هم برای من چنين تأثیری داشته است. اگرچه تأثیر نقاشی کردن بر بازیگری من بیشتر بوده، به این معنی که به واسطه نقاش بودن، درک و فهم من از بازیگری و سینما بالاتر رفته است. با توجه به تجربیاتی که در زمینه هنرهای مختلف دارید، کدام برایتان از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار است و خودتان را سینماگر می دانید یا نقاش؟
هردوی اینها برای من بسیار اهمیت دارند. سینما خيلي متعلق به فرد نیست و به عوامل و عناصر زیادی وابسته است. درصورتی که کارگردان و فیلمسازی باشد که به کارش ایمان داشته باشم آن سینما برایم از اهمیت بالایی برخوردار است، به دلیل آن که حس می کنم به اندازه نقاشی ماندگار خواهد بود و به همان میزان درآن هنر و خلاقیت به کار گرفته می شود، ولی باز هم سینما یک کار گروهی و جمعی است. ولی نقاشی در ته ذهن من همیشه اهمیت بیشتری داشته است. غالبا نقاشان آدم های درونگرایی هستند و اکثراً نقش هایی که شما بازي کردید هم به همین گونه بوده اند. این درونگرایی شما چقدر متأثر از نقاشی است ؟
تأثير نقاشی هم میتواند باشد، ولی یک بخشی به کاراکتر و شخصیت اصلی خودم باز می گردد. زمانی من بسیار خجالتی و درون گرا بودم و حرف زدن با آدم ها برایم بسیار سخت بود و همه چیز را اغلب در خودم حلاجی می کردم، اکنون هم خيلي برون گرا نیستم، ولی تاحدی این درونگرایی کم تر شده است. احتمالا این درونگرایی شخصی خودم همراه با نقاشی و خلوتی که می طلبد همراه شده است. به دلیل آنکه من اغلب، از 24 ساعت، چیزی حدود 12 ساعت را در آتلیه ام تنها هستم. سکوتی دارم که من را همراه خود می کند و این تاثیر وجود دارد ، ولی این به این معنی نیست که در سینما نقش های ديگر را بازی نکرده باشم. من در سینما نقش های برونگرا هم داشتم.کم کاری تان نسبت به سال های پیش علت خاصی دارد؟
تا زمانی انتخاب نقش برایم معنای خاصی داشت. چون فیلمنامه های ما کمتر دچار بحران به لحاظ مضمون و محتوا بودند و من هم گزینه های بیشتری برای انتخاب داشتم. مورد هایی که به سلیقه شخصی من هم نزدیکتر بودند. ولی باتوجه به وضعیت امروز سینما، محدودیت بیشتری در انتخاب ها وجود دارد. ضمن این که حرفه اصلی من نقاشی است و من حرف هایم را بیشتر از این طریق می زنم. در خلال این سالها هم تلاش کرده ام فیلم هایی که به فضای من نزدیکتر بوده است را انتخاب کنم.
افزودن دیدگاه جدید