آیا مختار انتقام کامل از قاتلان شهدای کربلا را گرفت؟
یک نت ـ عقايد شيعه و روايات رسيده امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بعد از ظهور هم از قاتلان و ظالمين در حق اهل بيت (عليهم السلام) انتقام خواهد گرفت و هم از کساني که در زمان ظهور در قيد حيات بوده و به جنايت و ظلم دشمنان اهل بيت (عليهم السلام) راضي هستند، توضيح اينکه:در منابع اعتقادي شيعه ، چنين آمده است كه: پس از ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) عده اي از خالص ترين مؤمنان و پليدترين كافران به دنيا «بازگشت» مي نمايند. چنين بازگشتي را «رَجعت» مي نامند و صرفاً شاملِ همان افرادي است كه ايمان يا كُفرشان در بالاترين درجه باشد و اگر شخصي به اين ميزان نرسيده باشد، در زُمرة «رَجعت يافتگان» نخواهد بود. [1]در ضمن جاي ترديد نيست كه ستمگران به اهل بيت ـ عليهم السلام ـ ، مصداق كُفر و شرك اند؛ تا جائي كه در احاديث آمده است:«هر كس در كفر دشمنان و ستمگران به ما اهل بيت شك كند، كافر است»![2]با در كنار هم قرار دادنِ اين پيام و روايت پيشين، نتيجه مي گيريم اين افراد ـ حتماً ـ به دنيا بازگشت كرده و به دست يداللهيِ حضرت مهدي ـ عليه السلام ـ به گوشه اي از جزايِ دنياييِ بَرخي اعمال خود مواجه مي شوند.همچنين خداوند از افرادي كه به شهادت امام حسين(عليه السلام)رضايت دارند، به وسيله امام مهدی (عليه السلام) انتقام ميگيرد. ما در زيارت امام حسين (عليه السلام) هم به قاتلان نفرين ميكنيم و هم به كساني كه هر چند در جنگ شركت نداشتند، ولي اين عمل را پسنديده و پذيرفتند.در روايتي از امام رضا (عليه السلام) نقل شده كه راوي ميگويد: "از امام در رابطه با كلام امام صادق (عليه السلام) پرسيدم كه ميفرمايد: قائم(عجل الله تعالي فرجه الشريف) فرزندان قاتلان امام حسين(عليه السلام) را ميكشد، اين كلام با آيه "وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى" چگونه معنا ميشود؟ فرمود: اينها راضي به فعل پدران بوده و به آن افتخار ميكنند، و كسي كه راضي به فعلي باشد مانند كسي است كه انجام داده است. (3)شايد بتوان گفت آنچه حقيقت فعلي آدمي را شكل ميدهد، همان نيات و افكار او است كه باعث تحرك انسان در مسير حالات دروني ميشود.
در توضيح اين روايت بايد گفت:طبق روايات رسيده از ائمه معصومين(عليهم السلام)کساني که به عملکرد شخص يا گروهي راضي و خشنود باشند با آنها در آن کار شريک مي باشند.
امام صادق (عليه السلام) : به خدا سوگند قائم ما آل محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) همه دودمان و نسل کشندگان حضرت حسين (عليه السلام) را ميکشد چون به عمل پدرانشان راضي هستند. (4)يعني چون ذريه آنها مي شنوند کردار ناشايسته پدران خود را و راضي به آن عمل ميگردند، به اين جهت استحقاق عقوبت پيدا ميکنند.
پس از پيروزي که خداوند در جنگ جمل نصيب حضرت علي (عليه السلام) فرمود ، يکي از ياران آن جناب گفت : دوست داشتم برادر من فُلان با ما ، در اين کارزار حاضر بود تا مي ديد چگونه خداوند شما را بر دشمنانت پيروزي عطا نمود.
حضرت فرمود آيا ميل و محبت برادر تو با ما است؟ گفت آري ، فرمود او هم در اين جنگ با ما بوده. و ( از دوستداران ما حتي ) کسانيکه در صلب مردها و رحم زنها ، هستند ( مانند آنستکه ) در سپاهيان ما به همراهي ما حاضر بوده اند ، زود است که روزگار ايشانرا مانند خونيکه از بيني انسان ناگهان بيرون آيد به وجود آورده ظاهر گرداند ، و به سبب ( خدمات و ترويج ) ايشان ايمان قوت گيرد (و دشمنان ما، در دست آنان مغلوب شوند). (5)
علاوه بر اين:در حکم الهي مجازات گناهکاران به يکبار و دوبار نيست بلکه بسته به باطن عمل و وسعت گناه و زشتي عملي است که بدان مرتکب شده اند، چنانکه ممکن است گناهان و ظلم و فسق فردي موجب عذاب جاوداني وي شود. چنانکه محاسبه پاداش هم به حسب ظاهر عمل نيست بلکه باطن و روح عمل است که صاحب آن را مستحق بهشت ابدي مي سازد يعني پاداش مادام و دمادم.
انتقامي که مختار از قاتلان امام حسين (عليه السلام) گرفت، بعنوان انتقام اوليه براي پاک کردن جامعه اسلامي از لوث وجود کثيف و ناپاک افرادي از جريان ظلمه همچون شمر و عمرسعد و … و اين غير از انتقام حضرت وليعصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در جريان ظهور و انتقام و قهر الهي است.
نگاهي به جناياتي که دشمنان در ماجراي کربلا مرتکب شده اند،اين واقعيت را بيان خواهد کرد که انتقامي که مختار از آنها گرفت در مقابل آنهمه ظلم و جنايت بسيار ناچيز بوده است. بعضي از اشقياي کربلا جرمشان کشتن يک نفر نبود بلکه در خون بسياري از شهدا شريک جرم بودند. مثلا مختار از جنايات حرمله مي پرسد و او به جنايات مختلفش اعتراف مي کند که هر کدام نياز به قصاص دارد.----------------------------پي نوشتها:[1] . انما يرجع الي الدنيا قيام القائم ـ عليه السلام ـ من محض الأيمان محضا او محض الكفر محضا. فاما من يَسوي هذين فلا رجوع لهم الي يوم الحساب. بحارالانوار، ج 6، ص 254، ب 8، ح 87؛ بحارالانوار، ج 53، ص 138.[2] . بحار، ج 27، ص 62؛ وسايل الشيعه، ج 28، ص 345؛ اعتقادات شيخ صدوق(ره) 80ـ79.[3]. تفسير برهان، ج4، ص559، ذيل آيهي 33 اسراء.[4]. ثواب الاعمال عقاب الاعمال صفحه 485.[5]. ترجمه و شرح نهج البلاغه فيض الاسلام صفحه 63.
منبع : انجمن گفتگوی دینی
افزودن دیدگاه جدید