رفتن به محتوای اصلی

همکلاسی‌ام به من علاقه‌مند شد!

تاریخ انتشار:
دختری23 ساله و دانشجوی رشته‌ی پزشکی، سال پنجم هستم؛ 4 سال پیش همکلاسی‌ام به من علاقه‌مند شد؛ این علاقه کاملا دوطرفه بود و هردوی ما در خاتواده‌های مذهبی بزرگ شده بودیم و اهل دوستی نبودیم.
همکلاسی‌ام به من علاقه‌مند شد!

یک نت ـ اختلاف بر سر مهریه

دختری23 ساله و دانشجوی رشته‌ی پزشکی، سال پنجم هستم؛ 4 سال پیش همکلاسی‌ام به من علاقه‌مند شد؛ این علاقه کاملا دوطرفه بود و هردوی ما در خاتواده‌های مذهبی بزرگ شده بودیم و اهل دوستی نبودیم.

بعد از مدتی همکلاسی‌ام از من خواستگاری کرد؛ من موضوع را به خانواده‌ام گفتم، اما به دلیل سنّ کم ما، با مخالفت خانواده‌ام رو به‌روشدم.

بعد از گذشت 4 سال، همکلاسی‌ام مجددا از من خواستگاری کرد؛ در مورد ایشان و خانواده‌اش سوالاتی پرسیدم و تا حدودی با عقاید و شرایط هم آشنا شدیم؛ اما وقتی ایشان می‌خواستند با خانواده به خواستگاری بیایند، یک سری مشکلات سر راهمان قرار گرفت و نشد.

یک سال بعد ایشان با خانواده به منزل ما آمدند، همه چیز داشت خوب پیش می‌رفت که به بحث مهریه رسیدیم؛ پدر و مادر من 1000 سکه مدّ نظرشان بود و پدر ایشان 110 سکه بیشتر راضی نمی‌شد؛ هیچ کدام هم کوتاه نمی‌آمدند.

من و ایشان هر دو داریم ضربه‌ی روحی می‌خوریم؛ تصمیم گرفتیم 40 روز دعا کنیم تا مشکلمان حل شود. من به پدر همکلاسی‌ام گفتم شما 1000 سکه را قبول کنید، من بعد از عقد مهریه‌ام را می‌بخشم؛ اما قبول نکردند. وقتی هم به پدرم گفتم می‌خواهم مهریه‌ام 110 سکه باشد، با واکنش شدید پدر و مادر و خواهرم که مهریه‌ی خودش 700 سکه است رو به‌رو شدم.چه‌کار کنم؟ دارم دیوانه می‌شوم؛ هیچ راهی برایم نمانده است؛ اگر این قضیه درست نشود، تا آخرعمرم ازدواج نمی‌کنم!

کمکم کنید!

پاسخ

سلام

باتشکّر از اعتماد شما

یکی از آسیب‌های ارتباط قبل از ازدواج، همین است که بین دختر و پسر دلبستگی ایجاد می‌شود و این دلبستگی از یک طرف مانع شناخت صحیح طرفین می‌شود و از طرف دیگر چنان‌که به هر دلیل این ازدواج انجام نشود، پسر و بیشتر دختر دچار ضربه‌ی روحی می‌شوند.

البته آن‌طور که گفتید، هردوی شما در خاتواده‌های مذهبی بزرگ شده‌اید و قصد دوستی نداشته‌اید؛ امّا مانند خانواده‌های مذهبی عمل نکردید؛ به جای این‌که خانواده‌ی پسر از خانواده‌ی شما خواستگاری کند، پسر به صورت مستقیم از خود شما خواستگاری کرده است؛ قبل از خواستگاریِ رسمی و بدون اطّلاع خانواده‌ها، صحبت‌هایتان را کرده‌اید و با عقاید و شرایط همدیگر آشنا شده‌اید؛ ایشان یک مرحله که می‌خواستند برای خواستگاری با خانواده خدمت برسند، یک‌سری مشکلات پیش آمد و آن مشکلات را با همدیگر مطرح کردید و خلاصه همدیگر را بی‌خبر نمی‌گذاشتید و با هم تصمیم گرفته‌اید 40 روز دعا کنید تا مشکل‌تان حل شود و احتمالاً هنوز هم به صورت حضوری یا تلفنی یا حداقل پیامکی با هم ارتباط دارید، غافل از این‌که چنین ارتباطاتی از دیدگاه شرعی اشکال دارد و از دیدگاه روان‌شناختی آسیب‌زا است.

     این کارها باعث شده‌اند که ناخواسته به دلبستگی دچار شده‌اید، به نحوی که گفتید: هر دو دارید ضربه‌ی روحی می‌خورید، حاضر شده‌اید بعد از عقد مهریه‌تان را ببخشید، دارید دیوانه می‌شوید و اگر این قضیّه درست نشود تا آخر عمر ازدواج نمی‌کنید.

     به پدر همکلاسی‌تان گفته‌اید که اگر 1000 سکّه را قبول کنند، شما بعد از عقد مهریه‌تان را می‌بخشید. این کار غلط و خطرناک است؛ اگر آن‌ها هم پیشنهاد می‌دادند شما نباید قبول می‌کردید؛ امّا اگر قول دهید که مازاد بر 110 سکّه را ببخشید، قابل توجیه است؛ بدتر این است که این پیشنهاد یا بهتر بگوییم این التماس از طرف شما و خطاب به پدر خواستگار بوده است؛ یعنی دیگر برای خودتان عزّت و آبرویی نگذاشته‌اید و اکنون شما خواستگار شده‌اید و آن‌ها برایتان کلاس می‌گذارند و احتمالاً بعداً برایتان شرط می‌گذارند و شما هم به خاطر دلبستگی، چشم بسته می‌گویید هر شرطی باشد قبول است.

     پسر باید خانواده‌ی خودش یا خانواده‌ی شما را راضی کند و شما حدّاکثر می‌توانید برای راضی کردن خانواده‌ی خودتان اقدام کنید. ممکن است هر دو خانواده، تسلیم شدن در برابر طرف مقابل را برای خود کسر شأن بدانند، امّا یک حالت بینابین و عددی بین 110 و 1000 می‌تواند محلّ حلّ مشکل باشد.

     برای راضی کردن پدر و مادرتان، یک راه، صحبت‌های منطقی است که شما دلایل خود را بگویید و پدر و مادرتان دلایل خودشان را بگویند، شما چون دلبسته شده‌اید هیچ‌کدام از دلایل آن‌ها را قبول نمی‌کنید، امّا آن‌ها ممکن است قانع شوند؛ مثلاً می‌توانید به آن‌ها بگویید که در حال حاضر بیشتر از 110 سکّه از لحاظ قانونی قابل تعقیب نیست[1] یا بگویید من تمام عواقب و مسؤولیّت این ازدواج و 110 سکّه را بر عهده می‌گیرم یا بگویید در حضور دیگران به صورت صوری می‌گوییم 1000 سکّه امّا 110 سکّه را در محضر ثبت می‌کنیم یا بگویید مهریه‌ی زیاد برای کسی خوشبختی نمی‌آورد و...؛ همچنین می‌توانید از بزرگ‌ترهای فامیل و کسانی که پدر و مادرتان از آن‌ها حرف‌شنوی دارند، کمک بگیرید.

     راه دیگری که می‌توانید استفاده کنید، صحبت‌های احساسی است به خصوص با مادرتان که مادرها زودتر تحت تأثیر عواطف قرار می‌گیرند و اگر مادر راضی شود، معمولاً بهتر از شما می‌تواند پدر را راضی کند. می‌توانید برای تهدید و تحت تأثیر قرار گرفتنشان بگویید اگر این ازدواج انجام نشود با هیچ فرد دیگری ازدواج نمی‌کنم، اگر خواستگار بهتری پیدا نشود شما را نمی‌بخشم، اگر به گناه بیفتم شما مقصّرید و...

     در نهایت می‌توانید با گریه، قهر کردن، حبس کردن خود در اتاق، اعتصاب غذا و... آن‌ها را تحت فشار قرار دهید تا کمی کوتاه بیایند و بدانید که آن‌ها خیر و صلاح شما را می‌خواهند و قرار نیست چیزی از آن مهریه به آن‌ها برسد؛ اگر باز هم کوتاه آمدن را به صلاح ندانستند، شما کوتاه بیایید و پا روی خواسته‌ی خود بگذارید؛ زیرا آن پسر می‌تواند قید خانواده‌اش را بزند و 1000 سکّه را قبول کند، البتّه اگر بتوانید عواقب آن را بپذیرید؛ امّا شما نمی‌توانید نظر پدرتان را نادیده بگیرید، زیرا ازدواج بدون رضایت پدر دختر، شرعاً و قانوناً امکان‌پذیر نیست[2].

     این‌که می‌گویید اگر این قضیّه درست نشود تا آخر عمر ازدواج نمی‌کنید، این تصمیمِ غلط نیز ناشی از همین دلبستگی است که هرچه می‌کشید از این دلبستگی می‌کشید. شما به دلیل این دلبستگی، تصوّر می‌کنید که این خواستگار بهترین گزینه برای ازدواج است و اگر او را از دست بدهید، خواستگار بهتری نخواهید داشت؛ در حالی که ممکن است تمام خواستگاران بعدی شما بهتر از ایشان باشند.

     دعا کردن برای حلّ مشکل خوب است، ما نیز دعا می‌کنیم مشکل شما به نحو خداپسندانه‌ای حل شود؛ سعى كنيد تمام نمازها، به‌ويژه نماز صبح را اوّل وقت به‌جا آوريد و پس از نماز صبح دست راست را بر سينه نهاده، هفتاد مرتبه ذكر «يا فتّاح» بگوييد، سپس 110 مرتبه صلوات بفرستيد و گاه نيز ذكر «لا حول و لا قوّت إلّا بالله» را تكرار كنيد و هر روز هر چند به مقدار كم صدقه دهید؛ إن‌شاءالله اين كار در رفع مشكل شما موثّر است[3].

     توکّل بر خدا و توسّل به اهل‌بیت، علیهم السّلام، را فراموش نکنید، از ایشان استمداد بطلبید و دعا کنید که اگر این ازدواج به نفع شما است، خدا مشکلات آن را برطرف کند و اگر این ازدواج به نفع شما نیست، به نحو شایسته تمام شود و پسری شایسته‌تر به خواستگاری شما بیاید.

[1]. پایگاه اطلاع‌رسانی مجلس شورای اسلامی[2]. مسأله‌ی 2376 توضیح المسائل مراجع (مطابق با فتاوای سیزده نفر از مراجع معظم تقلید)، احکام نکاح یا ازدواج و زناشویی و ماده‌ی 1043 قانون مدنی.[3]. این دستور العمل، پیشنهاد آیت الله مکارم شیرازی، حفظه الله، برای حلّ مشکلات است.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • نشانی‌های وب و پست الکتونیکی به صورت خودکار به پیوند‌ها تبدیل می‌شوند.
بازگشت بالا