جذابترین کشور دنیا برای جاسوسان
یک نت ـ بازگشایی سفارت انگلیس در تهران پس از اظهارات اخیر فیلیپ هاموند وزیر خارجه این کشور ابعاد تازهای پیدا کرد و مذاکراتی را که به نظر میرسد با چراغ خاموش میان دولتمردان دو کشور در حال پیگیری است، رسانهای کرد. وزیر خارجه انگلیس در سخنانی که در مجلس عوام مطرح کرده بود به گونهای صحبت میکند که انگار پروتکلی در خصوص روابط میان دو کشور در جهان وجود ندارد و این دولت انگلیس است که تعیین میکند در جهان چه کاری باید انجام بشود و چه کاری نباید صورت بگیرد. هاموند مانع اصلی بر سر راه باز شدن سفارت انگلیس در تهران را عدم اجازه مقامات دولت ایران برای "انتقال امن" برخی تجهیزات رایانهای ویژه به درون سفارت میداند.
در خصوص دلیل اصرار مقامات انگلیس برای استفاده از این تجهیزات خاص در سفارت این کشور در تهران با "دانکن کمپبل" کارشناس فنی امور جاسوسی مصاحبه کرده است. متن مصاحبه مشرق با این کارشناس انگلیسی به شرح زیر است."دانکن کمپبل" کارشناس فنی امور جاسوسی
"فیلیپ هاموند" وزیر خارجه انگلیس بهتازگی در مجلس عوام گفته بود که اصلیترین مانع سر راه بازگشایی سفارت انگلیس در تهران این است که دولت ایران اجازه نمیدهد تجهیزات کامپیوتری دلخواه لندن به تهران وارد شود. فکر میکنید دلیل اصلی فشار انگلیس به ایران در این زمینه چیست؟ آیا دستگاههای الکترونیکی اینقدر مهم هستند که بدون آنها سفارت باز نمیشود؟
اظهارات فیلیپ هاموند در پارلمان کاملاً روشنکننده دلیل باز نشدن دوباره سفارت در ایران نیست. با این حال این موضوع نیز صحت دارد که برای بازگشایی سفارت نیاز به تجهیزات کامپیوتری و سیستمهای امنیتی است. این دو عامل، داشتن یک ارتباط امن با وزارت خارجه و دیگر سفارتخانههای انگلیس در سراسر جهان را تضمین میکند.
بهطور قطعی نمیدانم، اما شاید نگرانی اصلی تهران این است که نکند این تجهیزات، تجهیزات جاسوسی باشند. چراکه سفارتهای انگلیس هم مثل سفارتخانههای آمریکا، استرالیا، فرانسه، آلمان و حتی چین مجهز به تجهیزات جاسوسی هستند و از این تجهیزات برای شنود مکالمات تلفنهمراه و ارتباط بین نهادهای دولتی کشورهای مختلف استفاده میکنند.
آمریکا از این تجهیزات علیه ایران و کشورهای دیگر در سطح صنعتی استفاده کرده است. نگرانی مشروعی که تهران دارد این است که تجهیزاتی که از طریق کانالهای دیپلماتیک انگلیسی وارد ایران میشود در حقیقت، تجهیزات مورد نیاز سفارت نباشد، بلکه از آنها برای ارتباط با لندن و جاسوسی استفاده شود که این کار خلاف قانون است.
به عقیده من هر دو طرف باید به تعهدات بینالمللی خود در سطح وسیعتری توجه کنند و مقید به رعایت این تعهدات باشند. هر دو کشور در "کنوانسیون دیپلماتیک وین" متعهد به رعایت این قوانین شدهاند. امنیت ارتباطات ملی کشورها حقی غیرقابل نقض است و انگلیس برای نصب هر گونه تجهیزات "وایرلس" در کشور مقصد، یعنی ایران، باید از دولت این کشور اجازه بگیرد، که این یکی از همین قوانین سودمند بینالمللی است. این قانون از طرفی به انگلیس اطمینان میدهد که میتواند تجهیزات مورد نیازش را به تهران بیاورد و از طرف دیگر هشدار میدهد که اجازه نصب تجهیزات وایرلس در سفارت خود در ایران را ندارد. غالباً تجهیزات وایرلس جهت برقراری ارتباط بین رایانهها و کارکنان سفارت استفاده میشود، اما از آنها میتوان برای رصد امواج ارتباطی در ایران نیز استفاده کرد.
انگلیس باید به تعهدات بینالمللی خود وفادار باشد و هیچگونه تجهیزات جاسوسی را در سفارتهای خود نصب نکند. اکنون که همه میدانند انگلیس از سفارتهایش برای جاسوسی در قالب پروژهای با نام رمزی "ترایست" استفاده میکند، اگر این کشور میخواهد مذاکراتش با ایران پیش برود، باید متعهد شود که این کار را در سفارتش در تهران انجام نخواهد داد. راههای مختلفی برای اطمینان از عدم جاسوسی انگلیس در ایران وجود دارد، مثلاً ساختمان سفارت به گونهای ساخته شود که امکان استفاده از آن برای جاسوسی وجود نداشته باشد. انگلیسیها موظف هستند این کار را انجام دهند.
درباره شکل ساختمان سفارت صحبت کردید. یک ساختمان چه ویژگیهایی باید داشته باشد تا نتوان از آن برای جاسوسی استفاده کرد؟
انگلیس یک مرکز شنود مخفی روی پشتبام سفارت خود در برلین نصب کرده است که مرکز شنود الکترونیک انگلیس در آلمان محسوب میشود و لندن از آنجا با تجهیزات پیشرفته دست به شنود اطلاعات از مقامات آلمانی زده است. پیشتر هم اسنودن افشا کرده بود که "مرکز شنود الکترونیک انگلیس" با همکاری سازمانهای آمریکایی و برخی کشورهای دیگر، شبکهای از تجهیزات جاسوسی الکترونیکی را در سفارتخانههای خود در سراسر جهان نصب کرده و اطلاعات کشور میزبان را از این طریق شنود میکند.
حتی تصاویر هوایی از سفارتخانههای انگلیس و آمریکا در برلین نیز منتشر شده که روی پشتبام آنها"جعبههای سفید بزرگی" دیده میشود. این جعبهها "لانههای شنود و رهگیری داده" هستند. از طرفی، سرویسهای اطلاعاتی اروپایی، در قالب اتحادی که تشکیل دادهاند، با شنود مستقیم دادههای در حال عبور از کابلهای فیبر نوری و روابط مخفیانه با برخی شرکتهای ارتباطی، فعالیتهای جاسوسی خود را علیه تمام دنیا انجام میدهند.ظاهر امر این است که انگلیس و آمریکا با آلمان دوست هستند، اما الآن آلمان هم بالای هر سفارت جدیدی که میسازد تجهیزات مخصوص جاسوسی و شنود نصب میکند. بنابراین یکی از راههایی که دولت ایران میتواند مطمئن شود انگلیس از سفارت خود برای اهداف جاسوسی استفاده نمیکند، این است که ببیند سفارتهای کشورهای مختلف که با موضوع جاسوسی درگیر هستند چگونه ساخته میشوند. مثلاً اگر دقت کنید سفارتخانههای آمریکا در کشورهای سراسر دنیا، همگی در طبقات بالا هستند و هیچ پنجرهای ندارند. بنابراین یکی از کارهای سادهای که ایران باید انجام دهد این است که مطمئن شود سفارت انگلیس پنجره دارد. وقتی دفتر سفارت انگلیس پنجره داشته باشد، دیگر کسی نمیتواند تجهیزات رصد و تأسیسات شنود را به صورت مخفیانه در ساختمان سفارت جای دهد. در این مورد خاص، "اعتمادسازی" در حقیقت به معنای"شفافسازی" است.
آیا جاسوسی از همه کشورها این اندازه گسترده است یا کشورهای غربی توجه خاصی به ایران دارند؟
شما از کشوری با من تماس گرفتهاید که هدف بیشترین حجم جاسوسی در دنیا است. همین الآن که ما از طریق امواج ارتباطی بینالمللی صحبت میکنیم و از آنجا که ارتباط ما کدگذاریشده نیست، شکی نیست که صحبتهای ما را در خاورمیانه، کشورهایی نظیر عمان، عربستان و اردن، و در اروپا کشورهایی مثل فرانسه و قطعاً انگلیس شنود میکنند. بنابراین افرادی در پنج یا شش نقطه صحبتهای ما را کنترل میکنند.
ماهوارههای مختلفی روی ایران متمرکز هستند. ایستگاههای رصد سیگنال در نقاط مختلف، ارتباطات ایران را بررسی میکنند. هر مطلبی روی اینترنت که ارتباطی با ایران داشته باشد، از جمله سایت خبری شما که دامین ایرانی دارد، مسلماً برچسب "توجه ویژه" میخورد. بنابراین اگر میخواهید کانون تمرکز جاسوسی دنیا را بشناسید، نگاهی به دور و بر خود بیندازید: خود شما در این کانون زندگی میکنید.
آیا انگلیس میتواند از طریق کشورهای دیگری نظیر عمان که با لندن همپیمان هستند، از ایران جاسوسی کند؟
بله. همین الآن این کار را میکنند و در آینده هم خواهند کرد. البته من دقیقاً نقاطی که از آنجا عمل جاسوسی انجام میشود را نمیشناسم. با این حال، به احتمال قریب به یقین تأسیساتی در کشورهای هممرز با ایران کار گذاشتهاند که از طریق آنها ارتباطات درون ایران و به طور خاص ارتباطات تلفنهای همراه بین مردم را رصد میکنند. این کار را میتوانند از راههای مختلفی انجام دهند: مثلاً اگر با یکی از شرکتهایی که در کشور شما فعالیت میکند، ارتباط برقرار کرده باشند، ممکن است از طریق نرمافزارهای مخفی که به آن شرکتها میدهند، از ایرانیان جاسوسی کنند.
این اتفاق برای کشورهای مختلفی ازجمله افغانستان افتاده است. اما ایران مسلماً جایگاه نخست را در بین کشورهایی دارد که هدف این نوع تهدیدات جاسوسی هستند. انگلیس یک پایگاه رصد قوی در عمان دارد که ایران هدف عمده آن است. عربستان و اردن نیز چنین تأسیساتی دارند. مسلماً اطلاعاتی را که از این تأسیسات بهدست میآورند، با کشورهای غربی به اشتراک میگذارند.
در میان دیگر همسایگان دور و نزدیک ایران، عراق در شرایطی نیست که بتوان از آن برای جاسوسی از ایران استفاده کرد. روسیه به کل رویکرد متفاوتی از غرب دارد، افغانستان هم اگرچه عوامل خارجی دارد که از درون این کشور جاسوسی میکنند، اما بعید است تأسیساتی داشته باشد که به کمک آن بتوانند از کشورهای دیگر علیالخصوص ایران جاسوسی کنند.
روزنامه دیلیتلگراف انگلیس بهتازگی گزارش داده که آمریکا، انگلیس و احتمالاً اسرائیل بدافزار "رگین" را برای جاسوسی از 14 کشور طراحی کردهاند. آیا این نرمافزار را میتوان یک استاکسنت دیگر دانست؟
امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که نخستین بدافزار فوق پیشرفته که "استاکسنت" نام گرفت، بهطور خاص بهدست آمریکا و اسرائیل طراحی شد تا بتوانند در تأسیسات غنیسازی اورانیوم نطنز در ایران رخنه کنند و بهوسیله بالا بردن سرعت چرخش سانتریفیوژها به آنها آسیب فیزیکی بزنند.
"رگین" که اخیراً کشف شده یک بدافزار فوقالعاده پیشرفته دیگر است که تحت بررسی بسیار جامع شرکت امنیتی "سیمانتک" قرار گرفته است. این شرکت گزارش مفصلی در اینباره منتشر کرده است. در این گزارش قربانیان این بدافزار بررسی شدهاند تا همه اهداف احتمالی آن مشخص شود. اینبار هم نام ایران به عنوان یکی از قربانیان اصلی دیده میشود.
اما اینکه آیا این ویروس ساخته دست آمریکا است، من بهشخصه شرط میبندم که همینطور است. اما هنوز مدرکی در اینباره موجود نیست. ممکن است در اسنادی که "ادوارد اسنودن" افشا کرده، این بدافزار تحت اسم رمز خاصی موجود باشد. البته اگر اینگونه باشد، هنوز نمیتوان ارتباط بین این دو را مشخص کرد. با این حال برخی معتقدند آنچه اسنودن قبلاً درباره یک بدافزار فوق پیشرفته افشا کرده است، با مشخصات رگین همخوانی دارد.
بدافزار رگین نسخهای در سطح دولتی از پروژههایی است که شرکتهای کوچکتر در کشورهای مختلف به اجرا میگذارند. یعنی ساخت و بهکارگیری نرمافزارها و سختافزارهای گوناگون برای جمعآوری اطلاعات جاسوسی، خواه هدف آنها فروش این اطلاعات باشد و خواه جاسوسی دولتی.
دو کشور چگونه میتوانند اختلافنظر خود درباره تجهیزات سفارت را حل و فصل کنند؟
به نظر من هر دو کشور ایران و انگلیس انتقادهای منطقی از یکدیگر دارند، اما در عین حال باید به تعهدات بینالمللی خود مقید باشند، چراکه قوانین، وظیفه هر یک از طرفین را به شکلی شفاف و منطقی مشخص کرده است. گمان میکنم انگلیس برای ترمیم روابط خود با ایران جدی است. البته نباید جاسوسیهای گذشته انگلیس از طریق سفارتخانههایش را نادیده گرفت. بنابراین انگلیس باید ضمانت بدهد که این موضوع درباره ایران تکرار نمیشود. به نظرم هر دو باید رویکردی مناسب با قرن بیست و یکم داشته باشند و نباید حرفی بزنند و خلاف آن عمل کنند.
در سطح بینالملل باید دانست که این تنها آمریکاییها نیستند که از طریق سفارتخانههای خود دست به جاسوسی میزنند، چینیها هم در برلین همین کار را میکنند. سفارت انگلیس در مسکو که از همه بدتر است. طبقه بالای این سفارت علناً تجهیزات جاسوسی کار گذاشتهاند، یعنی گویی تبلیغ میکنند که ما داریم این کار میکنیم. روسیه نیز از این قاعده مستثنی نیست. برخی از کشورهای اروپایی نیز از ابزار جاسوسی در سفارتهای خود استفاده میکنند.
چرا انگلیس اینقدر اصرار میکند که دقیقاً همین تجهیزات را به داخل سفارتش بیاورد؟
به نظر من، انگلیس شیوه خاصی برای برقراری ارتباط بین سفارتخانههای خود دارد. از این رو، به تجهیزات ویژهای برای این کار نیاز دارد. سفارت ایران در لندن نیز دقیقاً همین حق را دارد. به نظر من مخالفت با ورود تجهیزات الکترونیکی دلیل معقولی ندارد. ایرانیها چه انتظاری دارند؟ این که انگلیس از ماشینهای تایپ صدسال پیش برای ارتباط استفاده کند؟!
مطلبی که شما میگویید چندان دور از عرف دیپلماتیک نیست. اما مسئله این است که انگلیس توضیح نداده چه نوع تجهیزاتی را میخواهد وارد کند. حتماً باید نوع خاصی تجهیزات باشد که ایران از اجازه ورود دادن به آن امتناع میکند.
من نمیتوانم با قطعیت اظهار نظر هاموند را تفسیر کنم. اما الآن روبهرویمان دو کشوری را داریم که دهها سال است اصلاً بههم اعتماد ندارند. از طرفی، چنانچه اراده برقراری مناسبات بین ایران و انگلیس باشد، دیگر فرقی نمیکند ایران با چه نوع تجهیزاتی مخالفت کرده است و میتوان به طریقی این موضوع را حل و فصل کرد.
چنانچه شما در وزارت خارجهتان آدمهای باذکاوتی داشته باشید، این نکته را میفهمند که برای عملی شدن توافق باید به مفاد و تعهدات موجود در توافقنامه نگاهی بیندازند، آن تعهدات هستند که قطعی و یقینی هستند. از آن طرف، انگلیس اگر جدی باشد باید به تعهداتش عمل کند و از ابزار جاسوسی استفاده نکند.
این نکته را هم بدانید که جاسوسان انگلیس بالأخره به ایران خواهند آمد، چرا که بعد از این توافق و بازگشایی سفارت، یک پایگاه رسمی به اسم "سفارت" در ایران دارند. همه سفارتخانههای کشورهای مختلف، علیرغم ادعایشان، اقدام به جاسوسی میکنند. این جاسوسها در کسوت دیپلمات میآیند، اما در واقع هدف اصلیشان جاسوسی است.
با این حال زمانیکه میخواهید بین دو کشور اعتمادسازی کنید و جو اعتماد برقرار باشد، نصب تجیهزات جاسوسی برخلاف عرف دیپلماتیک است. انگلیس نباید تنها به این خاطر که اجازه دارد در تهران سفارت داشته باشد، دستگاههای شنود با خود به همراه آورد. موضوع مهمتر این است که توافقی حاصل بشود. چشم همه به این توافق است. پس باید اطمینان حاصل کرد که این توافق برای اهداف جاسوسی انجام نشده باشد، بلکه در این جهت باشد که اعتماد بیشتری بین دو کشور ایجاد کند.
منبع : فرهنگ نيوز
افزودن دیدگاه جدید