آیا غیبت کردن روزه را باطل می کند؟
یک نت ـ در برخی روایات، روزه دار از غیبت و ...نهی شده است؛ پس چرا فقهای عظام، غیبت را جزء مبطلات روزه مطرح نکرده اند؟ (سوالات و احکام رمضان 94)
پاسخ: هر یک از اعمال عبادی ما دارای مراتب و درجات گوناگونی هستند. مهمترین این مراتب، مرتبه و درجه صحت عمل و مرتبه مقبولیت عمل است.
رسیدن به درجه و مرتبه صحت، وابسته به رعایت همان دستورات و شرایطی است که در کتب فقهی آمده است به گونه ای که اگر این شرایط و حدود رعایت نشود اصل صحت عمل زیر سؤال می رود.
اما درجه بالاتر، درجه و مرتبه مقبولیت یک عمل است. رسیدن به درجه مقبولیت علاوه بر اینکه وابسته به طی نمودن مرحله صحت عمل است وابسته به شرایط دیگری نیز می باشد که در آیات و روایات به آنها اشاره شده است.
به عنوان نمونه خداوند متعال در یکی از آیات تقوا را شرط قبولی اعمال می داند و می فرماید:« إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقينَ » (1)« خدا، تنها از پرهيزگاران مىپذيرد»
در خصوص عمل عبادی روزه نیز همین رویه جاری است. یعنی شرایطی که برای روزه در آیات و روایات بیان شده مختلف است. برخی از شرایط مربوط به مرحله صحت عمل و برخی مربوط به مرتبه مقبولیت عمل در درگاه الهی است. شرایط صحت روزه، همان مواردی است که در کتب فقهی آمده است و اگر کسی این شرایط را رعایت نماید روزه وی صحیح است و در ظاهر به وظیفه و تکلیف خود عمل نموده است. اما در واقع و برای مقبولیت عمل در درگاه الهی باید سایر شرایط نیز رعایت شود که از جمله آنها غیبت نکردن است.
در روایتی از رسول خدا (ص) می خوانیم:« إنَّ أيسَرَ مَا افتَرَضَ اللّه ُ تَعالى عَلَى الصّائِمِ في صِيامِه، تَركُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ» (2)« آسان ترين [کمترین] چيزى كه خداى متعال بر روزه دار در روزه دارى اش واجب ساخته است، نخوردن و نياشاميدن است.»
یعنی ترک خوردن و آشامیدن پایین ترین مراتب روزه داری است. اما روزه حقیقی و کامل که قابلیت مقبولیت دارد روزه ای است که به صرف ترک خوردن و آشامیدن اکتفاء نشود.
در روایتی دیگر می خوانیم:« صَومُ القَلبِ خَيرٌ مِن صِيامِ اللِّسانِ وَ صِيامُ اللِّسانِ خَيرٌ مِن صِيامِ البَطنِ» (3) « روزه دل، بهتر از روزه زبان است و روزه زبان، بهتر از روزه شكم.»
پی نوشت ها:
1. مائده(5) آیه 27.
2. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، مؤسسه آل البيت، سال 1409 هـ.ق، ج10، ص 164.
3. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبليغات، 1366ش، ص 176.
افزودن دیدگاه جدید