مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

یک نت ـ مریم اکبری همسر علیرضا اکبری/علیرضا اکبری متولد ۲۹ مهر ۱۳۴۰ است که سابقه حضور در میادین جبهه به مدت 70 ماه را در کارنامه دارد. وی در مراکز امنیتی و نظامی مسئولیت‌های حساسی برعهده داشت که موجب شده بود به برخی از اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی داشته باشد.
مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

یک نت ـ مریم اکبری همسر علیرضا اکبری/جاسوس Mi6 چه اطلاعاتی در مورد شهید فخری زاده به انگلیس داد؟/ طرح «سکته» برای نجات شاه ماهی اطلاعاتی جواب نداد

چهارشنبه (21 دی) دستگاه قضائی اعلام کرد علیرضا اکبری همکار اسبق دبیرخانه شورای امنیت ملی، به جرم افساد فی‌الارض و اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور از طریق انتقال اطلاعات به سرویس های اطلاعاتی بیگانه، به اعدام محکوم و حکم او اجرا شد.

بر اساس اعلام وزارت اطلاعات، علیرضا اکبری اطلاعات مهم کشور را به صورت کاملا آگاهانه در اختیار سرویس جاسوسی دشمن قرار می‌داده است.

وزارت اطلاعات در بخشی از بیانیه‌اش گفته بود، یکی از مهمترین عوامل جاسوسی سرویس اطلاعاتی انگلیس در مراکز حساس و راهبردی کشور توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) شناسایی و پس از طی فرآیندی طولانی و چند لایه در حوزه‌های ضد اطلاعاتی، فنی و عملیات فریب دستگیر شد.

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

ابر جاسوس انگلیس که بود؟ 

علیرضا اکبری متولد ۲۹ مهر ۱۳۴۰ است که سابقه حضور در میادین جبهه به مدت 70 ماه را در کارنامه دارد. وی در مراکز امنیتی و نظامی مسئولیت‌های حساسی برعهده داشت که موجب شده بود به برخی از اطلاعات طبقه بندی شده دسترسی داشته باشد.

از جمله مسئولیت‌های وی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

ـ مشاور اسبق فرمانده نیروی دریایی

ـ مسئول اسبق حوزه دفاعی و امنیتی مرکز تحقیقات وزارت دفاع

ـ معاون اسبق حوزه روابط خارجی وزارت دفاع

ـ مسئول اسبق سازمان نظامی اجرای قطعنامه ۵۹۸

این جاسوس انگلیس بنا به گفته خودش از همان دوران کودکی  «دست به ذغال می‌زد طلا می‌شد...»  شاید به همین علت در مناظراتی که انجام می‌داد پیروز می شد و موجب شد تا در کانون توجهات قرار گیرد.

جلسه ای که همه چیز از آن شروع شد...

سرویس جاسوسی انگلیس اکبری را به شکلی ویژه در نشستی دیپلماتیک و به وسیله سفیر انگلیس و افسر اطلاعاتی Mi6 شناسایی می کند.

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

در همان جلسه سفیر انگلیس همراه با فردی دیگر به او نزدیک می شوند و با وی صحبت می کنند، در جریان این دیدار کارتی به اکبری داده می شود که وی آن را دریافت می کند؛ شاید بتوان این مساله را به عنوان بزرگترین اشتباه اکبری در نظر گرفت؛ چرا که این اتفاق نشان داد وی نسبت به تعامل با سیاستمداران خارجی (که این عناوین نوعا پوششی خوب برای افسران اطلاعاتی بشمار می رود) ملاحظه ای ندارد و همین امر موجب شد سرویس اطلاعاتی انگلستان مسیر استخدام اکبری برای جاسوسی را ساده تر ببیند.

دعوت نامه‌ای برای جاسوسی 

پس از آشناییِ ابتدایی زمان این رسیده بود که عملیات سرویس اطلاعاتی انگلیس وارد مرحله جدیدی شود؛ باید با اکبری ارتباط بیشتری برقرار می شد. به همین دلیل دعوت نامه ای برای مهره نشان شده Mi6 از طریق سفیر انگلیس فرستاده شد، اکبری هم به سفارت انگلیس رفت.

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

ارتباط با سوژه وارد فاز تازه‌ای شده بود و برای اولین بار قول ویزای طولانی مدت(vip) و سفر به لندن مطرح شد؛ حتی گفته بودند نیازی نیست اکبری برای گرفتن ویزا، مدارکش را ارسال کند بلکه از خودِ سفارت کارهایش را انجام می دهند...

زمانی که ام آی سیکس از جانب معاون اسبق حوزه روابط خارجی وزارت دفاع به اطمینان رسید، افسران این سازمان اطلاعاتی خودشان را به او معرفی کردند و به صراحت گفتند: سرویس اطلاعاتی انگلستان هستیم.

روش ارتباطیِ ویژه برای «جاسوس ویژه»

ویندوز قرمز روش موساد برای ارتباط با جاسوسان و عوامل تروش است ولی راهِ‌ امن Mi6 برای ارتباط با عواملش چیست؟

پاسخ این سوال را جاسوس رده بالای سرویس اطلاعاتی انگلستان می‌دهد، اکبری در اعترافاتش می گوید: «لپ تاپی به من دادند و گفتند این برای توست صفحه‌ای برای شما درست می‌کنیم، هرچند وقت یکبار صرفا این صفحه را باز کن و ببین ... به محض باز کردنِ آن، ما متوجه می‌شویم.»

علاقه‌مند شدن انگلستان به اکبری

افسران اطلاعاتی Mi6 به اکبری علاقه مند شده بودند چرا که وی همه مشخصات لازم برای جاسوسی را داشت؛ اکبری از موقعیتی خوب و سوابق ممتازی بهره مند بود، از طرفی با توجه به ظاهری که داشت کمتر کسی فکرش را می کرد جاسوس باشد.

مشاور اسبق فرمانده نیروی دریایی در همین رابطه می گوید: «فهمیده بودم مورد توجه واقع شده‌ام و قرار است دنبال من بیفتند و تلاش می کنند با من تماس بگیرند، گفت و گو زیاد داشتیم و گفتند که سرویس اطلاعاتی انگلیس هستند.»

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

ارتباط تشکیلاتی اکبری با «مارکو» و «جسیکا»

افسران اطلاعاتی مختلفِ انگلیسی با اکبری که حالا تبدیل به جاسوس ارشد Mi6 شده بود ارتباط برقرار کردند. یکی از این افراد با نام تشکیلاتی «مارکو» بیش از 24 ماه با اکبری در ارتباط بود، افسرمارکو که مامورتش را در قبال همکار اسبق دبیرخانه شورای امنیت ملی تمام شده می‌دید جایِ خود را به افسر دیگری از سرویس اطلاعاتی انگلستان داد؛ این فرد «جسیکا» نام داشت که 20 ماه با اکبری در ارتباط بود.

در اوایل پائیز سال 1392 جسیکا باعث آشنایی اکبری با «کیت» شد؛ به گفته این شاه ماهی اطلاعاتیِ انگلستان، این تعاملات موجب شده بود که قباحت ذره، ذره ریخته شود.

اکبری چه اطلاعاتی به انگلستان داد؟

به دلیل موقعیتی و جایگاهی که اکبری داشت، از توان دسترسی به برخی اطلاعات طبقه بندی شده برخوردار بود به همین دلیل اطلاعات جذابی که می‌توانست به دشمن دهد در یک حوزه خاص نبود؛ تا جایی که خودش می‌گوید: «دائم برایشان مساله بود... هراتفاقی که در منطقه می افتاد مورد سوال افسران اطلاعاتی انگلستان بود.»

با توجه به اینکه مذاکرات هسته‌ای، ابعاد مختلف اقتصادی، سیاسی، امنیتی و اجتماعی داشت طبعا یکی از موارد جذاب برای افسران انگلیسی بشمار می‌رفت.

علاوه بر مسائل هسته‌ای، روش‌های دور زدن تحریم‌ها نیز جزو موضوعات مورد علاقه افسران اطلاعاتی انگلستان بود و در مورد آنها هم از اکبری سوال می‌پرسیدند؛ چراکه ایران از این طریق در شرایط تحریمی از شدت مشکلات اقتصادی می‌کاهد؛ بنابراین دست یافتن به اطلاعاتی در مورد روش‌های دور زدن تحریم برای mi6 بسیار ارزشمند بشمار می‌رفت.

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

اکبری چه اطلاعاتی در مورد شهید فخری زاده به عوامل دشمن داد؟

هرچند اکبری در تعامل با انگلستان تعمد داشت اما یکی از راه های یافتن سوژه های جدید و کیس های ترور، پرسش‌های غیر مستقیم است. انگلستان هم که از دیر باز در زمینه مسائل جاسوسی تبهر خاصی داشته و دارد به خوبی از این روش استفاده می کند. افسران اطلاعتیِ انگلیس کاملا هوشیارانه در مورد دکتر فخری زاده اطلاعاتی را از این جاسوس رده بالای خود دریافت می کنند.

به عنوان مثال اکبری می گوید:

«وقتی پرسید شخصی مثل دکتر فخری زاده اگر چنان پروژه‌ای باشد می تواند درگیر آن باشد می گفتم چرا نمی‌تواند؟»

عوامل Mi6 با این پرسش به سه مساله بسیار مهم دست یافتند؛ اول اینکه فردی به نام فخری زاده وجود دارد (به دلیل مسائل امنیتی وجود شهید فخری زاده انکار شده بود)، دوم در چه زمینه ای فعالیت می‌کند و سوم در چه سطح کارکردی و علمی قرار دارد.

یکی دیگر از اقداماتی که اکبری علیه امنیت ملی انجام داده است لو دادن مقامات عالی رتبه کشور بود چرا که وی به مقامات عالی کشور در سطح بالا دسترسی داشت و از طرفی دشمن برای تحت نظر گرفتن و ترور مقامات عالی رتبه و موثر نیاز داشت تا قبل از هرچیز اطلاعاتی در مورد هویت آنها کسب کند.

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

بنا به اظهارات اکبری اخبار جاریِ ایران هم برای افسران انگلیسی اهمیت زیادی داشت، وی در بخشی از اعترافاتش می گوید: «به تناسبِ اخبار جاری هم سوالی می پرسید»

سکته انگلیسی؛ تلاش Mi6 برای فرار از شکست مقابل سرویس اطلاعاتی ایران

علیرضا اکبری در سال ۱۳۸۷ به جرم جاسوسی توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد، اما با قید وثیقه آزاد شد و در ادامه به بهانه درمان به انگلیس رفت. Mi6 از ترس به دام افتادن ابر جاسوس خود شروع به سناریو سازی جدیدی کرد چرا که وی برای سرویس اطلاعاتی انگلستان مهره ارزشمندی بشمار می رفت و دستگیری اکبری شکستی بزرگ برای آنها بود.

به همین دلیل سعی کردند تا مانع از بازگشت مسئول اسبق حوزه دفاعی و امنیتی مرکز تحقیقات وزارت دفاع به کشور شوند، طراحی Mi6 برای رسیدن به این مقصود پروژه «سکته انگلیسی» بود.

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

به دو دلیل سرویس اطلاعاتی انگلستان از چنین روشی استفاده کرد:

اول: ایران نتواند از طریق اینترپل خواستار بازگشت جاسوس فراری شود

دوم: در صورت لزوم بتوانند در رسانه هایشان از اکبری شخصیتی مظلوم بسازند (کما اینکه برای سایر جاسوس هایشان این کار را به فراخور شرایط انجام داده اند).

اکبری در اعترافاتش می گوید:

«افسران انگلیسی به من گفتند شما سکته می کنی، اورژانس شما را به بیمارستان می برد و در بیمارستان شما را نگه می دارد، مدتی در بیمارستان بستری می شوی ممکن است حتی تا دو هفته شما را در بیمارستان نگه دارند».

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

هدف از این طراحی چه بود؟ پس از این موضوع، اکبری به علت سکته‌ای که کرده بود و منعی که از سفر داشت دلیلی موجه به دست آورده بود تا از سفر به ایران سر باز زند و در انگلستان بماند؛ اگر ایران هم اعتراض می کرد آنها می توانستند با ابزار مظلوم نمایی، خود را حق به جانب نشان داده و مانع از شکست برابر سرویس اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران شوند.

ادامه ماجرا اما جالب تر می‌شود؛ آنها برای اینکه این عنصر خودفروخته از خانواده‌اش دور نباشد به وی می‌گویند زمانی که بستگانت برای دیدن تو به انگلیس می آیند آنها را قانع می کنیم تا همینجا بمانند... که این مساله نشان از جایگاه و میزان علاقه انگلیسی‌ها به جاسوس با ارزششان دارد.

روانشناسی انگلیسی

سرویس‌های اطلاعاتی برای اینکه بتوانند سوژهایشان را به خوبی مدیریت کنند قبل از هرچیز باید ابعاد شخصیتی و ذهنی وی را بشناسند تا متوجه شوند از چه طریقی باید فضای اعتماد آمیزی برای سوژه به وجود بیاورند؛ کاری که حداقل در قبال اکبری به خوبی انجام داده بودند.

شناخت ابعاد مختلف شخصیتیِ سوژه زمان زیادی می‌برد بنابراین می توان نتیجه گرفت که دشمن مدت‌ها بر روی اکبری کار می‌کرده است و پس از تمام شدن تحقیقات و شناساییِ ابعاد مختلف شخصیتیِ وی وارد بُعد عملیاتی شدند.

خواندن صحبت های اکبری در این مورد خالی از لطف نیست:

«آقایی آمد و سلام و علیک کرد، خارجی بود و انگلیسی حرف می‌زد نامش مارک بود وادعا می‌کرد تمام مصاحبه های من را دیده است.

 یعنی با تمام زوایای فکری من  آشنا بودند. منظور این است که نوع نفوذ آنها این است که شخص را به طور دقیق می شناسند اخلاقیاتش را می دانند...حتما اتاق من به گونه ای بود که مثلا دستشویی آن رو به قبله نباشد، از قبل چند ملحفه اضافی می دادند که برای نماز خواندن پهن کنم، روانشناسی و رفتار شناسی دقیق بود. خیلی جنتل‌من، خیلی با پرستیژ و شخصیت بودند... به تمام باورهای اعتقادی من احترام تام می‌گذاشتند.»

ضربه هوش ایرانی به سرویس اطلاعاتی انگلستان/ در جایی که فکرش را نمی‌کردند تحت رصد بودند

سرویس اطلاعاتی انگلستان برنامه‌اش را به گونه‌ای طراحی کرده بود که تقریبا می‌توان گفت هیچ نقصی نداشت؛ آنها برای همه ابعاد ماجرا چاره اندیشی کرده بودند (قوانین، مهندسی افکار عمومی و...) تا مانع از این شوند که این ابر جاسوس در اختیار افسران اطلاعاتی ایران قرار بگیرد، آنها فقط یک نکته را در نظر نگرفتند؛ هوش ایرانی در همه این مراحل آنها را تحت نظر دارد!

حتی زمانی که افسران Mi6 سکته انگلیسی را طراحی می‌کردند نیز در اشراف سربازان گمنام امام زمان(عج) قرار داشتند( تصاویر آن در بالا منتشر شد) یا زمانی که اندرو دان افسر اطلاعاتی انگلیس در حال تعقیب و مراقبت از اکبری بود نیز در رصد اطلاعاتی ایران بودند (یکی از تصاویر آن نیز در روزهای اخیر منتشر شد که در ابتدای همین گزارش منتشر شد).

افسران و جاسوس Mi6 مدت‌ها در تور عملیات ضد اطلاعاتی و فنیِ سرویس اطلاعاتی ایران بودند و در نهایت این «ابرجاسوس» توسط وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران دستگیر شد و همه تدابیری که انگلیسی‌ها برای دستگیر نشدنش به کار بسته بودند بی‌اثر شد.        

اعدام؛ فرجام خیانت 

علیرضا اکبری در بخشی از اعترافاتش در مورد علت همکاری با دشمن (لودادن اطلاعات سران کشور، روش دور زدن تحریم ها، مسائل مربوط به مذاکرات هسته‌ای و...) می‌گوید: «غفلت، مسامحه، توجیه، نفس.... مشکل مالی نداشتم مگر خدا به من به آن میزان رحمت نداده بود؟ با وزیر نشست و برخاست داشتم نمی توانستم ‌تقاضا کنم در جلسه و بگویم با چنین پدیده ای برخورد کرده‌ام؟»

پس ازاینکه اعلام شد علیرضا اکبری در دادگاه به اعدام محکوم شده است وزیر خارجه انگلیس شخصا برای حمایت از وی به میدان آمد و گفت: «ایران بایستی اعدام علیرضا اکبری، شهروند انگلیسی ـ ایرانی را متوقف کرده و فورا او را آزاد کند.»

اما حمایت انگلستان هم مانعی نشد و در نهایت حکم اکبری اجرا شد.

جاسوس سرویس اطلاعات مخفی انگلیس به دار مجازات آویخته شد

حکم علیرضا اکبری فرزند علی دارای تابعیت مضاعف ایرانی-انگلیسی که به اتهام افساد فی‌الارض و اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور از طریق جاسوسی برای دستگاه اطلاعاتی دولت انگلیس در ازای دریافت دستمزد به مبالغ 1.805.000 یورو، 265.000 پوند انگلیس و 50.000 دلار آمریکا به مجازات اعدام محکوم شده بود، اجرا شد. 

براساس دادنامه صادره، اقدامات محکوم در سال‌های گذشته علیه امنیت ملی کشور، جاسوسی به نفع کشور انگلیس، ارتباطات با سرویس جاسوسی MI6 و تعداد ملاقات‌های وسیع با افسران اطلاعاتی دشمن در کشورهای مختلف و مدت طولانی جاسوسی، مصداق جنایت گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور است، به گونه‌ای که موجب اخلال شدید در نظم عمومی کشور در حد وسیع شده است. 

همچنین اقدامات سرویس جاسوسی انگلیس در این پرونده نشان دهنده ارزش محکوم، اهمیت دسترسی‌های او و اعتماد دشمن به وی بوده است. 

ارائه آموزش‌های اطلاعاتی، آموزش ضد تعقیب (با هدف تامین امنیت محکوم در قرارهای ملاقاتی)، آموزش ضد بازجویی، پوشش اطلاعاتی، آموزش جمع‌آوری اطلاعات (با هدف افزایش موفقیت محکوم در جمع‌آوری اطلاعات در مواجهه با افراد دارای دسترسی)، تاسیس شرکت پوششی در خارج از کشور به منظور به انحراف کشاندن نهادهای امنیتی ایران، ارائه ابزارهای ارتباطی ویژه، استفاده از عنصر رابط، پشتیبانی از محکوم پس از فرار از کشور، تبادل با سایر سرویس‌های جاسوسی و هزینه‌های مالی هنگفت جهت حفظ انگیزه‌های محکوم و ترغیب وی به خیانت بیشتر به کشور، استفاده از کشورهای ثالث، افسران اطلاعاتی متعدد، ارائه تابعیت انگلیس به محکوم بصورت ویژه، اعزام مجدد محکوم به داخل کشور از جمله اقدامات سرویس اطلاعاتی انگلیس در این پرونده است که از اهمیت بالای محکوم علیه برای MI6 حکایت دارد. 

وی همچنین پس از خروج از کشور با اقامت در انگلیس همکاری با موسسات مطالعاتی لندن را آغاز کرده و با توجه به دسترسی‌های قبلی با حضور در ایران نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام و به آن موسسات که تحت مدیریت افسران اطلاعاتی بودند ارائه کرده است. 

هرچند افسران ضد جاسوسی وزارت اطلاعات پس از کشف روابط جاسوسی مورد بحث، تکمیلِ اطلاعات پیرامون اهداف و لیستِ نیازمندی‌ها، شکل ارتباطات و ابزارهای ارتباطی سرویس حریف، از مقطعی به مدار ارتباطی فیمابین سرویس جاسوسی انگلیس ورود نموده و به تزریق اطلاعات هدایت شده به مدار مذکور پرداختند. 

اقدامات و ارتباطات متهم با سرویس جاسوسی انگلیس را به دو مرحله می‌توان تقسیم کرد. یکی از سال 1383 تا 88 و سپس بعد از فرار از کشور و بازگشت مجدد. 

محکوم علیه، علیرضا اکبری در سال 81 بازنشسته شده و به فعالیت‌های پژوهشی و تجاری در بخش خصوصی روی آورده است که مورد شناسایی سرویس اطلاعات مخفی انگلیس قرار گرفته و فرایند جذب او از سوی یک رابط ایرانی که از گذشته با اکبری ارتباط داشته آغاز می‌شود. 

همچنین این جاسوس در جریان اخذ ویزا از سفارت انگلیس در تهران توسط مامورین اطلاعاتی مستقر در آن سفارت، نشان شده و مورد مصاحبه قرار می‌گیرد. 

سپس و در خلال سفرهای شخصی خود به اروپا، به استخدام تمام‌عیار سازمان جاسوسی انگلستان در می‌آید.

نحوه جذب اکبری به سرویس اطلاعاتی انگلیس از طریق رابط MI6 در ایران

ارتباط محکوم با سرویس جاسوسی انگلیس به بهانه ارتباطات تجاری و سپس پژوهشی برقرار شده است. در این ارتباطات فرد ایرانی دیگری نیز به عنوان نشانگر سرویس اطلاعاتی حضور داشته است.

محکوم علیه در همان زمان به اتریش سفر کرده و اولین ملاقات با افسر اطلاعاتی MI6 با نام مستعار مارک صورت می‌پذیرد.  

همه چیز از سفارت انگلیس در تهران آغاز می‌شود/ علاقه ویژه سفیر به اکبری!

بر اساس محتویات پرونده، سرویس اطلاعاتی انگلیس با بهره‌گیری از روش‌های نوین جاسوسی، زمینه‌های آلودگی و جاسوسی محکوم را فراهم کرده و با توجه به اشتغال محکوم در سطوح مدیریتی حساس، وی با علم و آگاهی و به بهانه اخذ ویزا برای امور تجاری در انگلیس مبادرت به ارتباط با عوامل سفارت انگلیس نموده و در جلسات و گفتگوهای مختلف با عامل سفارت انگلیس که به بهانه و در پوشش اخذ ویزای انگلیس در خارج از سفارت انگلیس برگزار شده، اخبار و اطلاعات طبقه بندی شده مورد نیاز دشمن را دراختیار آن‌ها گذاشته است.

در پی یک رویداد که میان ایران و انگلیس رخ می‌دهد، اکبری اطلاعاتی را درخصوص اینکه ایران چه تصمیمی درباره این موضوع خواهد گرفت و چه کسی مسئول اصلی است در اختیار سرویس جاسوسی قرار می‌دهد. 

محکوم در مقطعی به افسر اطلاعاتی انگلیس در تهران اعلام کرده بود منتظر شنیدن پیشنهادات بعدی من باشید. 

در رابطه با ارتباط نزدیک عوامل سفارت انگلیس با اکبری به نقل از متهمی در پرونده آمده است: ظاهرا اکبری از مدتی قبل یعنی زمان سفارت ریچارد دالتون سفیر وقت انگلیس در تهران و طی ملاقات و گفت و گویی که با نامبرده در موسسه تهران داشته به بسط ارتباطات و توسعه گفت و گوها با موسسات مشابه در انگلیس علاقمند شده بود و همان معارفه و آشنایی مقدماتی شأن جلیله‌ای را برای مشارالیه نزد سفیر انگلیس ایجاد نمود، به طوریکه سفیر وقت تاکید و توصیه‌های مکرری در خصوص همکاری با اکبری به مجموعه تحت امر خود و دبیر اول سفارت کرده است. 

در سال 83 برای محکوم ویزای انگلیس به صورت وی‌آی‌پی توسط سفارت صادر می‌شود و او به انگلیس سفر می‌کند که در آنجا مجددا با افسر اطلاعاتی انگلیس ملاقات می‌کند.

ملاقات با افسران سرویس جاسوسی انگلیس در کشورهای مختلف

محکوم علیه تا 1388 که کامل از کشور خارج می‌شود، بارها در کشورهای مختلف از جمله انگلیس، اسپانیا، آلمان، ایتالیا، اتریش، مالزی و امارات با افسران متعدد اطلاعاتی انگلیس ملاقات داشته است.

افسران اطلاعاتی دشمن، در دفعات مختلف حاشیه سفرهای شخصی اکبری با وی دیدار می‌کردند.

افسر اطلاعاتی انگلیسی در جلسات ابتدایی خود را وکیل پژوهشگر موسسه تحقیقاتی به نام فوکوس معرفی کرده است که پس از مدتی از هویت خود به نام عامل اطلاعاتی رونمایی می‌کند.

افسر اطلاعاتی انگلیسی تاکید کرده بود که هویت وی باید عضو موسسه پژوهشی فوکوس که یک موسسه خصوصی است عنوان شود. تاکید شده بود که کار ویژه موسسه پژوهشی فوکوس بررسی مسائل منطقه‌ای و سنجش ریسک اقتصادی که نتایج آن را در اختیار دیگر موسسات یا سرمایه‌گذارن قرار می‌دهند باید عنوان شود. 

دادن اطلاعات مرتبط با شهید فخری زاده به سرویس جاسوسی انگلیس

درسال 1386، با توجه به محدود بودن سفر و ملاقات در آن مقطع، افسر اطلاعاتی انگلیس به نام جرج، یک دستگاه لپ تاپ اپل به منظور ایجاد ارتباط امن و آگاهی از وضعیت اکبری، در اختیار وی قرار می‌دهد. 

اکبری در این رفت‌وآمدها اطلاعات مهم کشور در مسائل راهبردی در حوزه سیاست داخلی و خارجی، منطقه‌ای، دفاعی، موشکی، مذاکرات هسته‌ای و مباحث اقتصادی مرتبط با تحریم‌ها را جمع آوری و به صورت کاملا آگاهانه و هدفمند تحویل افسران اطلاعاتی انگلیس داده است. 

جرج، مارکو، جسیکا، کالین، دیوید و ... اسامی مستعاری هستند که افسران MI6 در جلسات مختلفی که با اکبری داشتند، مورد استفاده قرار می‌دادند. 

محکوم علیه در اعترافات صریح خود در جریان بازجویی‌های تخصصی سربازان گمنام امام زمان (عج) و نزد مقام قضایی، در رابطه با سوالاتی که افسران اطلاعاتی MI6 از وی درباره حوزه‌های مختلف در ایران پرسیده‌اند، بیش از 2000 سوال را عنوان کرده است. 

اکبری در طول همکاری با سرویس جاسوسی انگلیس با مسئولین کشور جلسات مکرر داشته و نظرات ایشان در موضوعات مختلف را دریافت می‌کرده و به سرویس منتقل می‌کرده است. 

وی در ارتباطات خود با مسئولین سوالات خاصی را مطرح می‌کرده است و سوالات مطروحه از جانب وی مطابق با آخرین نیازمندی‌های سرویس اطلاعاتی MI6 بوده است. 

در سوالات مطرح شده از سوی افسران اطلاعاتی انگلیسی حدود 178 نام برده شده است که دانشمندان ایران از جمله شهید فخری زاده یکی از آن اسامی است. 

وی در اطلاعاتی که به سرویس بیگانه داده است، شهید فخری‌زاده را فردی کلیدی در سطح تکنیکال معرفی کرده بوده است. 

رعایت ملاحظات امنیتی و حفاظتی ویژه در تمام ملاقات‌های اکبری با افسران اطلاعاتی انگلیس

برای ملاقات‌ها ترتیبات خاصی در نظر گرفته می‌شده است، هر سفر در هتلی که افسر بیگانه هم آنجا حضور داشت اتاق رزرو می‌شده است، جلسات در سوییت نفر سوم (رابط اکبری و افسر اطلاعاتی) انجام می‌شده، هنگام ورود به اتاق جلسات باید با ریتم خاصی درب اتاق به صدا در می‌آمده، هنگام گفت و گو تلویزیون روشن بوده، اگر نوشته‌ای داشته یا مطالب را روی کاغذ می‌نوشته آن را ریزریز کرده و در جایی مثل دستشویی بریزد، اقدامات ضد مراقبتی پیش از ملاقات‌ها را باید انجام می‌داده، زمانی که از خانه (در خارج از کشور) بیرون می‌آمده برای بیرون آمدن یک دلیل باید داشته و در حضور خانواده نباید با افسر به صورت تلفنی که از قبل به او داده بودند گفت و گو می‌کرده و تماما پیام‌ها را پاک می‌کرده است. در ملاقات‌ها به اکبری توصیه شده بود پول‌ها را ترجیحا در خارج از کشور هزینه کند.

وی در طول سال‌هایی که با MI6 همکاری داشته هدایا و مبالغ هنگفتی را دریافت کرده بود، اکبری برخی از مبالغ را در داخل کشور دریافت می‌کرد و برخی نیز به حساب اول وی در اتریش و برخی به حساب دوم وی نزد بانک اسپانیایی پرداخت می‌شده است. 

فرار اکبری از ایران با سناریو سکته ساختگی 

اکبری در سال 88 با کمک رابط و به توصیه افسر اطلاعاتی انگلیسی، برای چند سال از کشور خارج شد. 

اکبری در ابتدا تمایلی برای خروج کامل از کشور نداشته، اما در ملاقات‌هایی که رابط با افسر اطلاعاتی دشمن در دوبی هماهنگ می‌کند، افسر سرویس وی را قانع می‌کند که باید از کشور خارج شود. 

مقرر می‌شود طبق سناریو MI6 مبنی بر سکته ساختگی، خانواده وی نیز از کشور خارج شوند. 

ارائه این توجیهات به اکبری نشان دهنده این است که سرویس پس از مقطع فرار به اروپا به دنبال سناریوی بازگشت بوده و از همان ابتدا (سناریو ساختگی سکته) احتمال بازگشت محکوم را می‌داده و برای آن برنامه داشته است. 

علیرضا اکبری در سال 88 به بهانه سفر تجاری از کشور خارج می‌شود و به وین سفر می‌کند. زمانی که در وین بوده با یک نقشه قبلی، سکته ساختگی برای او طراحی و اجرا می‌شود. 

افسر اطلاعاتی نحوه اجرای نقشه را برای اکبری با جزییات تشریح می‌کند و به وی آموزش می‌دهد که چگونه نقش یک فرد که دچار سکته شده است را بازی کند. 

اکبری در اعترافات خود گفته است، جرج من را کاملا توجیه کرد که چطور صبح در هتل به رسپشن اعلام کنم حالم خوب نیست و نیاز مبرم به اورژانس دارم. اکبری می‌گوید که افسر علائم سکته مغزی را به او توضیح داده و به او گفته چگونه رفتار کند تا در بیمارستان بستری شود. 

همچنین به او گفته شد تا زمانی که از بیمارستان مرخص می‌شود، درخواست کند به یک مرکز درمانی موسوم به «کور» منتقل شده و تا دستور نداده‌اند، آنجا بماند. 

این نقشه برای چند هدف طراحی شده بود، اول عادی‌سازی خروج وی و خانواده‌اش از ایران، قانع کردن خانواده اکبری برای حضور در اتریش و اقامت آن‌ها در اروپا و دوم برای توجیه اقامت اکبری در اروپا برای انجام کارهای درمانی و اینکه وی در پاسخ به سوال‌ها در مورد علت ماندن در اتریش بیماری و عدم امکان پرواز را عنوان کند. 

پس از حضور خانواده اکبری در وین که آن هم با اقدامات اطلاعاتی از طریق ترکیه صورت گرفت، متهم به همراه خانواده خود مدتی در وین اقامت کرده سپس به اسپانیا نقل مکان کرده و در نهایت به همراه خانواده در انگلیس ساکن می‌شوند. 

ذکر این نکته ضروری است که جابجایی اکبری در کشورهای مختلف در اروپا با نظر افسران اطلاعاتی انگلیسی صورت گرفته بود. 

همچنین در زمان اقامت وی در اروپا به او شدیدا توصیه شده بود به ایران سفر نکند، با افراد ایرانی و غیر ایرانی معاشرت نکند، تمرکز خود را روی کارهای پژوهشی و تجاری قرار دهد و در صورت سفر به ایران با افراد مهم ملاقاتی نداشته باشد، به اماکن مهم نرود و فقط با خانواده خود باشد. 

در زمان اقامت اکبری در اروپا، سرویس اطلاعاتی انگلیس تمام هزینه‌های وی و خانواده‌اش را بر عهده گرفته بود. 

فرزند اکبری، در همان سال‌ها با هزینه و لابی MI6 وارد کالج لندن شده و آنجا پذیرفته می‌شود. هزینه‌های مربوط به اقامت، استقرار، خرید مسکن در شأن خانواده، تامین هزینه‌های جاری، خرید خودرو، خرید تجهیزات خانه و پرداختی ماهیانه از سوی سرویس اطلاعاتی انگلیس انجام می‌شده است. 

همچنین اقدامات حمایتی نظیر پشتیبانی امور اداری برای اقامت در اتریش و اسپانیا، اخذ ویزای انگلیس برای وی و خانواده‌اش، انتقال خانواده به اروپا، هزینه‌های مالیاتی و وکالتی به مبلغی با میزان بیش از 350 هزار یورو، دریافت مبلغ 600 هزار یورو در فروردین 89 در اتریش و 600 هزار یورو در اسپانیا نیز از سوی MI6 انجام شده است. این تنها بخشی از مبالغ هنگفت دریافت شده اکبری از طرف انگلیسی بوده است.

اخذ تابعیت انگلیس با حمایت ویژه MI6 

علیرضا اکبری با همکاری سرویس اطلاعات خارجی انگلیس بصورت ویژه تابعیت این کشور را بدست آورده است. 

محکوم علیه در سال 90 پس از اسپانیا به انگلیس می‌رود و به صورت کاملا سفارشی و استثنایی برای وی پاسپورت انگیسی صادر می‌شود. 

برای تابعیت اکبری، تشریفات و روال قانونی انگلیس کنار گذاشته شد. حتی به گفته خودش آزمون ویژه اقامت انگلیس به نام life in the uk test را نیز انجام نداده، اما در فرم وی آمده بود که وی این آزمون را انجام داده است و علیرضا اکبری در شرایطی کاملا ویژه صرفا در مراسم اعلام وفاداری به ملکه انگلیس شرکت کرده است.

وی در اعترافات صریح خود درباره این مراسم گفته است: «جسیکا» افسر اطلاعاتی از من خواست که در یک جلسه شرکت کنم که فقط چند سوال ساده از من می‌شود و من باید صرفا یک عبارت را تکرار کنم.  

روز موعود به لندن رفتم و با جسیکا به ساختمان اداری کوچکی در مرکز لندن رفتیم. در اتاق چند پرچم انگلیس و عکس ملکه قرار داشت. از من سوالاتی پرسیده شد. از جسیکا پرسیدم چه باید بگویم. جسیکا گفت نام ملکه انگلیس را باید بگویی. نام کامل وی را بلند ادا کن و من هم ادا کردم. 

یکی از مهم‌ترین نکات این پرونده، اعطای امتیازات ویژه انگلیس به اکبری بوده است. 

در روند اخذ تابعیت اکبری، به وی ویزای معروف ILR یا کارت اقامت دائم اعطا می‌شود. 

ILR مخفف “Indefinite leave to remain” به معنی «اجازه نامحدود برای ماندن» است. داشتن ILR به این معنی است که شما اجازه دارید تا هر زمان که دوست دارید در انگلیس زندگی، کار و تحصیل کنید. 

کارت ILR در زمان صدور پاسپورت باطل می‌شود، اما برخلاف قوانین انگلیس، اکبری بعد از دریافت پاسپورت و به توصیه MI6 توانسته بود از این کارت استفاده کند. استفاده از پاسپورت انگلیسی برای اکبری اکیدا ممنوع بود. 

اعطای تابعیت یکی از رویه‌های حمایتی و انگیزشی MI6 در سالیان اخیر بوده است. در این مورد علاوه بر گذرنامه انگلیسی، افسران سرویس جاسوسی با اعطای کارت اقامت دائم به مشارالیه بعنوان یک رویکرد حفاظتی خاص و پیچیده به وی توصیه کردند که در سفر به ایران گذرنامه انگلیسی خود را همراه نداشته باشد. 

اکبری در بخشی از اعترافات خود گفته است: علت اعطای این مجوزها این بوده است که از آن در سفر استفاده کنم، اگر از گذرنامه انگلیسی استفاده کنم گذرنامه من از سیستم امنیتی ایران قابل دسترسی است و از سفارت انگلیس در تهران نیز قابل شناسایی و خطرناک است. 

وی گفته است به من تاکید کردند که هیچگاه از پاسپورت انگلیسی خود حتی در سفر به کشورهای اروپایی استفاده نکنم و از ویزای ILR و پاسپورت ایرانی خود استفاده کنم. حتی نباید داشتن پاسپورت انگلیسی را به خانواده خود اعلام کنم که بسیار خطرناک است. 

همچنین ارجاع مدارک تابعیتی خانواده محکوم در سال 95 امری غیر معمول و خارج از روال عادی است. از آنجایی که خانواده محکوم براساس قوانین انگلیس تا سال 1401 صلاحیت اخذ پاسپورت را نداشتند پیگیری ویژه و سفارشی MI6 جهت اخذ تابعیت این افراد هم دال بر جاری بودن ارتباط محکوم با سرویس اطلاعاتی انگلیس است.

افتتاح حساب ویژه در بانک معروف انگلیسی

علیرضا اکبری با کمک افسر اطلاعاتی MI6 یک حساب در بانک معروف HSBC افتتاح می‌کند. در زمان افتتاح حساب افسر اطلاعاتی همراه او بوده است. متصدی بانک فرم‌ها را برای او پر کرده و وی صرفا امضا کرده است. 

اکبری پس از اخذ تابعیت انگلیس و استعلام وضعیت سفید خود، دوباره به ایران باز می‌گردد و به همکاری با سرویس اطلاعات مخفی انگلیس ادامه می‌دهد و در نهایت پس از اشراف اطلاعاتی، با دستور قضایی توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) بازداشت می‌شود. 

پس از صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه ارجاع شده و جلسات دادگاه با حضور محکوم و وکیل وی برگزار شد. 

دادگاه با عنایت به گزارش وزارت اطلاعات و مستندات ارائه شده از سوی سربازان گمنام امام زمان(عج)، اقاریر صریح محکوم و اقدامات گسترده وی در همکاری با سرویس جاسوسی انگلیس، دریافت مبالغ هنگفت و با توجه به اینکه وی نسبت به اقدامات خود علم و آگاهی کامل داشته و به راحتی توان تشخیص اثر خیانت خود بر کشور را دارا بوده است، محکوم را به اتهام افساد فی‌الارض و اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور به اعدام محکوم کرد. 

حکم صادره از دادگاه، پس از تایید از سوی دیوان عالی کشور به اجرا در آمد. 

مریم اکبری همسر علیرضا اکبری

امتیاز: 
هنوز رایی ثبت نشده