آنهايي كه به خاطر ترس از خدا بندگي مي كنند بخوانند/ از محبت تا بندگی
در عصر حاضر که با پیشرفت های متنوعی همراه بوده است، کمتر کسی را می توان یافت که از حیث فرصت و زمان در گشایش باشد تا انجا که برخی 24 ساعت روزانه را هم برای رسیدن به کار خود کم می دانند. از این رو است که می بینیم برخی از افراد به همین بهانه کمتر سراغ مباحث معنوی و دینی می روند تا آنجا که حتی گاهی نمازهای یومیه را به دلیل کمبود وقت، چیزی زائد بر زندگی خود تلقی می کنند و با این بهانه از انجام واجبات دینی خود سر باز می زنند.
اما گروهی هم هستند که با وجود مشغلات فراوان زندگی و بار مسئولیت های اجتماعی فراوان، برای این امر مهم وقت می گذارند و بالعکس دسته ی اول از ان نهایت لذت معنوی را می برند و آرزو دارند که ای کاش می توانستند وقت بیشتری را به مناجات با معبود خویش قرار بدهند.
سوالی که اینجا مطرح است، این است که چه عاملی باعث تفاوت بین دسته ی اول با دوم می شود و یا به بیان دیگر چگونه است که عده ایی در طول روز از مناجات های خود خسته نمی شوند و از ان لذت می برند اما گروه دیگری نه تنها لذتی نمی برند بلکه این امر را موجب هدر رفتن زمان کاری خود می دانند؟
در حدیثی از مولا امیر المومنین می خوانیم که عبادت کنند گان سه دسته اند:
عده ایی که از ترس از عذاب الهی خدا را عبادت می کنند و عده ایی به طمع بهشت و عده یی دیگر خدا را به خاط خود خدا عبادت می کنند و آن به این جهت است که خدا را با تمام صفات جمال و جلال اش شناخته اند و به همین سبب مبهوت صفات الهی شده اند و آن باعث ایجاد محبت به خداوند شده است.[1]
بنابراین آنچه تا اینجا می توان نتیجه گرفت این است که معرفت و شناخت خدا باعث محبت به خدا، و محبت به خدا باعث شوق عبادت و راز و نیاز به درگاه حضرت حق می گردد.
امام صادق(ع) مي فرمايد: « ما خدا را جز محبانه نمي پرستيم و اين مقامي است پوشیده كه جزء «مطهرون» (معصومان) به آن دست نمي يابند.»[2]
به طور کلی مواردی که می تواند زمینه ساز رسیدن به مقام بندگی و پرستش باشد، موارد زیر است:
1 : تامل در عظمت خدا:
در قرآن کریم در بسیاری از آیات [2] عظمت خدای یکتا را به تصویر کشیده است.
انسان زمانی که به عظمت و قدرت حضرت حق تفکر کند و خود را در مقابل چنین قدرتی تصور کند؛ ناخوداگاه خود را در مقابل او کوچک و حقیر احساس می کند و این مقدمه ایی می شود برای اینکه در مقابل او تعظیم و کرنش کند.
2 : تامل در فقر و وابستگی خویش به خدا:
« يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ [ فاطر/ 15] اى مردم ! شماييد نيازمندان به خدا ، و فقط خدا بىنياز و ستوده است »
خداوند در سوره ی فاطر به کلیه ی انسان ها متذکر این حقیقت می شود که همگی شما بلااستثناء فقیر و نیازمند به خدا هستید. واین خداوند است که در نهایت بی نیازی است. آدمی اگر در این امر، کمی بیاندیشد متوجه عجز و نیاز خود به خدا خواهد شد که در نتیجه این احساس باعث آسان شدن پرستش الهی می گردد.
در برخی روایات وارد شده که اگر فقر و بیماری و مرگ نبود عده ایی هرگز سر تسلیم فرو نمی آوردند.
3 : توجه به نعمت ها:
آدمی ذاتا و فطرتا، وقتی کسی به او احسان کند در مقابل در مقام تشکر بر می آید.
اگر چه با توجه به آیات قرآن [3] نمی توان نعمت ها الهی را شماره کرد؛ ولی یاداوری نعمت ها باعث می شود که محبت به خدا، در وجود انسان تقویت شود.
قرآن در توجه به نعمت های الهی ميفرمايد: « فليعبدوا ربَّ هذا البيت، الّذي أطعمهم من جوعٍ و ءامنهم من خوفٍ، [قريش/3ـ4] مردم پروردگار اين كعبه را بپرستند، او را كه از گرسنگي سير شان كرد و از ترس، ايمنشان نمود.»
4 : توجه به ندای فطرت:
تاریخ این مساله را ثابت کرده که آدمی در طول دوران زندگی خویش با توجه به نیاز فطری خویش، در فکر پرستش موجودی بوده که گاه این نیاز به کج راه ها رفته و انسان رو به پرستش سنگ و چوب وبتان آورده.
از این رو ست که بیشتر آیات قرآن نیز انسان را دعوت به توحید در عبادت می کند نه اصل عبادت را، تا بتواند انسان را از ورود به کج راهها باز دارد.
حضرت علی علیه السلام نیز در مورد فلسفه ی ارسال رسل می فرماید:
« فبعث اللّه محمّدا بالحقّ ليخرج عباده من عبادة الأوثان الي عبادته [4] خداوند، محمّد ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ را به حق فرستاد، تا بندگانش را از بتپرستي، به خدا پرستي دعوت كند. »
ان شالله که بتوانیم هر یک از ما با بکار بستن راهکارهای بالا محبت الهی را در دل خود تقویت کنیم.
منبع:کتابخانه ی طهور
[1] . برگرفته از نهج البلاغه، ترجمه ي سيد جعفر شهيدي، حكمت 237)
[2] . روم / 22 ، یونس/ 5، یونس/ 6،
[3] . « وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ [ابراهیم / ٣٤] و از هر چيزى كه [به سبب نيازتان به آن] از او خواستيد ، به شما عطا كرد . و اگر نعمت هاى خدا را شماره كنيد، هرگز نمىتوانيد آنها را به شماره آوريد. مسلماً انسان بسيار ستمكار و ناسپاس است .»
[4] . نهج البلاغه/ خطبه 14
منبع :www.jonbeshnet.ir
افزودن دیدگاه جدید