باپسري 2سال در ارتباط بودم که خيلي به سختي پیامک ميزد
یک نت ـ باپسري 2سال در ارتباط بودم که خيلي به سختي پیامک ميزد و میگف کاردارم ونمیرسم پیامک بدم. اصلا تلفنی حرف نمیزد. نميومد همو ببينيم و هربار هم ميگف فلان موقع ميام خاستگاري که نميومد.البته ميگه افسردگي دارم و خيلي ابراز علاقه ميکرد ومنم باورش داشتم.مشکلاتی هم داشت توزندگیش.
یک نت ـ باپسري 2سال در ارتباط بودم که خيلي به سختي پیامک ميزد و میگف کاردارم ونمیرسم پیامک بدم. اصلا تلفنی حرف نمیزد. نميومد همو ببينيم و هربارهم ميگف فلان موقع ميام خاستگاري که نميومد.البته ميگه افسردگي دارم و خيلي ابراز علاقه ميکرد ومنم باورش داشتم.مشکلاتی هم داشت توزندگیش.
حالامن باهاش کات کردم تا کمی بخودش بیاد وگفتم اگه منو میخای بیا خواستگاریم.ولی فقط بعداین چن بار پیامک داد و دراین پیامک ها فقط میگف امیدوارم خوشبخت بشی و نمیگف بیا برگرد.که منم بهش گفتم دیگه پیامک نده و دیگه ازش خبری نیس
خیلی دلم براش تنگ شده.خیلی حالم بده
چیکارکنم؟همش میخام بهش پیامک بدم ولی میترسم
دیدگاهها
بلایی که خودت به سر خودت اوردی
واقعا نمیدونم چی بگم
همون بهتر که ازش جدا شدی. وقتی اون حتی وقت اس دادن رو نداره چطور میتونه تو زندگی بهت کمک کنه یا همدم تو باشه و... . تو زندگی زناشویی انقد مشکلات پیش میاد که چه بسا به جدایی ختم بشه.شما هم برو نماز بخون به سمت خدابرو و فراموشش کن چون شما به درد هم نمیخورین.باورکن. از کار خودت پشیمون نشو.زندگی ادم خیلی با ارزشتر ازین حرفاس که ادم بخاد خرابش کنه...
اگه دوست داشتی درخدمتم بعنوان مشاور
منم بلایه تورو روسرم دارم5ماهه بایه پسررابطه دارم تاسراغشونگیرم سراغمونمیگیره خیلی دوستش دارم ولی نمیدونم چیکارکنم موندم
منم همین مشکلو دارم
ولی تصمیم گرفتم دیگه سراغشو نگیرم
افزودن دیدگاه جدید