رفتن به محتوای اصلی

بهترین شیوه برای پیدا کردن همسر

تاریخ انتشار:
یک نت ـ دختر۲۷ساله ای هستم که در تمام عمرم موقعیت های ازدواج خوبی داشتم و تحصیلات تکمیلی ام را به اتمام رساندم و البته در موقعیت های ازدواج خوب قرار داشتم و چه آن موارد خوب؛ سایر موارد هم پیش آمد، اما به امید بهتر،
بهترین شیوه برای پیدا کردن همسر

یک نت ـ  دختر۲۷ساله ای هستم که در تمام عمرم موقعیت های ازدواج خوبی داشتم و تحصیلات تکمیلی ام را به اتمام رساندم و البته در موقعیت های ازدواج خوب قرار داشتم و چه آن موارد خوب؛ سایر موارد هم پیش آمد، اما به امید بهتر، از بهترین فرصت هایم باز ماندم. و تمام این موارد گذشته زندگی ام، متاسفانه مغرور و طمع کردم و این طمع باعث شد اینچنین باشم وحالا هم به هر قیمتی هم قصد ازدواج ندارم مگر انکه واقعا معیار هایم را داشته باشد اما از حقیقت نگذرد من معیارهایم در طول سالیان از سطحی گرایانه به رویا و ایده ال گرایانه و سپس واقع گرایانه تغییر کرد و من در جایگاه اجتماعی نسبتا بالایی قرار دارم و در مراکز های اجتماعی و علمی فردی سرشناس هستم. و میدانم نمیتوانم از خاسته ها و اهدافم از زندگی دست بکشم. اما در این میان نبایدهایی هم صورت گرفت اما در هر صورت فعلا یک سالیست واقعا افسوس گذشته و افسردگی شدید دارم انقدر که تابحال به خودکشی هم فکر کردم. هیچ چیز مرا از ته دل خوشحال نکرده و هرچند لبخند میزنم اما هیچ کس نمیداند. ظاهرا مذهبی ام اما احساس میکنم از اعتقاداتم دارم فاصله میگیرم. نمیدانم اگر اینطور برود من هیچ دینی در عمل نخواهم داشت یا اینکه خودم را نابود خواهم کرد مگر انکه خدا فرجی کند.

با عرض سلام و تحیت خدمت شما خواهر محترم

به نوبه خود شرایط شما را درک می کنم اما گمان می کنم با لحاظ موفقیتهایی که به آنها اشاره کردید منطقی نیست که گرفتار یاس و نا امیدی شوید. لازم است برای خود و موفقیتهایتان ارزش بیشتری قائل شوید و البته این بدان معنا نیست که از برخی از معیارهای سختگیرانه برای ازدواج صرفنظر نکنید.لازم است به این نکته توجه داشته باشید که با لحاظ ویژگی کمالگرایی و وسواسی که دارید، اگر در گذشته به همان افرادی که از پاسخ منفی دادن به آنها پشیمانید، پاسخ مثبت می دادید، در زندگی مشترک موفق نمی شدید. پس از تصمیم خود ناراحت نباشید و بدانید در آن مقاطع بهترین تصمیمها را گرفته اید و اگر جز این عمل می کردید الان نیز پشیمان بودید!زندگی در گذشته حاصلی جز افسوس و حسرت ندارد، بنابراین لازم است واقع بینی که به آن اشاره کردید در این موضوع نیز برجسته شود.بجای خودسرزنشگری و نا امیدی راه منطقی این است که سطحی از توقعات غیر ضروری را کنار بگذارید و خود رافردی خاص و متمایز از دیگران ندانید.به خدای بزرگ توکل داشته باشید و با منصرف کردن ذهن خود ازافکار منفی به خاطرات شیرین، مسافرت، ورزش، افزایش تعاملات اجتماعی و.... یاس را از خود دور کنید.از آنجایی که افسردگی شما قابل اغماض نیست ضرورت دارد در اولین فرصت به یک متخصص اعصاب مراجعه بفرمائید و در ادامه نیز با یک روانشناس به صورت حضوری گفتگو کنید.

در پناه خدای متعال موفق باشید

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا