استخاره كردم بد اومد و ازدواجم بهم ريخت
یک نت ـ يك نفر كه با شرايط من سازگار بود به خواستگاري من آمد ولي استخاره خوب نيامد، و رابطه بيدليل به هم خورد. تا اينكه با استادم آشنا شدم و محبّت وي در دلم نشست و فهميدم قصد ازدواج دارد استخاره كردم بد آمد و به نتيجه رسيدم كه صلاح نيست و حالا محبّت او را نميتوانم از دلم خارج كنم؛ در حالي كه الآن هم خواستگاري دارم كه شرايط مرا دارد ولي من را از فعاليت اجتماعي منع ميكند؟
اجاز دهيد سخن خود را با ملاك هاي انتخاب همسر شروع كنيم مطالبي كه اگر به آن عمل شود زندگي اي شيرين را براي انسان رقم مي زند و بسياري از ترديدها و دو دلي ها با رعايت آنها بر طرف مي شود.
دختر و پسر، بايد ملاكها و ميزانهايي داشته باشند و بدانند چه همسري ميخواهند، با چه مشخصات و صفاتي. اين اصل كار است. معيارها و ملاكها دو نوع هستند:
1. ملاكهايي كه حتماً بايد باشند و ركن و اساس هستند. اين ملاكها عبارتند از: الف ـ تديّن. ب ـ اخلاق نيك ج ـ شرافت خانوادگي.
2. ملاكهايي كه شرط كمال ازدواج هستند و براي بهتر شدن زندگي اهميّت دارند. اين ملاكها عبارتند از: الف ـ
عقل. ب ـ سلامت جسم و روح. ج ـ زيبايي د ـ. علم و سواد. هـ ـ هم كفو بودن و متناسب با همديگر بودن از لحاظ سنّ، فرهنگي، خانوادگي، اجتماعي، اقتصادي و...[1]
كيفيت گزينش:
فردي كه ميخواهد شريك زندگي خود را انتخاب نمايد، بايد حتي الامكان با روشهاي مختلف خصوصيات و روحيّات و خانوادة طرف و خود او را بشناسد و در آخر نسبت به ازدواج با او تصميم بگيرد. اين مرحله مهمترين مرحلة ازدواج ميباشد و لذا براي اين مرحله راهها و روشهاي مختلفي در نظر گرفته شده تا فردي كه انتخاب ميكند، دقيقتر انتخاب كند و با اطمينان خاطر بيشتري به عرصة زندگي پا بگذارد.
مرحلة اول مشورت كردن با افرادي كه داراي خصوصياتي چون تديّن، عقل و فهم بالا، آگاه به مسائل ازدواج، شجاع و بدون ملاحظه، مصلحت انديش، دلسوز و خيرخواه، و امين و رازدار باشند.
مرحلة دوم تحقيق: ميزان تحقيق بستگي به فرد مورد تحقيق از لحاظ دوري و نزديكي نسبت به تحقيقكننده دارد. يعني هر قدر آشناتر باشد تحقيق كمتر و هر قدر ناآشناتر باشد تحقيق بيشتري ميطلبد. در مسألة تحقيق بايد راههاي گوناگوني را پيمود و جزئيات مسئله را بررسي نمود و معلومات مختلفي را بدست آورد و پيرامون آن تفكّر و مشورت كرد و همة جوانب امر را سنجيد تا كم كم نتيجه به دست آيد. راههاي تحقيق عبارتند از:
1. بررسي اصول و صفات خويشان و نزديكان.2. تحقيق از طريق خويشان او.3. تحقيق از طريق دوستان نزديك او.4. تحقيق از طريق معلمان و مربيان او.5. تحقيق از طريق دشمنان او.[2]استخاره و جايگاه آن در ازدواج:
هر گاه كسي بخواهد كاري انجام دهد، اگر خوبي و صلاح آن كار برايش روشن باشد، بايد با استمداد و طلب خير از خداوند و توكّل به او، آن كار را انجام دهد، و هيچ جايي براي استخاره مصطلح نيست و اگر بديِ كار برايش آشكار است، بايد آن را ترك كند و باز هم هيچ جايي براي استخاره وجود ندارد. امّا اگر خوب يا بد بودن كار برايش واضح نبود و نميداند انجام دهد يا نه؟ بايد پيرامون آن تفكّر، مطالعه،بررسي، تحقيق و مشورت نموده و همة جوانب امر را بررسي كند، اگر فكر و تصميمش يك طرف را ترجيح داد، بايد طرف ترجيح يافته را عمل كند و باز هم در اينجا نيازي به استخاره نيست، امّا اگر پس از تفكّر و تحقيق و مشورت و پيمودن تمام راههاي ممكن، باز هم راه به جايي نبرد و «حيران» بر سر «دوراهي» درماند و «عقربة انديشه و تصميمش» روي 50% مانده و به هيچ طرفي تمايل پيدا نكرد و آن كار هم به گونهاي است كه نميشود به حال خود رهايش كرد، بلكه بايد تكليف آن را روشن نمود آن گاه نوبت به «استخاره» ميرسد.
همچنين استخاره كردن كار همه نيست بهتر است اين كار توسط افراد خود ساخته و علمان پاك و رباني انجام شود دهند و در آخر بايد عرض كنيم كه به قول حضرت استاد آيت الله جوادي آملي:«ما در اسلام (براي هر كاري و در هر شرايطي) تشويق به استخاره نشدهايم.» پس بهتر است شما در مسئلة ازدواج راههاي گفته شده را بپيماييد و اگر نتيجه نگرفتيد، در اين صورت است كه ميتوانيد با شرايط گفته شده استخاره بگيريد. و گرنه قبل از اين مراحل استخاره كردن از نظر اسلام درست نميباشد و چه بسا باعث شود انسان تا آخر عمرش تأسف بخورد.[3]
در مورد استادتان بايد عرض كنيم بدون توجه به ملاك هاي ياد شده استخاره كردن درست نبوده است و اگر ايشان آن شرايط مطلوب را دارا هستند و در مورد ايشان تحقيقهاي لازم و مشورت را انجام دادهايد، ميتوانيد به وسيلة يك فرد فهيمي نظر مثبت خودتان را از زبان واسطه به ايشان منتقل كنيد ( البته غير مستقيم) در ادامه اگر ديديد ايشان راضي شدند و به خواستگاري آمدند و شرايط لازم را دارا هستند ديگر جائي براي ترديد نيست. ولي اگر ايشان به هر دليلي قبول نكردند و دچار سوء تفاهم باشند ميتوانيد از طريق واسطه اين سوء تفاهمات را رفع كنيد، ولي اگر ديديد ايشان رغبتي به ازدواج با شما ندارد، سعي كنيد محبّت او را از دلتان خارج نماييد. چون انسان نميتواند با كسي كه او را نميپسندد زندگي كند در مورد خواستگار آخر شما نيز همان مطالب ياد شد توصيه مي شود يعني با توجه به شرايط و ملاك ها و تناسب هاي ياد شد يكي را در نظر بگيريد هر كدام در صد همساني و تناسبش با شما بيشتر بود همان براي زندگي شما مناسب است در آخر توصيه مي كنيم براي امر خطير ازدواج حتماً از مشاوره حضوري نيز كمك بگيريد.
در مورد اينكه خواستگار شما، از فعاليت اجتماعي ناراضي است. بايد گفت كه شما بايد ببينيد اولاً فعاليت اجتماعي براي شما چه قدر اهميّت دارد. آيا آنقدر اهميت دارد كه بخواهيد به خاطر آن خواستگار خود را ردّ كنيد. دوم اينكه اگر فعاليت اجتماعي شما طوري است كه با افراد نامحرم در تماس نيستيد ميتوانيد او را قانع كنيد ولي اگر اين طور نيست به نظر ميرسد حقّ با خواستگار شما باشد. از طرفي شايد بتوانيد در خانه به فعاليت خود بپردازيد و اين امر مانعی براي شما نباشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:1. انتخاب همسر، ابراهيم اميني، نشر بين الملل وابسته به انتشارات اميركبير.2. جوانان و انتخاب همسر، علي اكبر مظاهري، انتشارات پارسايان.
پي نوشت ها:[1] . مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسايان، چاپ بيست و دوم، 1382، ص 106.[2] . اميني، ابراهيم، انتخاب همسر، انتشارات اميركبير، چاپ هشتم، 1382، ص 155.[3] . مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، همان، ص 202.
افزودن دیدگاه جدید