گریه مؤمن
یک نت ـ شبهه: آیا حدیثی یا روایتی دارید دال بر اینکه پیامبر هر سال بخاطر شهادت عمویش حمزه یا مثلا مرگ فرزندانش یا دیگر صحابیها سالانه در همون تاریخ گریه سر بدهند؟
پاسخ: آیا اگر حدیثی باشد، بر ظلمها گریه میکنید و ا گر نباشد گریه نمیکنید؟!
دقت کنید که مشکل اصلی آنها، اصل گریه کردن بر مصیبتها و در عزای ابا عبدالله الحسین علیه السلام است که سبب بقا، حیات و پویایی میگردد. وگرنه آنها را چه میشود که این قدر به گریه و خندهی ما دخالت میکنند؟! و اگر از هیچ راهی نشد، از راه حدیث و روایت وارد میشوند و حتی نسبت به روز و ساعت گریه نیز حساسیت به خرج داده و اظهار نظر میکنند.
الف - مگر روز و ساعت گریه کردن هم باید طبق حدیث باشد؟! حتی اخباریون که از گروههای جاهل و متعصب شیعی بودند نیز تا این حد افراط نمی کردند. شما هر موقع یاد محبوب بیافتید، از شوق لقا و یا سوز فراق گریه میکنید و اگر محبوب، کاذب نباشد، بسیار هم کار خوبی هست و نشان از عاطفهی انسانی دارد.
ب – قلب (وجود) انسان مملو از «حبّ و بغض» است که شاکله هویت و شخصیت او را تشکیل میدهد و سبب اصلی تمامی افعالش میباشد، چنان که وجود حیوان، سراسر مملو از «شهوت و غضب» است و انگیزهی تمامی تحرکاتش میشود.
حال برای این که به چه کسانی «حبّ» و به چه کسانی «بغض» داشته باشیم، آیه و حدیث و روایت فراوانی داریم که به عقل نیز تصدیق میشوند؛ اما این که چه روزی و چه ساعتی یاد محبوب و یا یاد مغبوض بیافتیم که دیگر آیه و حدیث و روایت نمیخواهد.
ج – "انسان"، اهل نسیان و فراموشی است و "ذکر" سبب یادآوری او میشود. بدیهی است که وقتی جوّ عمومی متوجه به یک شادی یا غم عمومی میشود، مثل عاشورا که همه عزادار و سیاه پوش و گریان میشوند، دیدهی ظاهر و باطن و قلب، بیشتر متوجه محبوب میگردد و وقتی به جنایات و ظلمهای رفته بر او مینگرد، گریه میکند.
احادیث و روایات:
*- امام حسین علیه السلام، خود فرمودند: «من کشته اشکم، و هیچ مؤمنی یاد من نمیکند، مگر آن که اشکش جاری میشود» - «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إلا استَعبَر». (شیخ صدوق، الأمالی، ص137)
خب، اگر هیچ حدیث دیگری جز همین نباشد، کافیست. زمان هم ندارد، فرمود: مؤمن که یاد من بیافتد، اشکش جاری میشود (چون مؤمن عقل، قلب، عاطفه و احساس قوی و پاک دارد). پس بدیهی است که این «یاد حسین علیه السلام»، در ایام دهه اول محرم یا شب و روز تاسوعا و عاشورا بیشتر میشود. و آنها که «شهوت و غضب» بر وجودشان حاکم شده است، این «حبّ و بغض» الهی و حقیقی را بر نمیتابند.
*- امام صادق علیه السلام، در زیارت اربعین امام حسین علیه السلام، چنین به ایشان سلام میدهند: «السّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ، السَّلَامُ عَلَى ... وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ ...»؛ پس معلوم است که این "اشک"، چنان آثاری در زنده شدن و رویایی با ظلم دارد که امام حسین علیه السلام برای آن به قتل میرسد. و این همان است که دشمنان را آزار میدهد.
گریههای پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در سوگ عزیزان:
*- پیامبر عظیم الشأن صلوات الله علیه و آله، هر گاه یاد فرزند نواجوانش "ابراهیم علیه السلام" میافتادند، میگریستند، در اخبار نقل شده که برخی با تعجب میپرسیدند: «شما چرا در سوگ فرزند گریه میکنید، مگر پیامبر نیستید؟» و ایشان میفرمودند: «بله پیامبرم، ولی پدر هم هستم».
در منابع اهل سنت، آمده که ایشان هر گاه در سوگ فرزند میگریستند، از سوز دل میفرمودند:
«العَینُ تدمع، و القلب یحزن، و لا نَقول الاّ ما یَرضى ربّنا و انّا بك یا ابراهیم لمحزونون» (سنن ابن داود،ج1،ص58)
ترجمه: «چشم مىگرید و قلب مىسوزد و جز آنچه مورد رضایت خدا است نگوییم. اى ابراهیم! ما در فراق تو در اندوهیم».
*- سیره نویسان نوشتهاند: هنگامی که فرزند ایشان در بستر بیماری به حال احتضار رفت، او را به آغوش کشیده و فرمودند: «اى ابراهیم! كارى از ما ساخته نیست، سپس اشك چشمان آن حضرت را فرا گرفت و فرمود: ـ ما در فراق تو اندوهناكیم، چشم گریان است و قلب سوزان و آنچه خشم خدا را موجب شود بر زبان نرانیم و اگرنبود كه مرگ حق است و وعدهایست صادق و راهى است كه همه باید بروند، اندوه ما بر تو صد چندان از این بود» (السیرة الحلبیه،ج3، ص348)
*- هم چنین در مستندات تاریخی تصریح شده که ایشان بر سر قبر مادرشان [حضرت آمنه علیهاالسلام] گریه میکردند و دیگران را نیز میگریاندند.
*- رسول اكرم صلوات الله علیه و آله، پس از پایان نبرد احد، راهى شهر مدینه شدند، در آن هنگام زنان انصار در سوگ شهداى خویش مىگریستند. پیامبر با شنیدن مویه عزاداران ، از شهادت و غربت عمویش حمزه یاد كرد و فرمود : «وَلكِن حَمزة لا بَواكى لَه» «اما عمویم حمزه، گریه كنندهاى ندارد» - پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در سوگ شهادت ایشان میگریست - پس از اندكى استراحت، صداى ناله زنان انصار را شنیدند كه براى حمزه مىگریستند. (طبقات ابن سعد، ج 3، ص 11)
*- و هم چنین احادیث بسیاری وجود دارد که ایشان، امیرالمؤمنین، فاطمه زهراء و امام حسن علیهم السلام، بارها بر مصیبتی که برای سیدالشهداء علیه السلام پیش خواهد آمد، میگریستند.
دغدغههای اصلی دشمنان:
دقت کنیم که چنان چه ما زیرساختهای فکری، اهداف، برنامهها و رفتارهای دشمنان اسلام، مسلمین، شیعیان، مردم این کشور و ... را رصد میکنیم، آنها نیز همین کار را و چه بسا بیشتر و دقیقتر انجام میدهند.
از این رو، علل بقای اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله، که همان "اسلام ولایی" است را مطالعه میکنند – علل بیداری اسلامی را مطالعه میکنند – انگیزهها و الگوها و عوامل خیزشها و اتحادها را مطالعه میکنند – علل روحیهی ظلمستیزی و مجاهدت را مطالعه میکنند – علل خیزشها و تقویت روحیه شهادت طلبی را مطالعه میکنند – محورهای اصلی گرایشات عقلی و عواطف قلبی را رصد میکنند ... و در مجموع، زنده ماندن یاد کربلا و عاشورا، فرهنگ و مقابله اسلام حسینی (ع)، با اسلام یزیدی را قویترین علت و رساترین پیام و عاشقانهترین اتصال مییابند، و سپس با انواع و اقسام نقدها، مسخرهکردنها، اهانتها، ضد تبلیغها و شبهات به جنگش میآیند.
از این رو، با عزاداری، گریه کردن ... و آن هم به صورت واحد و جهانی و در زمانی واحد، بسیار مخالفند. بزرگترین تظاهرات علیه استکبار، ظلم، کفر و اسلام یزیدی است – بزرگترین حماسه نمایش «تولا و تبرا» حول محور «حبلالله» است.
افزودن دیدگاه جدید