قیام امام حسین (ع) چه تاثیراتی داشته؟
یک نت ـ در این نوشتار بر آنیم تا تأثیر سیاسی قیام امام حسین(علیهالسلام) در جامعه آن روز را بررسی کرده و ببینیم پس از قیام عاشورای حسینی در قرن اوّل چه قیامهایی متأثر از آن گردید و مردم به قیام بر علیه ظلم و ستم پرداختند.
۱. قيام عبد اللّه بن عفيفقيام «عبد اللّه بن عفيف» نخستين قيام در كوفه است كه بلافاصله پس از به شهادت رسیدن امام حسین(علیهالسلام) صورت گرفت، او نخستين كسى بود كه جرقه انقلاب را روشن کرد و پيروزى دروغين پوشالی كه فرزند مرجانه به دست آورده بود را به شكست تبديل نمود.وقتی ابن زیاد پس از عاشورا در مسجد کوفه اینگونه خطبه خواند: «سپاس خداى را كه حق و اهل آن را آشكار ساخت و اميرالمومنین يزيد و حزبش را نصرت بخشيد و دروغگوی فرزند دروغگو، حسين بن على و شيعيانش را كشت».اینجا بود که «عبد اللّه بن عفيف ازدى» بپا خاست، وى نابينا بود و يكى از چشمانش را در جنگ جمل و ديگرى را در صفين، همراه با اميرالمومنين(علیهالسلام) از دست داده بود و پيوسته در مسجد به عبادت مشغول بود؛ او به ابن زياد اعتراض کرده و فرياد زد: «اى پسر مرجانه، دروغگوی فرزند دروغگو، تو هستى و پدر تو و آنكه تو را حكومت داده و پدر او، اى پسر مرجانه، آيا فرزندان پيامبر را مىكشيد و با كلام صدّيقان، سخن مىگوييد؟»ابن زياد با شنيدن اين سخنان كوبنده كه مانند صاعقهاى بر وى فرود مىآمد به شدت عصبانى شد و دستور داد عبد اللّه را دستگير كنند، اما قبيله «ازد» مداخله كردند و عبد اللّه را سالم به منزل رساندند. ولى عبيد اللّه بن زیاد جمعى از سپاهیان خود را فرستاد تا فرزند عفيف را در داخل منزل بازداشت كنند. آنها پس از در هم شكستن مقاومت طايفه «ازد» در خانه را شكستند و پس از مقدارى نبرد آن مرد روشندل و بصير را دستگير كردند و نزد ابن زياد آوردند و در کوفه او را به شهادت رسانیدند.[۱]
۲. قيام مدينهحقيقت آن است كه قيام مدينه، استمرارى براى انقلاب حسینی بوده؛ زيرا یزیدیان حرمت رسول خدا(صلّىاللّهعليهوآله) را با كشتن عترت آن حضرت و اسير كردن فرزندانش، شكسته بود.وقتی كه اسيران اهل بيت(عليهمالسّلام) به مدينه بازگشتند و آنچه از مصيبتهاى عظيم و محنتهاى بزرگ پيش آمده را براى مردم باز گفتند و گرفتارى و اسارتى كه بانوان و شیر زنان كشيده بودند، براى آنان توضيح دادند، دلها بر خاندان عترت پر از درد و اندوه شد. مردم مدينه بر اين باور شدند كه قيام بر ضد يزيد، واجبى شرعى است، پس رسما، بيعت او را شكستند و قيام بر ضد حكومتش را اعلام نمودند. فرستاده يزيد با سربازانش به سوى مدينه حركت كرد و آن را اشغال نمود و شهر را به مدت سه روز براى سربازانش مباح كرد، آنان دست به قتل و غارت زدند و هر آنچه را که خداوند حرام كرده بود، را مرتكب شدند. سپس از مردم آن بيعت گرفت كه آنان بردگان يزيد هستند، هر كس خوددارى نمود، گردن او را زدند، در آن واقعه، مصيبتهايى اتفاق افتاد كه جانها را مىسوزاند، مورخان، صورتهاى هولانگيز و اندوهبارى از آنچه بر مردم مدينه گذشت، بيان كردهاند، اين فاجعه همچون فاجعه كربلا بود و ملتهاى اسلامى را به دستهبندى سياسى براى اقدام بر ضد حكومت اموى و سرنگون نمودن آن، برانگيخت.[۲]
۳. قيام توّابينمردم كوفه از اينكه امام حسین(علیهالسلام) را تنها گذاشته بودند، به شدت پشيمان شدند و از اينكه آن گناه بزرگ را مرتكب شده بودند، به سرزنش يكديگر پرداختند و متفق شدند بر اينكه لازم است با خونخواهى آن حضرت، كفّاره گناهان خود را بپردازند.آنان در منزل «سليمان بن صرد خزاعى» اجتماع کرده و بر آن شدند كه ننگ و گناه از آنان پاك نمىشود مگر با كشتن كسانى كه امام حسين(علیهالسلام) را كشته بودند.آنان در سال ۶۵ هجرى، قيام خود را بر ضد حكومت اموى اعلام نمودند، تعداد آنان حدود چهار هزار نفر بود، رهبر قيام که «سليمان بن صرد» بود، «حكيم بن منقذ كندى» و «وليد بن عصير كنانى» را به سوى كوفه فرستاد و به آنها دستور داد تا در شهر كوفه حركت كنند و شعار «يا لثارات الحسين: به خونخواهى حسين برخيزيد» را ندا دهند.گروههاى توّابين جهت قیام از کوفه حركت نمودند و به «عين الورده» رسيده در آنجا اقامت نمودند. سپاهيان اهل شام به سوى آنان روانه شده و با آنها درگير شدند، نبردى هولناكی صورت گرفت و هر دو سپاه، متحمل تلفات فراوانى شدند، رهبران توّابين، همچون «سليمان بن صرد» ، «مسيب بن نجبه» ، «عبد اللّه بن سعد» و ديگران به شهادت رسيدند. هنگامى كه توّابين ديدند كه ياراى روبهرو شدن با مردم شام را ندارند، ميدان نبرد را ترك كرده، در تاريكى شب، به كوفه بازگشتند، سپاهيان اهل شام نيز به دنبال آنان نرفتند و هر يك به سوى شهر خويش بازگشتند و بدينگونه، نبرد توّابين پايان يافت در حالىكه امويان را پريشان ساخته و سنگينترين تلفات را بر آنان وارد كرده بود.
۴. قيام مختار«مختار»، از مشهورترين شخصيتهاى اسلامی است كه مورخین آن را شناخته و نقش مهمّ ایشان در حوادث سياسى و اجتماعى آن روزگار را بازگو کردهاند. با قیام مختار، ترس و وحشت بر جان آدمكشان جنايتكار و قاتلان امام(علیهالسلام) مستولى شد؛ زيرا آنان يقين داشتند كه قيام مختار براى انتقام گرفتن از آنان بر پا شده است، لذا بعضى از آنان از ترس وى، سر به بيابان نهاده و دیگر خبرى از آنان به دست نيامد. عدهاى ديگر نزد عبد الملك بن مروان گريختند تا آنان را در مقابل حمله و خشم مختار حمايت كند. بعضى از آنان به سوى عبدالله بن زبير گريخته و به سپاه وى پيوسته و همراه وى جنگيده بودند. مختار، دل مجرمان و قاتلان امام را پريشان ساخت.مختار، به اجراى حكم اعدام در مورد قاتلین امام حسین(علیهالسلام) مىكوشيد تا از آنان انتقام گيرد و زمين را از آن پليدان، پاك گرداند، به طورى كه در يك روز، دويست و هشتاد نفر را كشت و كسى از فرماندهان و رهبران آنان موفق به فرار نشد.
وى، جنايتكار خبيث، «عبيد اللّه بن زياد» ، «عمر بن سعد» و پسرش «حفص» را به قتل رساند و «شمر بن ذى الجوشن» را به هلاكت رساند. همچنين، «قيس بن اشعث» ، «حصين بن نمير» ، «شبث بن ربعى» و ديگران را كشت.[۳]
پس از قیام مختار، در قرن دوّم قیامهایی نیز از سوی علویان صورت گرفت که قیام آنها نیز به تأسی از قیام حسینی برای ظلمستیزی و خونخواهی امام حسین(علیهالسلام) انجام شد. از جمله این قیامها میتوان به قیام زید بن علی(علیهالسلام) و فرزندش یحیی بن زید و قیامهای سادات حسنی اشاره نمود.
...................................................................................................................................
جهت مطالعه بیشتر به کتب زیر مراجعه کنید:۱. زندگی امام حسین(ع) ترجمه بحار/ علامه مجلسی؛۲. حماسه حسینی/ شهید مطهری.
پینوشت[۱]. انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۳.[۲]. حياة الإمام الحسين(ع)، القرشي ،ج۳،ص۴۵۰.[۳]. طبرى تاريخ ، ج۵و۶ حوادث سال های ۶۱ الی ۱۰۰هجری؛ تاريخ ابن اثير، ج۴، حوادث سال های ۶۱ الی ۱۰۰هجری.
افزودن دیدگاه جدید