میخوام خواستگاری دختری برم که باباش پول حلال در نمیاره
یک نت ـ خانواده عموم کارشون از راه حلال نيست..ولي من ب عموم کاري ندارم زنشو دختراش دختراي بسيار خوب و دينداري هستند خصوصا اوني ک من ميخام برم خاستگاريش.فقط خاستم نظر شما در اين مورد چيه؟
پاسخ:
ملاك هايى كه در انتخاب همسر بايد در نظر گرفته شود دو نوع است:
الف. آنهايى كه ركن و اساس اند و براى يك زندگى سعادتمندانه حتما لازم اند.
ب. آنهايى كه شرط كمال هستند و براى بهتر و كاملتر شدن زندگى اند و بيشتر به سليقه و موقعيت افراد بستگى دارد.
ملاك هاى دسته اول عبارتند از:
1. تدين و دين دار بودن فرد.
زيرا انسانى كه دين ندارد هيچ ندارد. انسان بى دين در حقيقت مرده ى متحرك است. كسى كه پاى بند به دين (كه اصلى ترين مسأله زندگى است) نباشد هيچ تضمينى وجود ندارد كه پاى بند به رعايت حقوق همسر و زندگى مشترك باشد. انسان ديندار هرگز نمى تواند با همسر بى دين كنار بيايد و با هم زندگى سعادتمندانه اى داشته باشند. البته منظور از دينداري و تديّن اين است كه پاي بند كامل به اسلام داشته باشند و اسلام را با جان و دل پذيرفته و در عمل به آن كوشا باشند، نه تدين سطحي و بي ريشه و بي عمل.
پيامبر(ص) فرمود: كسي كه با زني به خاطر ثروتش ازدواج كند، خداوند او را به حال خودش واميگذارد و كسي كه فقط به خاطر زيبايي با زني ازدواج كند، دراو امور ناخوشايند خواهد ديد. كسي كه به خاطر دين و ايمانش با او ازدواج كند، خداوندهمه آن امتيازات را برايش فراهم خواهد كرد. ( البته مشخص است كه مخاطب اين روايات، هم زنان هستند و هم مردان، لذا خطاب به دختراني كه مي خواهند ازدواج كنند، هم مي باشند.)
دين دار بودن به اين است كه داراي صفات ذيل باشد: عفت، حجاب، حيا، نجابت، اخلاق خوب، خوش حرف و خوش زبان بودن، اهل نماز و مناجات، علاقهمند به قرآن و اهل بيت پيامبر(ص)، ترس از خدا داشتن، آبرونگهدار بودن، اسراف كار نبودن و...2. اخلاق نيك داشتن
كه منظور داشتن صفات و خلق و خوهاى پسنديده در نظر عقل و شرع است. در واقع اخلاق و دين دو ملاك و معيار اصل در ازدواج و انتخاب همسر است.
فردي از امام رضا(ع) سؤال كرد: براي دختري خواستگاري آمده كه بد اخلاق است. آيا دخترم را به او بدهم؟ حضرت فرمود: لا تزوّجه ان كان سيئي الخُلق؛ اگر بد اخلاق است، دخترت را به او نده.
نمونه هايي از اخلاق بد: لجاجت و يكدندگي، تكبر نسبت به همسر، بي ادب بودن، بي وفايي، كينه توزي، سوءظن داشتن، سبكي و هرزگي، كم ظرفيتي و بي تابي، با محبت نبودن و بد چشم بودن.
3. شرافت و اصالت خانوادگى
كه منظور نجابت و پاكى خانواده است زيرا ازدواج دختر و پسر تنها پيوند و تركيب دو فرد نيست بلكه پيوند دوخانواده است. نمى توان گفت: مى خواهم با خود اين فرد ازدواج كنم و كارى به خانواده و فاميلش ندارم. زيرا اين فرد شاخه اى است از اين خانواده و از ريشه درخت خانواده تغذيه كرده است. صفات اخلاقي روحى عقل و جسمى آن خانواده را از راه وراثت و محيط و عادات به اين فرد منتقل كرده است. پيامبر اسلام فرمود: اياكم و خضراء الدمن قيل يا رسول الله: و ما خضراء الدمن؟ قال: المرءة الحسناء في منبت السوء؛ از سبزههاي قشنگي كه روي مزبلهها سبز ميشود، پرهيز كنيد. پرسيدند: مقصودتان چيست؟ فرمود: زن زيبايي كه در خانواده پليدي رشد كرده باشد. (پسر نيز همين طور).
4. عقل؛
نور افكنى است كه جاده زندگى را روشن مى كند. بايد زن و شوهر براى ادارة زندگى و تربيت فرزندان از نيروى عقل و فهم مجهز برخوردار باشند و رشد عقلى كافى پيدا كرده باشند همان طور كه ائمه اطهار ما را از ازدواج با افراد احمق و كم عقل نهى فرموده اند.
5. تناسب، همتايى و كفو همديگر بودنكه از حساس ترين نكاتى است كه بايد در انتخاب همسر مورد توجه قرار گيرد. همتايى و تناسب از نظر و جنبه هاى مختلف مثل:
الف. تدين و ميزان پاى بندى به دستورات شرع
ب. همتايى و هماهنگى فرهنگى و فكرى
ج. همتايى اخلاقي و پاى بندى به آداب اخلاقي
د. كفو همديگر بودن از نظر تحصيلات علمى
ه. تناسب در زيبايى
و. تناسب سنى
ز. تناسب مالى و سطح اقتصادى
ملاك ها و معيارها و مسائل ديگرى كه بيشتر مربوط به سليقه و موقعيت افراد دارد، در دسته ى دوم قرار مى گيرد و مى توان از آن صرف نظر كرد، مثل همشهري بودن، چاق يا لاغر بودن، سفيد يا سبزه بودن و ....
افزودن دیدگاه جدید