عامل جدید دعوای زناشویی کشف شد!
یک نت ـ مسیر زندگی است دیگر، بالا و پایین دارد، پستی و بلندی دارد...همه ما دوست داریم که به همسرمان عشق بورزیم و از طرف او هم مورد محبت باشیم، اما چه می شود که بعضی وقت ها ناخود آگاه سرش داد می زنیم و او هم با فریاد پاسخ مان را می دهد و محیط خانه از ابرهای تیره آکنده می شود؟
تفاوت های زن و مرد؟ ونوسی بودن زنان و مریخی بودن مردان؟ خستگی روزانه؟ فشار زندگی؟اگر در مسیر عشق، موانع و دست اندازهای زیادی به وجود آمد، بعضا علت آن تفاوت های زن و مرد است و عدم شناخت ما از مهارت های زندگی. اما درصد زیادی هم از مشکلات ما، ناشی از استرس است. هنگامی که استرس و نگرانی فردی آشکارا کاهش می یابد، استرس رابطه هم کم می شود. اگر روابطمان را براساس شیوه هایی بنا کنیم که زن یا مرد هنگام ورود به خانه استرس نداشته باشند و آرام شود، تفاوت های بین ما به عنوان زن و مرد، هر چه هم که باشد به حداقل می رسد. هنگامی که عامل استرس وجود نداشته باشد، تفاوت های ما در عمل، به منبع اصلی شکوفایی دو طرفه تبدیل می شود.
زنان و مردان زمانی که احساس خوبی دارند، به همسرانشان اعتراضی نمی کنند. مشکلات و توقعات زمانی پیدا می شوند که زن و مرد هر دو استرس داشته باشند. حتی توقعات غیر واقعی ما، اغلب هنگامی پیش می آیند که از همسرمان می خواهیم به ما کمک کند تا استرسمان را کم کنیم.
در این عبارت واقعیتی نهفته است. این مشکل، تنها ناتوانی شریک زندگی ما در برابر استرس نیست، بلکه اغلب تا حدی استرس خود ما هم هست که مشکل ساز می شود. با آموختن شیوه ی مقابله با استرس، آمادگی بیشتری برای کمک به همسرمان پیدا می کنیم. با تلاش برای اینکه دنیا را از زاویه ی دید همسرمان نگاه کنیم، می توانیم از خواسته ها و انتظارات غیرواقعی مان بگذریم و احساس پذیرش، اعتماد و سپاسگزاری پیدا کنیم که اینها تا حد زیادی بخشی از همان چیزی هستند که ما آن را «عشق واقعی» می نامیم.
مثلا زنی که مقدار درآمد شوهرش را با خرج خانه بسنجد، دیگر توقعات آنچنانی نخواهد داشت و از این که همسرش به خوبی و با هنرمندی از عهده ی خرج ها برمیآید، از او سپاسگذار خواهد بود و مردی که یک روز در خانه باشد و مسئولیت های گوناگون همسرش را بپذیرد، از سر و کله زدن با بچه ها تا کارهای تمام نشدنی خانه، دیگر توقع شام و ناهار های مختلف و کدبانوگری در حد مادرش را از همسرش نخواهد داشت و از خانمش سپاسگذار خواهد بود.
زنان و مردان زمانی که احساس خوبی دارند، به همسرانشان اعتراضی نمی کنند. مشکلات و توقعات زمانی پیدا می شوند که زن و مرد هر دو استرس داشته باشند. حتی توقعات غیر واقعی ما، اغلب هنگامی پیش می آیند که از همسرمان می خواهیم به ما کمک کند تا استرسمان را کم کنیم
با ابزار و دیدگاه های تازه ای که درباره ی نیازهای زنان به دست آورده ایم، هر مردی می تواند به همسرش کمک کند بی اینکه استرسش بیشتر شود بر آن غلبه کند. هر مردی می تواند همان حمایت بی غل و غش، عاشقانه و همراه با تعامل را که هر زنی آرزو دارد به زنش بدهد.
زن نیز می تواند روشهایی را برای کاهش استرس شوهرش بیاموزد که به مرد کمک می کند تا از راه کمک به همسرش احساس موفقیت نماید. به طور قطع، هر مردی به حمایت از درون خانواده، ارتباط مثبت و عشق نیاز دارد اما آنچه که برای او و استرسش مهم تر است، احساس موفقیت در کارهایی است که برای همسرش انجام می دهد. چگونه استرس را کاهش دهیم؟احساس موفقیت در رابطه، استرس را شکست می دهد، یافتن شیوه هایی که به مرد این پیام را می دهد که او در این که همسرش به رضایت درونی برسد، موفق بوده است، برای او همانند از خود گذشتگی نیست. زن نباید از نیازهایش بگذرد، فقط برای اینکه از شوهرش چیزی نخواهد. زنان امروزی واقعاً به شوهرانشان و کمکشان نیاز دارند. مشکل این است که زنان همیشه نمی دانند چگونه تقاضای حمایت و کمک کنند تا متناسب با واقعیت های جنسی آنان و همراه با حس قدرشناسی از تلاش هایش باشد. اگر انتظارات زن واقعی باشد و مرد بتواند آن ها را برآورده کند، مرد احساس موفقیت می کند و استرسش از بین می رود با حمایت از مرد به این شیوه، نه زنی نیاز می شود که خودش را قربانی کند و نه نیاز است از باورهای واقعی اش در مورد مرد، آنچنان که «باید» باشد، بگذرد، بلکه تصمیم می گیرد آن طور که واقعاً مردان «هستند» با آن ها برخورد کند. این فرمولی است که برای هر رابطه ای کاربرد دارد. این همان «عشق واقعی» با تمام ویژگی هایش است.
من روزی را به یاد می آورم، تقریباً در سال ششم ازدواجم با همسرم که به او گفتم: « رابطه ما به اندازه ی روزهای اول آشناییمان خوب بود.» پاسخ او همیشه در ذهنم است. او گفت: «از اولش هم بهتر بود. زیرا تو الان خوب و بد مرا می دانی و هنوزم مرا عاشقانه می پرستی! این همان عشق واقعی است.»
آن روز همسرم به من کمک کرد به این نتیجه برسم که عشق فقط انجام کارهای رویایی نیست تا نیازی برآورده شود. بلکه عشق شریک شدن در زندگی به نحوی است که هر دوی ما مشتاق بر آورده کردن خواسته های دیگری به بهترین نحو هستیم. بخشیدن اشتباهات شریک زندگی مان و پذیرش محدودیت هایش می تواند به اندازه ی قدردانی از هدایا و موفقیت های فراوانش برای او ارضاء کننده باشد.منبع: تبیان
افزودن دیدگاه جدید