به احسان علیخانی, حمله نکنید!
یک نت ـ به احسان علیخانی, مجری برنامه ماه عسل حمله نکنید!
نظراتی درباره برنامه ماه عسل
در پی حاشیههای پیشآمده برای 2 قسمت از برنامه «ماه عسل»، علیاصغر پورمحمدی (معاون سیما) در نامهای به شبکه 3 تذکر داد و خواستار توبیخ عوامل انتخاب میهمانهای این دو برنامه شد. در متن نامه پورمحمدی به مدیر شبکه 3 که عنوان «توبیخ ماه عسل، تذکر به شبکه 3» در بالای آن درج شده، آمده است: «جناب آقای سیدغلامرضا میرحسینی، مدیر محترم شبکه 3 سیما! برنامه ماهعسل از برنامههای معنوی، تاثیرگذار و پرمخاطب رسانه ملی در ماه مبارک رمضان محسوب میشود که دستاندرکاران آن توانستهاند با تلاش چندساله اوقات خوبی را برای مردم عزیز ایران بهخصوص روزهداران مومن فراهم کنند اما امسال به رغم جدیت جنابعالی و گروه برنامهساز برای افزایش کیفیت و محتوای این برنامه و توجه ویژه به انتخاب بهتر سوژهها و میهمانان مناسب که نسبت به سالهای گذشته از جذابیت و تاثیر بیشتری برخوردارند، متاسفانه 2 برنامه و 2 انتخاب غلط در ماهعسل امسال از شیرینی و شهد این زحمات کاسته و موضوعات و مفاهیمی مطرح شده است که نه در ماهعسل که در هیچیک از برنامههای دیگر سیما نیز جایی ندارند.
از آنجا که تکرار اینگونه اشتباهها قابلاغماض نیست، با تذکر به جنابعالی، لازم است ضمن توبیخ عوامل آن انتخاب غلط، به نظارت موثر بر تصحیح، ارتقا و ادامه مسیر خوشسابقه این برنامه اهتمام کنید.» این خبری بود که 11 تیرماه روی خط خبرگزاریها رفت؛ خبری درباره توبیخ یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون در ماه رمضان، «ماه عسل» که حتی اگر بیننده آن نبوده باشید، حتما اسم آن را شنیدهاید، اسمی که گره محکمی خورده به نام مجری این برنامه، احسان علیخانی، کسی که جدا از محتوای این برنامه، خودش یکی از دلایل پربیننده بودن و پر سر و صدا بودن این برنامه است.
او که چند سالی است این برنامه را روی آنتن دارد، بین دو قطب موافقان و دوستداران سرسخت و مخالفان و منتقدان آتشین در حال بالا و پایین شدن است؛ موضوعی که چندان تازه نیست و چند سالی است با شروع این برنامه آتش آن داغتر هم میشود. آتشی که از نقدها و ایرادها و شوخیهای کوچک مثل حالت و ادا و اطوارهای مجری و طرز لباس پوشیدنش در فضای مجازی و رسانهای شروع میشود تا به نقدهای جدی درباره محتوای برنامه و میهمانها میرسد.
اما یک جستجوی کوچک در شبکههای اجتماعی کافی است تا متوجه شوید چیزی که امسال این روال معمول – شما بخوانید این جنگ معمول 3-2 ساله- را کمی بهم ریخته و شدت و حدت بیشتری به آن داده، برنامه پرمخاطب دیگری است به نام «خندوانه» با اجرای رامبد جوان؛ برنامهای که آن هم با سیل موافقان و مخالفانش روی آنتن شبکه نسیم رفته است، برنامهای طنز که پیامهای فرهنگی و اجتماعی و سیاسی خود را در قالب طنز ارائه میکند، البته با اجرای رامبد جوان، مجریای که به دلیل طنازیها و پیشینه خود موافقانی داشت که حتی اگر برنامه او را ندیده بودند، آن را تحسین میکردند اما در این میان، قیاس نابجایی در شبکههای اجتماعی دستبه دست گشت و حتی به برخی از رسانههای گروهی هم تسری پیدا کرد که اگر خندوانه از خنده مردم پول درمیآورد، ماه عسل از گریه مردم ارتزاق میکند؛ اتهامی که در کنار شایعه دروغین دستمزد آنچنانی مجری ماه عسل، اشک او را در یکی از اجراهای زندهاش در گفتوگو با یکی از مجروحان جنگ تحمیلی درآورد.
ما ضمن پرداختن به داستانی که گوشهای از آن را خواندید، نگاهی دارد به فضای نقد در دنیای مجازی و رسانهای که بیشتر از آنکه نقد باشد، حالت فحاشی به خود گرفته و نه تنها در تلویزیون، که در سینما و تئاتر و دیگر عرصهها و رسانه هم راه ویرانگری خود را باز کرده و همچنین ضمن گفت و گو با کارشناسان مختلف در حوزههای جامعهشناسی و روانشناسی، به تاثیر و دامنه این برخوردها هم نگاهی انداخته ایم.
«ماه عسل»؛ دیروز، امروز، فردا
سارا جمالآبادی
من بیننده پر و پا قرص برنامه «ماه عسل» نبودم و نیستم. احسان علیخانی هم مجری مطلوب من نیست، نبوده و شاید هم هیچوقت نخواهد شد. این را هم میدانم که برای شروع گزارش کار درستی نیست که دست روی نبض دلت بگذاری و از من شخصیات شروع کنی به حرف زدن. بهتر است از یک جای دیگر شروع کنی که سنگینتر باشد، بهتر باشد و کلمههای قلنبه و سلنبهتری در آن بگنجد اما اینبار میخواهم دقیقا خلاف همه چیزهایی که میدانم، عمل میکنم.
میخواهم از خود شخصی و احساس شخصیام شروع کنم به نوشتن گزارش چون تقریبا 2 سالی است به نوعی با انواع برخوردها با این برنامه مواجه میشوم. خندهام میگیرد، متاسف میشوم، خوشم میآید از جوابها، تعجب میکنم از شاخ و شانه کشیدنها و خیلی وقتها به این نتیجه رسیدهام که خیلی از ما به دنبال موجی به راه میافتیم و همرنگ جماعت میشویم؛ خوب یا بدش بماند اما فقط به این دلیل که در اولین قدم زحمت نگاه کردن و در دومین قدم زحمت فکر کردن به خودمان ندهیم. این موضوع شاید در نگاه اول ربطی به برنامه «ماه عسل» نداشته باشد اما حتما در مرور بعدی ربط پیدا میکند؛ مروری که بد نیست شما هم همراه آن شوید، همراه کسی که این برنامه را دوست نداشت، برنامهای که فقط از کنارش گذشته بود و شاید به نوع رفتار گاهی مواقع بیرون از حالت طبیعی مجری آن نگاهی انداخته بود و به حرفها و مطالب دیگری که در برنامه رد و بدل میشد، اهمیتی نداده بود.
تو دهنی بدون دلیل
دوستی در صفحه مجازیاش نوشته: «من اگر روزی احسان علیخانی را ببینم، دوست دارم آنچنان توی دهانش بزنم که دندانهایش بریزد!» کسی زیر پست او نوشته: «دوباره چه کار کرده؟» او هم دقیقا این جواب را داده: «هیچی، فقط این حس را دارم.» شاید رد و بدل شدن این دیالوگ بین 2 فرد عادی خیلی مهم نباشد اما این نوع برخورد مشت نمونه خرواری از رفتار و عکسالعملهای بیدلیل ماست که میتواند نسبت به هر موضوع و شخصی صورت بگیرد؛ عکسالعملهایی که برای آنها دلیلی نداریم. اتفاقی که برای خود من و شاید شما هم افتاده باشد. ما بدون اینکه دلیلی قانعکننده برای رد و تایید کسی داشته باشیم، ناخوداگاه همراه و همرنگ جماعت میشویم و با بهدست آوردن کوچکترین دلیلها، ابراز تنفر و خشم میکنیم!
برخورد زننده با کودک
علیخانی از مجریهایی بوده که همیشه در چشم بوده است. چرا؟ شاید به دلیل نوع رفتار و گفتاری که پیشه میکرده و با همه جوانی و تازهواردی و کارش غرور و اعتماد به نفسی بزرگ شده دارد که گروهی از مخاطبان شاید با آن احساس راحتی نکنند. پریدن وسط حرف دیگران، قطع کردن جملههای افراد و شاید شوخیهایی که زمان و موقعیت مناسبی نداشتند، برخلاف کلیت محتوایی که برنامهاش داشت، خیلیها را از پای برنامه «ماه عسل» بلند میکرد و دیگر اجازه نمیداد پای برنامه بنشینند، اما یک حقیقت هم وجود داشت؛ اینکه برنامه او در میان تلویزیونی که دچار ریزش مخاطب بود، مخاطبان بسیاری داشته و دارد. مخاطب بسیار هم یعنی اختلاف سلیقه و بلد شدن خوبیها و بیشتر از همه نقاط ضعفی که حتما این برنامه داشته و دارد. نقطه ضعفهایی مانند دعوت کردن زوجی که یک کودک بیسرپرست را به فرزندخواندگی قبول کرده اما او را پس از سالها از دست داده بودند و در برنامه به آنها پسربچهای «هدیه» شد، به شکل و روشی که هیچ مددکار و کارشناس و حتی بینندهای - که خود من یکی از آنها بودم- آن را تایید نمیکرد. این کار باعث اعتراض بسیاری از مدافعان حقوق کودک شد که این برنامه را به «برخورد زننده و رفتار ضدانسانی با کودکان» متهم کردند و تذکر دادند که «کودکان اشیایی نیستند که دست به دست بچرخند.» اما داستان این زوج چه بود؟ برنامه «ماه عسل» در ماه رمضان سال ???? از آنها و فرزندخواندهشان دعوت میکند تا در یکی از قسمتهایش حاضر شوند. حضور در این برنامه باعث شهرت آنها میشود اما میلاد مدتی بعد فوت میکند. مسئولان «ماه عسل» هم در ماه رمضان 2 سال بعد (????) از پدرخوانده و مادرخوانده میلاد دوباره دعوت میکنند تا به برنامه بیایند و در اواخر برنامه، مجری، کودک حدودا 10 ساله دیگری به نام «شاهین» را صدا میکند، او را در آغوش میکشد و رو به پدرخوانده و مادرخوانده «میلاد» میگوید: «ما میخواهیم به شما یک هدیه بدهیم.»
معصومه ابتکار هم که آن زمان عضو شورای شهر تهران بود، در یادداشتی پرسید: «آیا تنها وظیفه دستاندرکاران سیما پرکردن کنداکتورهاست؟ پس مسئولیت حفظ کرامت انسانها در هر دو سوی دوربین بر عهده کیست؟» مریم نوابینژاد، یکی از کارشناسان و عضو گروه سوژهیاب این برنامه در پاسخ به این پرسش نوشت: «مادر میلاد با تمام عشقی که به میلاد داشت، آرزو میکرد بچه دیگری هم داشته باشد و برای واگذاری «شاهین» به پدرخوانده و مادرخوانده «میلاد»، «کار کارشناسی وسیعی» انجام شده بود...»
این یکی از برنامههای پرسر و صدا و جنجالی «ماه عسل» طی سالهای اخیر بود؛ البته در میان برنامههای دیگری که خیلی خوب سوژهیابی، اجرا و جمعبندی میشدند. این چیزی است که نمیشود از آن گذشت. درست است که در یک برنامه خلاف کرامت انسانی رفتار شد اما برنامهای هم ساخته شد که برای اولینبار از کودکان خیابانی تصویری ورای فیلمهای آبکیای نشان داد که قبلا نشان داده شده بود و دنیای سخت آنها را کنار معصومیتشان به خوبی به تصویر نمیکشید. در آن برنامه، رضای کوچک وقتی علیخانی از او پرسید بزرگترین آرزویت چیه؟ خیلی ساده جوابی تکاندهنده داد و گفت: «هیچی! وقت نکردم به آرزوهام فکر کنم! من فقط کار کردم!» سوال و جوابی که به اندازه ساعتها مقاله نوشتن و گزارش تهیه کردن کار خودش را کرد و به ما که در مصرفگرایی خود غرق هستیم-کاری به گوش شنوا و دیده بینای مسئولان ندارم- این تلنگر را زد که در همین گوشه شهر بچههایی زندگی میکنند که اصلا آرزو ندارند؛ نه برای اینکه نمیدانند آرزو چیست، که کمرشان زیر بار مسئولیتی که به آنها ربطی ندارد، خم شده.
اتهام: اشک!
«ماه عسل» بیدلیل برنامه پرمخاطبی نشده و نبوده. حتما در میان برنامههای «ماه عسل» برنامههای خوبی ساخته شده که مخاطب را جذب کرده. مثل برنامهای با حضور سولماز و احسان، زوج جوانی که هنوز عکسها و خبرهایشان در دنیای مجازی هست. زوجی که هنوز تصویر عشقشان در ذهن ما که عشق که هیچ، دیگر در دوستیهای سادهمان هم ماندهایم، ثبت شده. دختر و پسر جوانی که در دوران قبل رفتن به خانه خودشان دچار سانحهای سخت میشوند. سانحه تصادفی که دختر را از گردن به پایین معلول میکند. دختر از پسر میخواهد که بگذارد و برود، همه هم از او میخواهند اما او نمیرود و دست نوازشگر و حمایتش کار را به جایی میکشاند که سولماز نهایت زندگیای را که میتوانست، پیدا میکند و در برنامه «ماه عسل» به ما یادآوری میکند که در این شهر هستند کسانی که خلاف جریان گردابی که گیرش افتادهایم، حرکت میکنند. شاید قابل شمارش نباشد چشمهایی که با این برنامه خیس شد. اما همین خیس شدن چشمها هم که نشان صیقل یافتن روح بود، در بعضی موارد یکی از موارد ضعف برنامه شمرده شد، گاهی به غلط، گاهی به درست. خیلیها احسان علیخانی را متهم به درآوردن اشک مردم کردند؛ اشکی که او خود اجرایش میکرد و میگفتند ساختگی است و علیخانی در سال 92 در مراسم نقد و بررسی برنامه «ماه عسل» که در فرهنگسرای رسانه برگزار شد، درباره آن گفت: «آدمهای زیادی دیدهام که با دیدن یک صحنه غمانگیز گریه میکنند. این آدمها قلبهایی شفاف دارند ولی من نگران آدمهایی هستم که از کنار این غمها ساده میگذرند، آنها باید در خود بازنگری کنند.» احسان علیخانی درباره سابقه کاری خود و علت ساخت این برنامه هم گفته بود: «باید صادقانه بگویم که طرح و ایده «ماه عسل» از سال 86 شروع شد و قرار بر این بود که برنامه را من برای شبکه 3 تهیه و اجرا کنم. قبلتر از آن، کار مستند در مورد زندگی مردم عادی انجام داده بودم و دوست داشتم در این برنامه به جای پرداختن به ستارهها، سراغ خود مردم بروم.» محمدحسین لطیفی، کارگردان موفق هم که در این برنامه حاضر بود، در صحبتهایی کوتاه درباره «ماه عسل» گفت: «از احسان علیخانی کار پراحساس انتظار میرفت که همین هم شد. نیاز واقعی جامعه ما این است که کسی آیینهگی مردم را بروز دهد و خودشان را به خودشان نشان دهد. من اینجا آمدهام که بگویم مردم تشنه اینگونه برنامهها هستند و باید این کار ادامه یابد.»
میدانم اینجا سیرک نیست
انتقادها و تشویقهای برنامه در کنار هم ادامه داشته و دارد. انتقادهایی که بعضی از آنها میتوانست آدم را به خنده بیندازد اما علیخانی به آنها اشاره میکرد، جوابشان را میداد و در برخی موارد عذر میخواست. مثلا دو سال پیش در یکی از شبهای ماه عسل، شلواری قرمز پوشیده بود که این اتفاق باعث بروز واکنشهایی در رسانههای رسمی و شبکههای مجازی شد. همین واکنشها باعث شد این مجری تلویزیونی در ابتدای برنامه روز جمعه «ماه عسل» توضیحاتی درباره این موضوع بدهد: «من بعد از سالها اجرا در تلویزیون طبعا با قواعد این حوزه آشنایی کامل دارم اما «شلواری که من پوشیده بودم در اصل بادمجانی رنگ بود، اما در جریان پخش تلویزیونی رنگها پررنگتر میشوند و این اتفاقها میافتد. من میدانم اینجا سیرک نیست و باید شأن و شئوناتش حفظ شود، اما با وجود اینکه بیتقصیر بودم، بابت این اتفاق عذرخواهی میکنم.»
اتهام: درآمد!
احسان علیخانی هر سال در «ماه عسل» چشمهایی خیس و اشکی داشت اما امسال انگار وضعیت به شکل دیگر و البته سختتری بود. او به خاطر دو برنامه که یکی از آنها دعوت از یک زوج بود که پسر بهدلیل رسیدن به دختر خودکشی کرده بود و دیگری دعوت از پوزر عروس بود، مورد توبیخ و تذکر معاون سیما قرار گرفت. علیخانی اما به این دو مورد هم جواب داد و گفت: «ما تا به حال حدود ??? مهمان در برنامه داشتهایم و امکان دارد در این میان اشتباه هم کرده باشیم.» اما امسال مساله دیگری هم مطرح شد و آن دستمزد او برای این برنامه بود که اشک او را که جنس دیگری داشت، هویدا کرد و بغضش را شکست. مدتی بود در شبکههای اجتماعی از دستمزد یک میلیارد و 200 میلیونی او حرف زده میشد و این موضوع آنقدر ادامه پیدا کرد که با نیشتر توبیخ هم گویا سر درددل احسان را باز کرد و در پاسخ به مهمانان خود كه چند جانباز جنگ تحمیلی بودند، اعلام كرد كه بهدلیل موج سنگینی كه در شبكههای اجتماعی در خصوص این برنامه و احسان علیخانی راه افتاده، قصد پاسخ و توضیح در این خصوص را نداشته اما بهدلیل خواست میهمانان برنامه، توضیحاتی میدهد. علیخانی گفت: «دستمزد من برای كل ماه رمضان و برنامه «ماه عسل» 45 میلیون تومان است كه این مبلغ برای یك سال تلاشم برای آماده کردن و تهیه سوژه و بررسی و فیلمبرداری برای ماراتن یك ماهه رمضان است و اعضای تهیه برنامه در طول یكسال درگیر پیشتولید و ساخت این مجموعه هستند.» او درباره هزینه لباس و كت و شلوارهایش هم که بارها درباره قیمت و مارک آنها حرف زده شده بود، گفت همه را با بودجه خودش تهیه میکند. علیخانی با انتقاد تلویحی از موج گسترده شایعات و موج سواری برخی در خصوص دستمزد و درآمد حامیان مالی برنامهاش هم گفت: «درآمد ناشی از حامیان مالی برنامه و آگهیها مستقیم به خزانه دولت و حساب صدا و سیما واریز می شود و «ماه عسل» هیچ عایدی از این محل ندارد.»
باید دید، جور دیگرش بماند
بازگردیم به خط اول، به همان دیالوگ ساده دنیای مجازی به همان تودهنی بیدلیل، بازگردیم به همان خط اول و بپذیریم حتما اشکالی در ساخت برنامه ماه عسل، در اجرای برنامه، در ادبیات مجری و در اعتماد کردن به برنامههای تلویزیون هم وجود دارد، اما با همه اینها حتما موارد مثبت فراوانی هم هست که نمیتوان بیدلیل از آنها گذشت و فقط پایی پراند و رفت. بازگردیم به خط اول و جدا از داستان احسان علیخانی و خیلی از کسان دیگر، به این فکر کنیم که در فضایی زندگی میکنیم که پرخاشگری جای نقد، ناسزا جای کلمههای درست و حسادت جای تلاش را گرفته. فضایی که حتما مسئولان و کسانی که در دید جامعه هستند، در ساخت آن بیتقصیر و تاثیر نبودهاند و اگر ما به اصلاح این ساختار فکر میکنیم، بهتر است شروع کنیم از خودمان که بیشترین مسئولیت را در قبالش داریم.
حرف اول
کاه را کوه نکنیم
دکتر محمدرضا خدایی
روانپزشک
عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
کار خوب، کاری است که نتایج خوبی از آن به دست آید. البته خوب بودن کار به این معنا نیست که حتما هزینه و زحمت زیادی بابت آن صرف شده باشد. ممکن است برای کاری زحمت زیادی کشیده باشد ولی در نهایت خروجی خوبی دیده نشود. بهنظر میرسد برنامه «ماهعسل» در چند سال اخیر جزو کارهای خوب شناخته شده و خیلی هم مورد توجه قرار گرفته اما آگاهی و بینش و دقت مردم نیز افزایش یافته و توقعها بالا رفته است و به همین دلیل، خیلی زودتر از قبل، نقصها و کاستیها را تشخیص میدهند. به عبارتی، انتظارها زیاد شده و همه به دنبال کارهای بهتر و فاخرتر هستند ولی در این میان ممکن است گاهی مشکلاتی نیز در تولید یک برنامه ایجاد شود. طبیعی است که یکی- دو نقص در یک برنامه خوب، چیزی از ارزشهای آن کم نمیکند. باران نیز نعمت الهی است و نبودش باعث خشکسالی و زیان به اکوسیستم، اما آن هم با همه خوبیهایش گاهی سیلاب و ویرانی به دنبال دارد. حتی در این مواقع نیز دید انسانها نسبت به الهی بودن باران تغییر نمیکند. با یک اشکال کوچک نباید کارهای خوب را مخدوش کرد و به ابتذال کشید. به جای اینکه با ذرهبین به دنبال اشکالها بگردیم، واقعبینانه باید خوبیها و عیبها را در نظر بگیریم و برای عیوب درصدد اصلاح برآییم. با انتقادهای دلسوزانه و دادن راهکارهای مناسب است که میتوان شرایط را بهبود بخشید. اگر حرف و حدیثها مربوط به رقابت کاری است، باید سالم رقابت کنیم و به جای کوبیدن رقیب، تلاش کنیم در جایی که حضور داریم ریشه بدوانیم و پایههای کاری خود را با شایستگی محکم کنیم. به جای اینکه انرژی خود را صرف تخریب یکدیگر کنیم، همان انرژی را باید برای ارتقای کاری خودمان به کار گیریم و به آن جهت درستی بدهیم. در جوامع پیشرفته، انسانها با شادی دیگران شاد و با غم دیگران غمگین میشوند ولی در مقام عمل گاهی ما این موضوع را فراموش میکنیم. کاش رسانهها بیشتر به این مقوله بپردازند و آموزههای دینی را درباره رقابت سالم، احترام، انصاف و گذشت بازگو کنند.
شیرینی ماه عسل را با حرفهای نسنجیدهمان تلخ نکنیم
آداب انتقاد
دکتر محمد مهدی لبیبی
جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی تهران مرکز
چند سالی است که برنامه دیدنی ماه عسل در ماه مبارک رمضان و قبل از افطار پخش میشود و توانسته با نظر افکندن به آلام اجتماعی و موضوعاتی خاص مخاطبان زیادی را با هر سلیقهای پای تلویزیونها بنشاند و اتفاقا همدلیای که کشور ما واقعا نیازمند آن است، در بین عدهای از مردم ایجاد کند اما امسال این برنامه فوقالعاده پرحاشیه شده و انتقادهای غیرکارشناسانه و توهینآمیزی در شبکهها و رسانههای مجازی به به آن شده است و به سودجویان و فرصتطلبان این مجال را داده تا با شدت و حدت تمام به بمباران شخصیتی دستاندرکاران آن بپردازند.
کارشناسان ارتباطات در تحلیل هر برنامه رادیویی یا تلویزیونی چند نکته مهم را درنظر میگیرند؛ مورد اول، جذابیت برنامه است. برنامه باید جذاب باشد و بیننده یا شنونده را چند دقیقهای به خود جذب کند. مورد بعدی زمان برنامه است. زمان برنامه باید طوری باشد تا بیشتر اقشار جامعه وقت داشته باشند پای آن بنشینند. دیدگاه دیگر مربوط به تهیهکنندگان یا کارشناسان برنامه است که وظیفه سنگین تهیه و تنظیم برنامه به عهده آنها گذاشته شده است. تهیهکنندگان تلویزیونی هم به نورپردازی، صدابرداری، چهرهآرایی و... میپردازند. بهنظر میرسد به این 3 نکته مهم و کلیدی، کاملا در برنامه تلویزیونی ماه عسل توجه شده است. شکی نیست که این برنامه مخاطبان زیادی را به خود جلب کرده است، اما مشکل از همین جا آغاز میشود. همه برنامههایی که مخاطب انبوه دارند، زیر ذرهبین هستند و انتظارها را بهشدت بالا میبرند و با یکی دو اشکال، حاشیههای زیادی برایشان درست میشود. شاید برنامههای زیادی با اشکالهای بارز وجود داشته باشند ولی چون زیاد مطرح نیستند، اصلا نقد نمیشوند و انعکاسی هم در جامعه پیدا نمیکنند.
خطا سرشت رسانه است
گرچه یک برنامه تلویزیونی با این قدرت باید خیلی محتاط عمل کند ولی همه افرادی که در رسانه هستند، میدانند که خطا جزئی از سرشت رسانه است و لاجرم اتفاق میافتد. مهمتر اینکه خطاها عبرتآموزند و راهنما برای پیشبرد هرچه بهتر برنامه. نقدهای بیجا اما ممکن است باعث سستی و تعلل در کار شود و برنامهای تا این اندازه آموزنده و معنوی را متوقف کند. پس قبل از هرگونه نقدی به این چند نکته مهم توجه کنیم.
کلینگر باشیم، نه جزئینگر
اگر در یک برنامه 30 قسمتی فقط چند دقیقه یا بخشی از برنامه باب میل ما نبود، همه خوبیهای برنامه را فدای آن چند لحظه کوتاه نکنیم. خطای انسانی همیشه وجود دارد. فرض کنید یک استاد دانشگاه که استاد نمونهای هم هست، به دلیلی مثلا مشکلات جسمانی یا روانی یک جلسه نتواند بهخوبی تدریس کند، یک جلسه اشکال در تدریس نباید باعث زیر سوال بردن او شود.
منصف باشیم
انصاف را رعایت کنیم. وقتی بدیها را میبینیم، به خوبیها هم توجه کنیم. هر دو را روی دوکفه ترازو قرار دهیم و ببینیم کدام یک سنگینتر است. دیدگاه منصفانه را هنگام قضاوت افراد رعایت کنیم. همه انسانها بد مطلق یا خوب مطلق نیستند. هنگامی که بدی از کسی دیدیم، یکباره خط بطلان روی او نکشیم و به محاسن و قابلیتهایش نیز فکر کنیم. رعایت انصاف در آموزههای دینی ما نیز آموزش داده شده و حتی پیامبر اکرم(ص) نیز در مورد افرادی که دشمنی شدیدی با او داشتهاند، منصف بودهاند.
تحلیل منطقی داشته باشیم
همیشه شایعاتی در سطح جامعه گسترش پیدا میکند ولی چون همگان قدرت تحلیل منطقی ندارند، جمعوجور کردن این نوع شایعات زمان و نیروی زیادی لازم دارد. باید دید منبع خبر کجاست و چه کسی در اینباره صحبت کرده و اصلا صحت و سقم موضوع چیست؟
در یک تحقیق دانشگاهی، تعدادی از محققان نام ساختگی درنظر گرفتند و به مردم گفتند که این برنامه درحال پخش است. نظرتان درباره آن چیست؟ جالب است بدانید که این برنامه تلویزیونی اصلا وجود خارجی نداشت ولی بیش از 60 درصد مردم گفتند برنامه بسیار خوبی است و حتی خواستند زمان آن بیشتر شود. این موضوع نشان داد که انسانها تحتتاثیر عواطف و احساسات هستند و خیلیها بدون اطلاع از موضوع و تحلیل منطقی اظهارنظر میکنند و اصلا نمیدانند چه میگویند. یعنی بدون دانش، بدون تحلیل منطقی و بدون اشراف به موضوع نظر میدهند. انسانها باید صبور باشند و کمی تامل کنند و بعد به اظهارنظر بپردازند. نبود تحلیل منطقی یکی از مشکلات بزرگ جامعه ماست درحالی که آموزش در غرب طوری است که مردم بهراحتی نظر نمیدهند مگر اینکه با دقت موضوع مورد بحث را دنبال کرده باشند. در مقابل تحلیل منطقی، تحلیل احساسی وجود دارد که این نیز در جامعه ما زیاد است. خیلی زود دچار احساسات میشویم و با احساس تصمیم میگیریم و عمل میکنیم.
با شایعهپراکنها همصدا نشویم
با آمدن شبکههای مجازی، سرعت شیوع شایعه چند برابر شده است. متنی یا عکسی در شبکه به اشتراک گذاشته میشود و به سرعت گسترش مییابد. اتفاقا نویسندههای متن معمولا انسانهای قهاری در نوشتن هستند و کارشان را خوب میدانند و بلدند که از کدام در وارد شوند تا احساسات را تحریک کنند. مشکل بزرگ دیگر این است که خوانندگان متنها اغلب اوقات فقط یکی دو خط آن را میخوانند یا اصلا هم نمیخوانند و بدون آنکه بدانند موضوع از چه قرار است، با نویسنده همصدا میشوند و موضوعی که چندان هم بد نیست، به یک فاجعه تبدیل میکنند، فاجعهای که دیگر نمیتوان برای آن راهحلی پیدا کرد. درحالی که همیشه و در بدترین وضعیتها میتوان راهحلی برای هر موضوع یافت.
زحمات سازندگان را نادیده نگیریم
با حمله به برنامه ماه عسل جامعهنگری، انصاف و تحلیل را زیر پا گذاشتهایم و چند سال زحمت مجریان برنامه و حتی صدا و سیما را نادیده گرفتهایم. این برنامه از سالهای قبل هم موفق بوده و امسال تلاش کسانی که پشت صحنه کار میکنند، خیلی مشهودتر است. برای دکور برنامه زحمت زیادی کشیده شده است. سوژهها ناب و جذاب هستند. زمان برنامه هم عالی تعیین شده، نزدیک افطار و وقتی که فضا روحانی است.
اعتراض به غم
درباره غمگین بودن برنامه اعتراض شده است اما واقعا نمیتوان برای فرد روزهدار برنامهای خیلی شاد و مفرح در نظر گرفت. در آخرین ساعات روزهداری فرد دچار ضعف قوای بدنی است و بیشتر دوست دارد آرام باشد و دعا کند. شادی و گریه 2 حالت درونی در انسانهاست و هر دو در زندگی لازماند. گاهی افراد به موسیقی یا برنامهای نیاز دارند تا همراه با آن اشک بریزند و ممکن است بعد از گریه کردن احساس خوبی پیدا کنند. البته من معتقدم فضای برنامه ماه عسل غمگین نیست و این برنامه ماهرانه قصد دارد در این زمان روحانی وجدان انسانها را بیدار کند. در قرآن هرجا کلمه صلوات میآید، پشت آن زکات ذکر میشود. یعنی اگر نماز میخوانی، به کار عملی هم نیاز داری. این برنامه از این نظریه استفاده میکند و با نشان دادن انسانهای محتاج، به توانمندان تلنگری میزند تا به کمک همنوع خود بشتابند. مخاطب برنامه میلیونی است و اگر فقط درچند درصد از بینندگان شوک اخلاقی ایجاد شود، کافی است که مسیر زندگی فرد عوض شود. جامعه ما دچار فقر همدلی است و ما به همدلی نیاز داریم. خیلی از مشکلاتی که منتظریم تا به دست دولت حل شود، بهراحتی به دست مردم حل خواهد شد.
نقد حق ماست، نه تخریب شخصیت
به مجری برنامه حمله نکنیم. او فشار زیادی را تحمل میکند. خودمان را یک لحظه جای او بگذاریم، اگر قرار باشد هر روز درباره زندگی شخصیمان حرفی بشنویم یا توهینی به خانوادهمان شود، شاید خیلی زود کل برنامه و درآمد آن را ببخشیم و صحنه را ترک کنیم درحالی که مجری ماه عسل این استرس را قبول کرده است. نقد حق ماست ولی زیر سوال بردن مجموعهای به این عظمت درست نیست. بزرگنمایی نکنیم و به شایعات دامن نزنیم. اگر به نوشتههایی که در شبکههای اجتماعی رد و بدل میشود نگاهی اجمالی بیندازیم متوجه میشویم نقدی وجود ندارد بلکه سراسر توهین و استفاده از الفاظ زشت است. اگر دوست داریم اخلاق را در جامعه گسترش دهیم، مراقب باشیم چون این نوشتهها نهایت بیاخلاقی هستند. بردن آبروی یک فرد بیاخلاقی است و گناه بزرگی محسوب میشود.
حرف آخر
خطاهای کوچک، بازتابهای بزرگ
دکتر حامد محمدیکنگرانی
روانپزشک، عضو کمیتههای رواندرمانی و رسانه انجمن روانپزشکان ایران
درست چند روز قبل از شروع ماه رمضان به جلسهای با حضور عوامل «ماه عسل» دعوت شدم. در این جلسه یکی از استادان جامعهشناسی، یک مددکار اجتماعی و 3-2 نفر از اصحاب رسانه حضور داشتند و من هم به عنوان کارشناس خانواده و روانپزشک حضور داشتم تا به این برنامه کمک کنیم تغییرات مثبتی داشته باشد.
یکی از نکاتی که در این زمینه مطرح شد، مساله جذابیت بود و اینکه اگر سوژهها، معمولی و فقط برای آموزش انتخاب شوند، از جذابیت برنامه کم میشود و وقتی سوژهها بسیار جذاب باشند، بار غافلگیری و جذابیت بیشتر و بار آموزشی کمتر میشود. به همین دلیل نظرم این بود که «ماه عسل» رویه همیشگی خود را ادامه دهد چون نمیتوان یکیدو ماه مانده تا شروع ماه رمضان، تغییر زیادی در برنامه ایجاد کرد و تاکید داشتم که به دلیل نفوذ زیادی که برنامه در میان مردم دارد، باید دستاندرکاران آن بسیار مراقب باشند چیزی را به اشتباه به مردم القا نکنند و آدرس اشتباه ندهند اما متاسفانه در یکی از همان برنامههای اول «ماه عسل» امسال با دعوت از میهمانی که برای اثبات عشق و رسیدن به معشوقش روشی نادرست و غیرمنطقی در پیش گرفته بود، اشتباهها و انتقادها شروع شد.
درست است که عیب و ایرادهای کوچک در تمام برنامهها وجود دارد ولی ایرادهایی که باعث شروع موجی از اعتراض و انتقاد به برنامه ماه عسل شد، چندان کوچک نبود. با این حال، علت این همه انتقاد و هتاکی و فحاشی و جوکسازی درباره برنامهای که قرار است بعد معنوی پررنگی داشته باشد را نمیفهمم. معمولا اطراف ستارهها دو گروه افراد وجود دارد؛ موافقان یا مخالفان، یعنی عدهای آنها را تقدیس و عدهای تکفیرشان میکنند و احسان علیخانی در حال حاضر یک ستاره تلویزیونی است و بدترین راه تخریب یک ستاره هم بد تعریف کردن از او است. این بلایی است که بر سر این مجری جوان هم آمده؛ آنقدر از او تعریف شده که دیگر کمتر برای بهتر شدن قدم برمیدارد و همانقدر که از منتقدان بیرحم و غیرمنطقیاش صدمه میبیند، از طرفداران متعصبش هم در حال ضربه خوردن است. احسان علیخانی یک انسان است با نقاط ضعف و قوت و برنامهای را روی آنتن میبرد که حالا دیگر تا حدودی تکراری شده و زیر ذرهبین نگاه میلیونها نفر قرار دارد که ظاهرا بسیاری از آنها به دنبال اشکالهای آن میگردند و بعضی نیز شاید به دنبال تخریب او هستند. اینها را نه تنها خود علیخانی، که بیشتر افراد میدانند. از طرفی، یک ستاره تلویزیونی در کشور ما که صدا و سیمایش دولتی است و اجازه نمیدهد چهرهها از حدی فراتر روند، باید به شدت مراقب کردار و گفتارش باشد و خوب بداند که چه میکند. برای این کار باید یک تیم قوی با او همکاری و همراهی داشته باشند. به نظرم ضعف امسال برنامه «ماه عسل»، در قیاس با «ماه عسل»های گذشته، از همان تیتراژ پایانیاش پیداست. من معتقدم برنامهای با این برد و نفوذ باید یک گروه قوی برای اداره امور و به ویژه سوژهیابی داشته باشد. شاید یکی از مشکلات امسال برنامه این باشد که علیخانی قدر جایگاه خود را به عنوان یک ستاره ندانسته و باوجود میزان نفوذی که دارد، به دنبال تشکیل یک اتاق فکر قوی و منسجم نبوده تا بتواند جایگاهش را حفظ کند یا ارتقا دهد. جلسهای هم که من در آن شرکت داشتم، فقط یک بار برگزار شد و گویا تاثیر آن آنقدر نبود که بتواند از بروز مشکلات و اشتباههای بعدی پیشگیری کند. من معتقدم که اگر گروهی مانند گروه برنامه نود میتوانستند از ماه عسل پشتیابی کنند، امسال این بهانهها به دست منتقدان بیرحمی که از هیچ اقدامی برای تخریب این برنامه و مجری فروگذار نکردهاند، نمیافتاد. از سوی دیگر، طرفداران این برنامه و این مجری نیز به شدت نکتههای مثبت را بزرگنمایی میکنند. شاید به همین دلیل هم باشد که احسان علیخانی در ابتدای هر برنامه درباره قسمتهای قبلی توضیح میدهد و انتهای برنامه، درباره آنچه در همان قسمت اتفاق افتاده است. این توضیحها یعنی اینکه او میداند زیر ذرهبین است اما علت اینکه تلاشی برای رفع اشکالهای کارش نمیکند، از نظر من، معلوم نیست. من معتقدم موضوع مهمتر از گریهدار بودن و تکراری شدن سوژهها، دمدستی بودن برخی از اجزای برنامه و فقدان کار گروهی منسجم در برنامهسازی است که باعث شده گافهایی به وجود آید. وقتی در هر برنامه چندین سوژه مطرح میشود، احتمال بروز این خطا بیشتر هم میشود. حتی در مورد دستمزدش و مسائلی که مطرح شده هم به نظرم توضیحات علیخانی کار را خرابتر کرده است؛ چرا که اگر واقعا مبلغی که اعلام کرده دریافت کرده باشد، دستکم به نظر من، آبروی خود را ارزان فروخته است. من نمیدانم او دستمزد میلیاردی میگیرد یا نه ولی قطعا باید خیلی بیشتر از اینها بگیرد که ارزش کار داشته باشد و اینکه جلوی دوربین اصرار کند مبلغ چندانی نگرفته، یعنی اعتراف به اینکه «ماه عسل» را با مبلغی اندک ساخته و علت افت کیفی آن، نداشتن پول کافی بوده است؛ در صورتی که برنامهای که تا این حد طرفدار پروپاقرص و تبلیغ خوب و زمان مناسب پخش دارد، باید هم هزینه خوب صرفش شود و هم زمان کافی برای ساختنش در نظر بگیرند تا دچار مشکل نشود.
منبع : salamatiran
دیدگاهها
من و خانوادم واقعا برنامه ماه عسلو دوس داريم.نميدونم از اينكه يه مومنى بلندشده داره از حقيقت جامعه خودمان حرف و به ما تلنگر ميزند ويه عده بجاى اينكه از اين برنامه چيزى در اين ماه مبارك رمضان ياد بگيرن يا كارى براى آروم كردن دل خود انجام بدن يا به يكى كمك كنن دست كسى رو بگيرن فكر ميكنن اگه اين كارو انجام بدن پول ياسرمايه اى كه دارن ازدست ميدن نخير عزيزم بجاى اينكه بياى توصفحه مجازى به اينو اون توهين كنى يا از برنامه اى انتقاد شديدكنى اگه نميخواى كسى مجبورت نكرده پاى تلويزيون بشينى به دردودل يه عده ازمردمخودمون گوش بدى اگه نميخواى بزن كانال ديگه.اينكه نشد دليل چون از برنامه اى نفرت دارى بشينى توصفحه مجازى شروع كنى به توهين و ...حيفه بخدا لااقل ازاون عقلت استفاده كن.اين برنامهومجرى محترمشون ازنظر من بسيار عالى هستند.فاصله طبقاتى توجامعه ما واقعا شديد،براى يه عده انگار گوش دادن به سختى زندگى ديگران يا كمك كردن به انها واقعا سخته.آخه برنامه به اين قشنگى انتقاد ميخواد.اونايكه دارن توصفحه مجازى به اينو اون دارين تهمت وتوهين ميكنين واقعا مريضيدآخه يه عده ازهموطناى عزيزم واقعا ميگم اگه اين كارارو بكنى چى نصيبت ميشه بغير اينكه يه عده رو به جون هم بندازى توكشورت آشوب به پا كنى نكنه بت خوش ميگذره.(اين نظر منه جوونه 30ساله بود)
من و خانوادم واقعا برنامه ماه عسلو دوس داريم.نميدونم از اينكه يه مومنى بلندشده داره از حقيقت جامعه خودمان حرف و به ما تلنگر ميزند ويه عده بجاى اينكه از اين برنامه چيزى در اين ماه مبارك رمضان ياد بگيرن يا كارى براى آروم كردن دل خود انجام بدن يا به يكى كمك كنن دست كسى رو بگيرن فكر ميكنن اگه اين كارو انجام بدن پول ياسرمايه اى كه دارن ازدست ميدن نخير عزيزم بجاى اينكه بياى توصفحه مجازى به اينو اون توهين كنى يا از برنامه اى انتقاد شديدكنى اگه نميخواى كسى مجبورت نكرده پاى تلويزيون بشينى به دردودل يه عده ازمردمخودمون گوش بدى اگه نميخواى بزن كانال ديگه.اينكه نشد دليل چون از برنامه اى نفرت دارى بشينى توصفحه مجازى شروع كنى به توهين و ...حيفه بخدا لااقل ازاون عقلت استفاده كن.اين برنامهومجرى محترمشون ازنظر من بسيار عالى هستند.فاصله طبقاتى توجامعه ما واقعا شديد،براى يه عده انگار گوش دادن به سختى زندگى ديگران يا كمك كردن به انها واقعا سخته.آخه برنامه به اين قشنگى انتقاد ميخواد.اونايكه دارن توصفحه مجازى به اينو اون دارين تهمت وتوهين ميكنين واقعا مريضيدآخه يه عده ازهموطناى عزيزم واقعا ميگم اگه اين كارارو بكنى چى نصيبت ميشه بغير اينكه يه عده رو به جون هم بندازى توكشورت آشوب به پا كنى نكنه بت خوش ميگذره.(اين نظر منه جوونه 30ساله بود)
آخه تورو خدا برنامه به اين خوبى انتقاددددددد ميخواد.حالا من نميدونم سال بد برنامه ماه عسلو نداشته باشيم چيكار كنم.يه عده اونقد توصفحه مجازى به اين برنامه و دست اندركارانش توهين كردن بلكه بتونن از ساخت چنين برنامه خوبى جلوگيرى كنن.(خجالت بكشين ).اگه يه روزى بيفتى بميرى اون دنيا جوابشونو چى ميدين بخدا دل شكستن هنر نيس. اگه حاضرنيستى به مشكلات مردم گوش بدى اغا اصن كانالو عوض كن ديگه اينا چيه به اين برنامه پربيننده ميچسپونى.بده يكى از خودمون (عليخانى)كه برنامه ايكه واقعاواس جامعمونلازمه كه واقعيت جامعه ما كه توش توجهى به چنين آدماى نداريم يه گوش زد به ما بكنه نه ميخوام بدونم چنين كارى بده؟؟؟؟
خواهشا بى انصافى رو بذاريد كنارررررررررررر
واااااقعا که براکسایی که انتقادات بیجا کردن متاسفم
با اینکه اصلا از اعتماد به نفس و تکبر آقای علیخانی خوشم نمیاد ولی انصافا مجری توانا و پخته ای هستن و می دونن که سر صحنه باید چه حرف هایی رو بزنن و چه کارهایی رو بکنن وچه حرف هایی رو نزنن و چه کارهایی رو نکنن....لطفا منتقدین یه ذره انصاف قاطی انتقادهاشون بکنن و هر چی از تو دهنشون در میاد رو بیان نکنن...موفق باشید
سارا جمال آبادى نظر خودتو واسه خودت نگهدار تو اگه نياى تو صفحه مجازى حف نزنى كسي بت نميگه چرا درمورد ماه عسل ومجريش نظر نميدى.تورو خدا لطف كن ازين به بد واس كسى نظر نده عزيز.(عاشق برنامه ماه عسل).اگه تونستى يه بار بشين نگا كن ببين چه برنامه با حاليه.
آخه برنامه اى به خوبى ماه عسل پيدا ميشه مگه .بابا بجاى اين همه توهين يه خورده انصاف به خرج بديد بخدا نميميريد كه.حالا اينقد توهين كنيد تا سال بد ديگه صدا وسيما اجازه ساختن به عليخانى رو نميده ماه عسل بى ماه عسل...خجالت بكشين اون دنيا چه جورى تقاص پس ميديد.طرفدار درجه يك ماه عسلم
جوووون هركى داداش احسان دوس دارى سال بد اگه بعضى از اين انتقادين بذارن خودتون برنامه رو اجرا كنيد من واقعا ماه عسلو دوس دارم و اميدوارم سال بد هم باشه.ازانتقادكننده ها متنفرممممممممم.
جوووون هركى داداش احسان دوس دارى سال بد اگه بعضى از اين انتقادين بذارن خودتون برنامه رو اجرا كنيد من واقعا ماه عسلو دوس دارم و اميدوارم سال بد هم باشه.ازانتقادكننده ها متنفرممممممممم.
لطفا نقد های بیجا نکنید اجرای احسان واقعا عالیه برنامتون همینطور اگه چشم دیدن موفقیت کسی رو ندارید در موردش نظر ندید داداش احسان خواهش میکنم ما ه عسل سال بعدم خودتون اجرا کنید.
لطفا نقد های بیجا نکنید اجرای احسان واقعا عالیه برنامتون همینطور اگه چشم دیدن موفقیت کسی رو ندارید در موردش نظر ندید داداش احسان خواهش میکنم ما ه عسل سال بعدم خودتون اجرا کنید.
الناز خانم مخالفت آحاد مردم به اینه که برای یک برنامه یک ماهه چرا باید 45میلیون تومان بگیره دوم اینکه برنامه ماه عسل در ماه رمضان باید از محرومان و یاری رساندن باشه ولی ایشون فکر گرفتن این مبلغ هنگفت هست یعنی اگه این مبلغ کمی کمتر باشه برنامه اجرا نمیکنه پس فکر خودشه ن مردم.پس حق بدهید
پیمان جان مرسی حرف حساب و منطقی گفتی
برنامه ماه عسل آموزنده نبود فقط فکر بلند پروازی و خود نمایی خودش بود
واقعا حیف از اون پول هایی که به ایشون دادند لااقل دست دو تا بیچاره می دادند
برنامه جالبی نبود فقط در بین مردم نارضایتی بوجود آورد
آهای کسانی که کامنت گذاشتید که اگه کسی دوست نداره نبینه! مگه با تو هست! برنامه برای همه آحاد ملت است و چنین برنامه ماه عسل نباید با اون مجری بلند پرواز پخش بشه چون باید کسی آورده باشه که به درد محرومین برسه اونم در اون ساعات پربیننده و کم توقع باشد
این برنامه اصلا منطقی با اون موضوع سال های بعد نداشت خیلی بد بود
مومن گفتی!!!! برات متاسفم.......... ماه عسل افتزاه بود
اين كامنتاى بالا رو ميبينيد همشون ازطرف يه نفر به اسم پيمانه اونوقت واس هركامنتش يه اسم گذاشته.خجالت بكش پيمان با اين بدگويي وتوهمتات ماه عسل ومجريش خراب نميشن.فقط خودت رو بي شخصيت جلوه ميدى.
مهم نیس کی ام، چی ام و برای جی دارم از اقای علیخانی دفاع میکنم مهم اینه که میلیو ها انسان این برنامه و مجری اش را دوس دارن . بعد هم شما هایی که دارین از این برنامه بد میگین ، اول خیال کردین کی هستین کی می خواین یه مجری عالی رو خراب کنین،دوم این که کارشناسای زیاد و بسیار خوبی هستن که می دونن ایشون لیاقت این کارو داره و برای این کار مناسبه پس شما نظرتون خیلی کم ارزشه.من و تمام فامیل و خانواده ام به ماه عسل و اقای علیخانی افتخار می کنیم و امید واریم که هر روز موفق تر بشن . هر کی هم که نمی تونه موفقیت ایشون رو ببینه مشکل خودشه.
هر کی با من موافقه ازم دفاع کنه.نه به خاطر من بلکه بخاطر اقای علیخانی و ماه عسل .ممنون
دیگه چیزی دیگه ای نبود بهش اشاره کنی. چرا از کاه کوه میسازی خوب. حتما باید انتقادت بیست صفحه بشه که بگی من منتقد کار درستیم. بله. کم و کاستی حتما بوده و هست و خواهد بود. ولی اووووووون همه نکته مثبت رو ول کردین چسبیدین به یه سری موارد که اصلا خییییییلیاش از نظر من مشکلی نداشت و شما فقط خواستی یه حرفی زده باشی.
اگه 20 صفحه نوشتی برای انتقاد از برنامه ماه عسل، باید 100000 صفحه بنویسی برا محاسنش که از تو که فقط بدیا رو دیدی، بعیده بتونی پیداشون کنی
افزودن دیدگاه جدید