مشاوره امام علی در حمله به ایران
یک نت ـ شبهه: از نظر مسلمانان علی (ع) امام منصوب از جانب خدا و عالم به غیب و پاک و مطهر و معصوم است.
اما همین فرد به عمر و ابوبکر برای حمله به ایران به ادعای خود شیعه مشاوره میدهد، و یاران خود چون سلمان را به همراه او می فرستد.حال یا علی (ع) عالم به غیب نیست و از عواقب این جنگ خبر نداشت (ان همه کشتار و تجاوز به زنان و ... حتی اگر بگوییم نه به ان وسعت اما بالاخره جنایاتی رخ داده)، که پس این قبیل نظریات شیعه در باب علم ائمه و اگاهی از غیب غلو است و یا او هم چون دیگران جنگجویی قدرت طلب است که این جنایات در برابر کشورگشایی و فتوح برایش هیچ است.
پیش از این شنیده ایم که میگویند علی (ع) با جنگ با ایران مخالف بود و برای جلوگیری از خشونت سلمان را همراه کرد و به خلفا مشاوره داد. اما جای پرسش است که خلیفه وقت که به اعتراض و مخالفت علی (ع) با جنگ وقعی ننهاد چه شد که پس به حضور یاران علی (ع) و مشاوره های او گردن نهاد!
اندکی بیندیشیم!!!
پاسخ:
با توجه به گستردگی کمّی فتوحات در سرزمینهای فتح شده، حضور اصحاب علی (ع) که همگی آنها از اصحاب برجسته آن حضرت از جهت تقوا و دانش بهشمار میآمدندو حتی بعضی از آنان هم، مانند حجر بن عدی از قاریان قرآن بودند،
میتوانست از جنبهی به اصطلاح "تغلّبی" فتوحات، (فتح با شمشیر) بکاهدو تا حدّی آن را صبغة "قلبیو ایمانی" (عرضه اسلام از طریقاقناع و هدایت خلق) دهد.
به تعبیر دیگر، چون زعامت جامعه اسلامی در دست غاصبان حق حضرت بودو فتح بلاد به آن کمیّت و کیفیّتی که اگر امیرالمؤمنین «ع» سردمدار مسلمانان بود، صورت نمیگرفت و حضور شخص علی (ع) نیز در فتوحات محذور داشت.
از این رو شرکت اصحاب علی (ع) در نبردهای این دوران و ترویج و تبلیغ احکام دین بهوسیله آنان میتوانست تا اندازهای خلأها و کاستیهای کارهای تبلیغی و فرهنگی فتوحات را جبرانو فتح قلبها تا حدودی فتح با شمشیر را همراهی کند.
چنانکه یکیاز محققان دراین باره مینویسد:در فتوحات اگر برگزیدگان صحابه شرکت نمیجستند برای دین فرجام بدتری داشت و برای مسلمانان ایجاد شرّ بیشتری میکرد؛اما مشارکت این گروه، در بعضی موارد زمینه ای را فراهم ساخت تا بسیاری از غیرعرب ها با تعالیم و آموزههای اسلام آشنا شوند .
عدم پذیرش منصب فرماندهی جنگ توسط امام علی علیه السلام
عثمان مى گفت اگر خلیفه شخصا به نبرد بود ، ممکن است عرب از اسلام برگشته و مرتد شوند و بهتر است فردى متبحر و با تجربه در مسائل جنگى را بدین سمت منصوب نماید.
آنگاه عثمان امام على را پیشنهاد کرد و خلیفه نیز از عثمان خواست تا او را بدین کار راغب نماید، عثمان با على مذاکره کرد ولى حضرت نپذیرفت.(مروج الذهب و معادن الجوهر، مسعودى، مصر، مطبعة البیهة المصریه [1346 ق] ج 2، ص 318 و 319.)
افزودن دیدگاه جدید