رفتن به محتوای اصلی

چرا امام حسين (عليه السلام) حج خود را رها کرد ؟

تاریخ انتشار:
یک نت ـ از برخي عبارات امام حسين (عليه السلام) چنين بر می آيد که امام ماندن بيشتر در مکه را مساوی با بروز خطر جانی براي خود می دانست، چنان که در جواب ابن عباس مي فرمايد کشته شدن در مکاني ديگر براي من دوست داشتني تر از کشته شدن در مکه است
چرا امام حسين (عليه السلام) حج خود را رها کرد ؟

یک نت ـ نکته قابل توجه در رابطه با سوال از اينکه چرا امام حسين(عليه السلام) حج خود را نيمه تمام رها کرده بودند،سوال اشتباهي است، چرا که اصلاً امام حسين (عليه السلام) حجي را شروع نکرده بودند تا آن را نيمه تمام رها کرده باشند.از لحاظ فقهي شروع و ورود به حج از روز نهم ماه ذي حجه است که حاجيان بعد از محرم شدن به عرفات رفته و با وقوف در عرفات اعمال حج شروع مي شود.از آنجايي که خروج امام(عليه السلام) از مکه در روز هشتم ذي حجه امري مسلم است،پس آن حضرت اصلاً حج را شروع نکرده بودند تا آن را نيمه کاره رها کرده باشند.

حال آنچه که از لحاظ تاريخي مورد سوال قرار مي گيرد؛اين است که چه ضرورتي داشت که آن حضرت بدون انجام اعمال حج،مکه را ترک کرده و به سوي کوفه حرکت کردند،چرا مدتي ديگر در مکه نماندند تا هم حج را بجا آورده و هم از اجتماع عظيم مردم در صحراي عرفات مني براي بيدار سازي مردم استفاده کنند؟!

در پاسخ به اين سوال مهم دلايلي براي خروج ناگهاني امام حسين (عليه السلام) از مکه بيان شده است:

1) احتمال خطر جاني:از برخي عبارات امام حسين (عليه السلام) چنين بر می آيد که امام ماندن بيشتر در مکه را مساوی با بروز خطر جانی براي خود می دانست، چنان که در جواب ابن عباس مي فرمايد کشته شدن در مکاني ديگر براي من دوست داشتني تر از کشته شدن در مکه است. (1)

در بعضي از متون به صراحت سخن از اين مطلب به ميان آمده که يزيد عده اي را همراه با سلاح هاي فراوان براي ترور امام عليه السلام در مکه فرستاده بود. (2)

همچنين به برادرشان محمد حنفيه به صراحت از قصد ترور يزيد در محدوده حرم امن الهي نسبت به خود سخن گفته اند. (3)

طبق برخي نقل ها يزيد عمرو بن سعيد بن عاص را با لشکري عظيم امير حج کرد و از او خواست که امام حسين(عليه السلام) را دستگير نمايد و اگر نتوانست،او را به قتل برساند و سي نفر از شياطين بني اميه را در ميان حاجيان قرار داد و آنان را مأمور کرد که به هرشکل ممکن، امام حسين(عليه السلام) را به قتل برسانند. وقتي امام حسين(عليه السلام) از اين توطئه آنان آگاه شد، از احرام حج خارج گرديد و آن را عمره مفرده قرار داد. (4)

2) شکسته نشدن حرمت حرم:در ادامه برخي از عبارات پيش گفته، تذکر اين نکته از سوي امام حسين عليه السلام وجود داشت که نمي خواهد حرمت حرم امن الهي با ريختن خون او در آن شکسته شود(5)، گر چه در اين ميان گناه بزرگ از آن قاتلان و جنايتکاران اموي باشد.

آن حضرت اين مطلب را در برخورد با عبدالله بن زبير و به گونه تعريض آميز نسبت به او که بعد ها در مکه موضع گرفته و لشکريان يزيد حرمت حرم را خواهد شکست به صراحت بيان مي دارد. ايشان در جواب ابن زبير مي فرمايد: پدرم علي عليه السلام براي من نقل کرد که در مکه قوچي است که به وسيله آن حرمت حرم شهر شکسته مي شود و من دوست ندارم که مصداق آن قوچ باشم. (6)

3. اظهار نارضايتي شديد از حکومت يزيدبا توجه به اهميت حج، و شخصيت امام حسين (عليه السلام) و بهره‌مندي ايشان از پايگاه‌ وسيع اجتماعي، حرکت امام از اين که غير منتظره و برخلاف معمول بود، باعث جلب توجه همگان شد. براي همين پرسش پديد آمد که چرا در حالي که همگان خود را آماده مي‌کردند به عرفات و منا روند و اعمال حج را به جا آورند، فرزند پيامبر و بهترين راهنماي حاجيان و شايسته‌ترين افراد براي انجام مناسک حج، مکه را ترک مي‌کند؟! همو که عاشق و دلباخته معشوق، عبادت و راز و نياز با خداست. امام بيش از هر فردي ديگري دوست دارد در سرزمين عرفات همراه حاجيان به دعا و مناجات با خدا بپردازد و روز عيد قربان اعمال مني را انجام دهد اما چرا اين سرزمين دوست داشتني را ترک مي‌کند؟! حتماً به عنوان اعتراض به حکومت يزيد اين حرکت صورت گرفته، يا حکومت براي امام مشکلي درست کرده که فرزند فاطمه نتوانسته است در حرم امن الهي، مناسک حج را به جا آورد! حرکت امام، بزرگ‌ترين گام تبليغاتي و فرهنگي در اعتراض به حکومت ستم‌پيشه و فاسد يزيد به شمار مي‌آمد.--------------------پي نوشتها:1. ابن کثير، البدايه و النهايه، ج 8، ص 159.2. سيد بن طاووس، لهوف، ص 82.3. طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج5، ص394؛ ابن‏اثير، الکامل في التاريخ، ج2، ص547. سيد ابن‌طاووس، اَلْمَلْهُوف علي قَتْلَي الطُّفُوف، ص128.4. بحار الانوار، ج45، ص98.5. كما اينكه به برادرشان محمد حنفيه فرمودند : «اي برادر مي‏ترسم که يزيد بن‌معاويه مرا در حرم غافلگير کند و من کسي باشم که احترام حرم با کشتن او از بين مي‏رود» ر.ك: طبري، تاريخ الامم و الملوک، پيشين؛ ابن‏اثير، الکامل في التاريخ، پيشين؛ سيد ابن‌طاووس، اَلْمَلْهُوف علي قَتْلَي الطُّفُوف، پيشين.6. ابن اثير، الکامل في التاريخ، پيشين، ص546.

منبع : انجمن گفتگوی دینی

 

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا