نحوه شهادت حضرت علي اصغر(ع) چگونه بوده است؟
یک نت ـ در مورد چگونگي شهادت علي اصغر( عليه السلام ) دو قول مطرح است که مشهورتر اين است که: وَلَمّا رَأي الحُسين عليه السلام مَصارِعَ فَتَيانِهُ وَاَحَبَّته عَزَمَ علي لِقاءِ الْقَوم بِمُهجَته و نادي هَل مِن ذابٍّ يَذُبُّ عَن حرم رسول الله صلي الله عليه وآله، هَل مِن مُوحِّد يَخافُ الله فينا، هَل مِن مُغيثٍ يُغيثُنا يَرجُو الله بِاِ غاثَتِنا هَل مِن مُعين يَرجوا ما عِندِ الله في اعانَتِنا ، فَارْتَفعت اَصوات النِّساء بِالعَويل فَتَقَدَّم اِلي بابِ الْخَيمه و قال لِزينَبَ ناوِليني وَلَديَ الصَّغيرَ حَتّي اُوَدِّعه فَأخَذَه واَو ما اِلَيه لِيُقَبِّله فَرَماهُ حَرمَلهُ بنُ الکاهِلِ الاَسَدي لَعنَه الله تعالي بِسَهم فَوقع في نَحرِه فَذَبَحَهُ، فَقال لِزِيْنَب خُذيهِ ثُمَّ تَلَقّي الدَّمَ بِکَفَّيه فَلما اِمْتَلأتا رَمي بِالدَّمِ نَحْوَ السَّماءِ ثُم قالَ هَوَّن علي ما نَزَلَ بي اَنَّهُ بِعَين الله.
با به شهادت رسيدن جوانان بني هاشم و ياران حضرت حسين (عليه السلام)، امام خود، با تمام وجود براي رزم با دشمن، به سويشان رفت در حاليکه بانگ مي زد: آيا مدافعي هست که از حرم رسول خدا صلي الله عليه وآله دفاع كند؟ آيا موحدي هست که به خاطر ما از خدا بترسد؟ آيا فرياد رسي هست که با اميد به خدا به فرياد ما برسد؟ آيا ياوري هست که با اميد به آنچه در نزد خداست به ياري ما بشتابد؟ در اين هنگام از ميان بانوان در خيمه شيوني بر خاست پس امام عليه السلام به کنار خيمه رفته وخطاب به زينب سلام الله عليها فرمود کودکم را بياور تا با او خدا حافظي کنم.حضرت کودک را گرفت تا ببوسد در اين زمان حرمله بن کاهل اسدي لعنه الله عليه به سوي او تير انداخت؛ تير به گلويش نشست وآن را بريد پس حضرت ( عليه السلام ) به زينب (سلام الله عليها ) فرمود او را بگير. سپس خون را در هردودست جمع کرده و به سوي آسمان پاشيد وفرمود:آنچه بر من وارد آمد برايم آسان است، چون در محضر خدا است.
بنابراين طبق اين نقل اصلاً امام حسين ( عليه السلام ) علي اصغر را به ميدان نبردند. اما بنابر اينکه بگوييم آن حضرت ( عليه السلام) علي اصغر(عليه السلام) را به مقابل لشکر دشمنان برده باشد:
ما شيعيان با توجه به اينكه قائل به عصمت ائمه اطهار (عليهم السلام) هستيم لذا قائليم تمام حركات و سكنات آنها از روي حكمت و مصلحت بوده است «فعل امام ـ عليه السلام ـ براي همه حجت است»[1] و نمي توان بر آن ايراد گرفت. امّا در جواب به اين سؤال بايد گفت: هدف امام حسين (عليه السلام)، شناساندن ماهيت پليد حكومت اموي به مردم بود. و هدف دشمن، شدت عمل و سخت گيري هرچه بيشتر، بر امام (عليه السلام)، و همراهان امام بود.
اگر خواسته باشيم با كمي تفصيل جواب بدهيم بايد بگوئيم:
اولاً اگر اين ايراد بر امام ـ عليه السلام ـ وارد باشد (كه حضرت با احتمال به اينكه علي اصغر ـ عليه السلام ـ كشته مي شود، نمي بايست او را به ميدان ببرد) بايد گفت: پس حضرت اصلاً نمي بايست دست به قيام بزند! چون به طور يقين مي دانست كه اگر قيام كند به شهادت مي رسد.[2]
ثانياً بايد بر پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) هم ايراد گرفت كه: حضرت با اينكه مي دانست در جنگهايي كه صورت مي گيرد تعدادي از اصحابش كشته مي شوند باز هم اصحابش را به جنگ با كفار مي برده است. البته بايد توجه داشت كه اين كشته شدنها در راه خدا و به خاطر حفظ اسلام و رونق بخشيدن به اسلام بوده است و هلاكت نبوده است «اگر كسي كشته شدن در راه خدا را القاء نفس در هلاكت بداند بايد اغلب غزوات پيامبر(صلي الله عليه و آله و سلم) را به همين حساب بگذارد... و اين به اجماع مسلمين صحيح نيست.»[3]
اساساً هدف امام حسين (عليه السلام)، از قيام اين بود كه فساد و انحراف حكومت بني اميه را به همه ثابت كند و مردم را از اين جهل و ظلمتي كه دچارش شده بودند نجات دهد لذا در زيارت آن حضرت در عيد فطر و قربان مي خوانيم «و بذل مهجته فيك حتي استنقذ عبادك من الجهاله و حيرة الضلاله»[4] امام ( عليه السلام ) جانش را در راه تو فدا كرد تا بندگانت را ازجهالت و گمراهي نجات دهد.
---------------------------------------پي نوشتها:[1] . ابراهيم آيتي، بررسي تاريخ عاشورا، چاپ هشتم، تهران، نشر صدوق، 1372، ص 27.[2] . دراين رابطه مراجعه شود به كتاب «شهيد آگاه» لطف الله صافي، چاپ سوم، مشهد، مؤسسه نشر و تبليغ، 1366.[3] . ابراهيم آيتي، پيشين، ص 37.[4] . شيخ عباس قمي، مفاتيح الجنان، زيارت مخصوصه امام حسين ـ عليه السلام ـ در عيد فطر و قربان، ص 775.
منبع : انجمن گفتگوی دینی
افزودن دیدگاه جدید