آیا براى سایر انبیاء هم معراج بوده است؟
یک نت ـ آیا براى سایر انبیاء هم معراج بوده است؟
جهانى بودن اسلام، منافاتى با وجود اقلیّت هاى مذهبى در پناه اسلام ندارد.
از عبارت «إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ» در آیه استفاده مى شود كه یهود و نصارى تا قیامت مى باشند.
إِذْ قَالَ اللّهُ یَا عِیسَى إِنِّی مُتَوَفِّیكَ وَرَافِعُكَ إِلَیَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ كَفَرُواْ وَجَاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِینَ كَفَرُواْ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ ثُمَّ إِلَیَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَیْنَكُمْ فِیمَا كُنتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ (آل عمران ـ 55)
[یاد كن] هنگامى را كه خدا گفت: «اى عیسى، من تو را برگرفته و به سوى خویش بالا مى برم، و تو را از [آلایش] كسانى كه كفر ورزیده اند پاك مى گردانم، و تا روز رستاخیز، كسانى را كه از تو پیروى كرده اند، فوق كسانى كه كافر شده اند قرار خواهم داد آن گاه فرجام شما به سوى من است، پس در آنچه بر سر آن اختلاف مى كردید میان شما داورى خواهم كرد.
بازگشت مسیح به سوى خداوند
این آیه همچنان ادامه آیات مربوط به زندگى حضرت مسیح علیه السلام است، معروف در میان مفسران اسلام، به استناد آیه 157 سوره نساء این است كه مسیح هرگز كشته نشد (و از توطئه اى كه یهود با همكارى بعضى از مسیحیان خیانتكار براى او چیده بودند رهایى یافت) و خداوند او را به آسمان برد. هر چند مسیحیان طبق انجیل هاى موجود مى گویند مسیح كشته شد و دفن گردید و سپس از میان مردگان برخاست و مدت كوتاهى در زمین بود و بعد به آسمان صعود كرد (انجیل مرقس باب 16، انجیل متى باب 28، انجیل لوقا باب 24، انجیل یوحنا باب 31) آیه فوق ناظر به همین معنى است، مى فرماید: به یاد آرید "هنگامى را كه خدا به عیسى گفت: من تو را بر مىگیرم و به سوى خود بالا مىبرم"
در قسمتی از آیه می فرماید: و تو را از كسانى كه كافر شدند پاك مىسازم." (وَ مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ كَفَرُوا).
منظور از این پاكیزگى، یا نجات او از چنگال افراد پلید و بى ایمان است، و یا از تهمت هاى ناروا و توطئه هاى ناجوانمردانه، كه در سایه پیروزى آیین او حاصل شد، همانگونه كه در مورد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در سوره فتح مى خوانیم: إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبِیناً لِیَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَ ما تَأَخَّرَ،" ما براى تو پیروزى آشكارى فراهم ساختیم، تا خداوند گناهان گذشته و آینده تو را ببخشد".
یعنى از گناهانى كه به تو در گذشته نسبت مى دادند و زمینه آن را براى آینده نیز فراهم ساخته بودند پاك سازد.
و نیز ممكن است منظور از پاك ساختن او، بیرون بردن مسیح از آن محیط آلوده باشد.
سپس مى افزاید: "ما پیروان تو را تا روز رستاخیز بر كافران برترى مى دهیم" این بشارتى است كه خدا به مسیح و پیروان او داد تا مایه دلگرمى آنان در مسیرى كه انتخاب كرده بودند گردد.
این آیه یكى از آیات اعجاز آمیز و از پیشگویی ها و اخبار غیبى قرآن است كه مى گوید پیروان مسیح همواره بر یهود كه مخالف مسیح بودند، برترى خواهند داشت. چون مكتب یهود بر نژاد پرستى و نژاد استوار است لذا پیشرفت نكرده و پیوسته زیر سلطه نصارى خواهند ماند و آن گاه كه اسلام پیشرفت كرد و مسیحیت عقب ماند، یهود زیر سلطه مسلمانان خواهند بود، زیرا كه مسلمانان نیز مصداق الَّذِینَ اتَّبَعُوكَ هستند و نبوت عیسى را قبول دارند.
در دنیاى كنونى، این حقیقت را با چشم خود مى بینیم كه یهود و صهیونیست ها بدون وابستگى و اتّكاء به مسیحیان، حتى یك روز نمى توانند به حیات سیاسى و اجتماعى خود ادامه دهند، روشن است كه منظور از "الَّذِینَ كَفَرُوا"، جماعتى از یهود مى باشند كه به مسیح كافر شدند.
و در پایان آیه مى فرماید: "سپس بازگشت همه شما به سوى من است، و من در میان شما در آنچه اختلاف داشتید داورى مى كنم" یعنى آنچه از پیروزی ها گفته شد، مربوط به این جهان است و محاكمه نهایى و گرفتن نتیجه اعمال چیزى است كه در آخرت خواهد آمد.
بحث لغوی:بعضى تصور كرده اند كه واژه "متوفیك" از ماده "وفات" به معنى "مرگ" است، به همین دلیل چنین مى پندارند كه با عقیده معروف میان مسلمانان درباره عدم مرگ حضرت عیسى و زنده بودن او منافات دارد.
در حالى كه چنین نیست، زیرا ماده "فوت" به معنى از دست رفتن است ولى "توفى" (بر وزن ترقى) از ماده "وفى" به معنى تكمیل كردن چیزى است و اینكه عمل به عهد و پیمان را وفا مى گویند به خاطر تكمیل كردن و به انجام رسانیدن آن است، و نیز به همین دلیل اگر كسى طلب خود را به طور كامل از دیگرى بگیرد، عرب مى گوید: توفى دینه، "یعنى طلب خود را به طور كامل گرفت".
تشابه با آیات دیگر:1ـ در آیات دیگر قرآن نیز توفى به معنى گرفتن به طور مكرر به كار رفته است مانند: "وَهُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاكُم بِاللَّیْلِ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ؛ و اوست كسى كه شبانگاه، روح شما را [به هنگام خواب] مى گیرد و آنچه را در روز به دست آورده اید مى داند. (سوره انعام، آیه 60)
2ـ در این آیه مسأله خواب به عنوان توفى روح ذكر شده، همین معنى در آیه 42 سوره زمر و آیات دیگرى از قرآن نیز آمده است.
درست است كه واژه توفى گاهى به معنى مرگ آمده و متوفى به معنى مرده است، ولى حتى در اینگونه موارد نیز حقیقتاً به معنى مرگ نیست، بلكه به معنى تحویل گرفتن روح مى باشد و اصولاً در معنى توفى، مرگ نیفتاده و ماده فوت از ماده وفى به كلى جدا است.
نكات آیه:1ـ در اینجا سوالى پیش مى آید كه طبق این آیه، یهود و نصارى تا دامنه قیامت در جهان خواهند بود و همواره این دو مذهب به زندگى خود ادامه خواهند داد، با اینكه در اخبار و روایات مربوط به ظهور حضرت مهدى "عج" مى خوانیم كه او همه ادیان را زیر نفوذ خود در مى آورد؟
پاسخ این سوال از دقت در روایات مزبور روشن مى شود، زیرا در روایات مربوط به ظهور حضرت مهدى "عج" مى خوانیم كه هیچ خانهاى در شهر و بیابان نمى ماند مگر اینكه توحید در آن نفوذ مى كند، یعنى اسلام به صورت یك آیین رسمى همه جهان را فرا خواهد گرفت و حكومت به صورت یك حكومت اسلامى در مى آید و غیر از قوانین اسلام چیزى بر جهان حكومت نخواهد داشت ولى هیچ مانعى ندارد كه اقلیتى از یهود و نصارى در پناه حكومت حضرت مهدى "عج" با شرایط "اهل ذمه" وجود داشته باشند.
زیرا مى دانیم حضرت مهدى "عج" مردم را از روى اجبار به اسلام نمى كشاند، بلكه با منطق پیش مى رود و توسل او به قدرت و نیروى نظامى براى بسط عدالت، و بر انداختن حكومت هاى ظلم و قرار دادن جهان در زیر پرچم عدالت اسلام است، نه براى اجبار به پذیرفتن این آیین، وگرنه آزادى و اختیار مفهومى نخواهد داشت.
2ـ از آنجایى كه در آیه شریفه كلمه "رافعك" مقید به قید "الى" شده، معلوم مى شود كه منظور از این رفع، رفع معنوى است نه رفع صورى و جسمى، چون خداى تعالى در مكانى بلند قرار نگرفته تا عیسى را به طرف خود بالا ببرد، او مكانى از سنخ مكان هاى جسمانى كه اجسام و جسمانیات در آن قرار مى گیرند ندارد، به همین جهت دورى و نزدیكى نسبت به خداى تعالى هم دورى و نزدیكى مكانى نیست، پس منظور از رفع، رفع معنوى است یعنى ترفیع درجه و تقرب به خداى سبحان.
3ـ امام باقر علیه السلام فرمود: معراج حضرت عیسى علیه السلام، در شب 21 ماه مبارك رمضان بوده است. (تفسیر نور الثقلین)
پیام های آیه:1ـ براى سایر انبیاء نیز معراج بوده است. «رافِعُكَ إِلَیَّ»
2ـ زندگى در میان كفّار، مایهى آلودگى، و دورى از آنها، مایهى پاكى و طهارت است. «مُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِینَ كَفَرُوا» 3ـ پیشگویى غیبى غلبهى مسیحیّت بر یهود، از معجزات قرآن است. «جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِینَ كَفَرُوا»
4ـ پیروى از انبیاء، رمز پیروزى است. «جاعِلُ الَّذِینَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِینَ كَفَرُوا»
5ـ جهانى بودن اسلام، منافاتى با وجود اقلیّت هاى مذهبى در پناه اسلام ندارد. از عبارت «إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ» استفاده مى شود كه یهود و نصارى تا قیامت مى باشند.
6- بازگشت همه به سوى خداست و او داور بى چون و چراست. «إِلَیَّ مَرْجِعُكُمْ»
منابع:تفسیر نور، ج 2تفسیر نمونه، ج 2تفسیر نور الثقلینتفسیر احسن الحدیث، ج 2ترجمه تفسیر المیزان، ج 3تبیان
افزودن دیدگاه جدید