احکام فردی که در یک کشور دوری مانند کره شمالی به دنیا آمده باشد چیست؟
یک نت ـ این سؤال بارها و بارها به اشکال متفاوت مطرح شده است، با مثالهایی از امریکای شمالی، چین، ژاپن ... و اکنون کره؛ و هر بار نیز پاسخهای مشروح ایفاد شده است.
الف – برخی با خواندن آیههایی چون «فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا»، گمان میکنند که حتماً و یقیناً باید برای هر چند نفری که در یک جا جمع شدهاند، یک نبی الهی آمده باشد! اما اصلاً چنین نیست.
باید دقت شود که اولاً معنای هر «امت»، و حتی هر «قوم»، الا و لابد یک ملیت (دیروزی یا امروزی)، یا اهالی یک عشیره نمیباشد، و ثانیاً معنای رسول (فرستاده)، الزاماً یک نبیای که وحی را اخذ و ابلاغ کند نمیباشد.
ب – مقولههای «نبوت»، «رسالت» و «امامت» و تعریف و شرح وظایف هر کدام متفاوت است، به ویژه «امامت»، که وظیفه هدایت و رهبری مردم بر عهدهی این مقام میباشد. حال ممکن است گاهی هر سه مقام در یک نفر جمع شود، ممکن است جمع نشود.
به آیه ذیل دقت نمایید که چگونه این تفاوتها را تشریح نموده و البته پاسخ سؤال در بارهی هدایت امتها را نیز بیان داشته است:
«وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْلآ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» (الرّعد، 7)
ترجمه: و آنان كه كافر شدهاند مىگويند: «چرا نشانهاى آشكار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» [اى پيامبر،] تو فقط هشداردهندهاى، و براى هر قومى رهبرى است.
ج – پس هیچ الزامی ندارد که حتما و یقیناً برای هر قوم، ملیت و گروهی که در یک جا جمع شده باشند، یک نبی الهی آمده باشد. اما هدایت ضرورت دارد و یقیناً پیوند هیچ قومی با اصل «نبوت» و دعوت نبی منقطع نشده و نمیباشد. خواه نبی در میان آنها باشد، یا رسول فرستادگانی داشته باشد، یا امام، پیشوا و رهبری برای آنها باشد و یا بالاخره به هر شکلی که شده، پیامرسانان و رهبران و هادیانی برای آنها باشند. (وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ).
د – میدانیم که خداوند متعال 124 هزار نبی برگزیده است و قطعاً هر کدام نیز نمایندگان و جانشینانی داشتهاند که به اقصی نقاط اعزام مینمودند، چه در زمان حیاتشان و چه برای بعد از رحلتشان. اما از این تعداد، فقط نام کمتر از 40 نفر در آیات و احادیث آمده است؛ پس مابقی در کجا به دنیا آمده و برای چه قومی مبعوث شده و گسترهی پیام و دعوتشان تا کجا بوده و چه نمایندگان و جانشینانی در میان امتها داشتند و ...، کسی نمیداند.
آخرت آن کرهای، آن چینی، آن ژاپنی ... آن که کلاً محروم بوده:
برخی اصرار دارند تمامی درهای رحمت، آگاهی، رشد و هدایت را [حتی شده در عالَمِ فرض] به روی یک شخص یا یک قومی ببندند، بعد بپرسند: حالا تکلیف اینها در آخرت چه میشود؟! [البته منظور از برخی، فقط اشخاص نیستند، بلکه گاهی ذهن چنین تصوری میکند].
از حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام پرسیدند: شما که میگویید رزق دست خداست، اگر کسی را در یک چهاردیواری که هیچ منفذی ندارد حبس کنند، رزقش از کجا میرسد؟ فرمودند: از همان جایی که مرگش میرسد.
در این بیان سه معنا نهفته است: یکی اشاره به مقدرات عالم دارد؛ یعنی وقتی کسی را چنین حبس کنند، قاعدهی "علت و معلول" و "قضا و قدر" مرگ او را میرساند – و دیگری آن که این دیوارها برای شما غیر قابل نفوذ است و نه برای خداوند قادر؛ و سوم آن که "رزق" بنده، فقط خوردنی و آشامیدنی در این دنیا نمیباشد. پس او همیشه مخلوق و بنده و مرزوق خداست.
1– در مورد آگاهی، رشد و هدایت نیز همینطور است. اگر (در عالَمِ فرض) کسی از هر حیث محبوس شد، میشود «مستضعف» و تکلیف از او ساقط میشود. بیتردید از کسی که عقل ندارد، نمیپرسند: چرا تعقل نکردی؟ از کسی که دست ندارد، نمیپرسند: چرا وضو نگرفتی؟ از کسی که استطاعت ندارد، نمیپرسند: چرا انفاق نکردی و یا حج را به جای نیاوردی و ...؟ خداوند منّان، هیچ کس را بیش از وسعاش مکلف ننموده است (لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا).
2– هدایت فقط بیرونی نیست:
علم، آگاهی و بالتبع هدایت، فقط بیرونی نیست که فرض شود در صورت عدم برخورداری از چنین هدایتی برای شخص یا قومی، تکلیفشان چه میشود؟ بلکه اصل هدایت در دورن است. خداوند متعال به همگان "عقل و فطرت" داده است. پس دست کم آن است که هر کسی به اندازهی عقل و فطرتش، مکلف است و به همان اندازه مورد سؤال واقع میشود.
فرض کنید از فرد بتپرستی که در یک قبیلهای در کره یا چنین یا امریکا به دنیا آمده و زندگی میکند، بپرسند: چرا خدا را بندگی نکردی؟ بگوید: هیچ نبی، رسول و کتاب و هدایتی به من نرسید! بپرسند: پس چرا بت میپرستیدی؟! معلوم میشود که اصل پرستش و بندگی در وجودت نهادینه شده بود – پس چرا عقل را به کار نیانداختی تا دستساز خودت را نپرستی؟! مگر عقل تو، پیامبر درونی تو نبود و به تو نگفت که مصنوع تو، نمیتواند خالق و صانع تو و زمینها و آسمانها باشد؟! یا بپرسند: چرا دروغ گفتی؟ چرا غیبت کردی؟ چرا تهمت زدی؟ چرا سرقت و جنایت کردی؟ بگوید: کسی به من نگفته بود که اشکال دارد؟ بعد به او بگویند: مگر خودت از این امور بدت نمیآمد و مگر دوست نداشتی که کسی در حق تو چنین نکند؟! پس در وجودت نهادینه شده بود و میدانستی:
«وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» (الشّمس، 7 و 8)
ترجمه: و سوگند به نفس (آدمى) و به آن كه او را راست و درست كرد * پس بدكارى و پرهيزكاريش را به وى الهام نمود (و او را بر عمل توانا ساخت).
3– شاهدان:
امروزه در کره شمالی و جنوبی، چین و ژاپن، یا امریکای شمالی و جنوبی، یا اروپا و ...؛ جماعت بسیاری وجود دارند که در عین برخورداری از شرایط برابر با دیگران، مسلمان، مسیحی، یهودی و یا در هر حال "موحد" هستند و به مبدأ و معاد اعتقاد دارند. حال اگر اینان را بیاورند و به بقیه بگویند: اینها مثل شما و در محیط شما و در شرایط شما بودند، پس معلوم میشود که پیام، دعوت، منذر و هادی رسید، اما نخواستید بپذیرید؛ چه دلیل و حجتی اقامه میکنند؟!
اقوام گذشته نیز مستثنی از این قاعده نبودند، چرا که اولین انسان، حضرت آدم ابوالبشر علیهالسلام بود که خودش نبی الهی بود و از آن پس که جمعیت تکثر یافت و اقوام پدید آمدند نیز وحی و نبوت منقطع نگردید و در میان هر قشر و امتی، افراد آگاه، عالم، موحد، مؤمن و دعوت کنندهی دیگران بودند. اینها همه شاهد میشود برای بقیه.
«فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَـؤُلاء شَهِيدًا» (النساء، 41)
ترجمه: پس چگونه است [حالشان] آن گاه كه از هر امّتى گواهى آوريم، و تو را بر آنان گواه آوريم؟
(فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا) را میخوانند، اما (مِن كُلِّ أمَّةٍ بِشَهِيدٍ) را نمیخوانند!
علم، عدل و رحمت:
در هر حال بدانیم که خداوند متعال، خالق علیم و حکیم مخلوقات و بندگان خویش است که به تمامی احوال آنها «علیم، خبیر (با خبر) و بصیر» میباشد. خداوندی که از هر گونه نقص و ضعف و نیستی مبرا و منزه است (سبحان است)، پس ذرهای ظلم به او راه ندارد و عادل است، مضافاً بر این که نسبت به بندگان خود، غفور، عفو و ارحم الراحمین است.
«فَكَيْفَ إِذَا جَمَعْنَاهُمْ لِيَوْمٍ لاَّ رَيْبَ فِيهِ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ» (آلعمران، 25)
ترجمه: پس چگونه خواهد بود [حالشان] آن گاه كه آنان را در روزى كه هيچ شكى در آن نيست گرد آوريم و به هر كس [پاداش] دستاوردش به تمام [و كمال] داده شود و به آنان ستم نرسد؟
منبع : X-shobhe
افزودن دیدگاه جدید